وضعیت امنیتی و سیاسی پاکستان در این اواخر به وخامت بیشتر گراییده است. نیروهای امریکایی و ناتو مستقر در افغانستان حملات کوبندۀ شان را بر اهداف مشخص در آنسوی مرز آغاز کرده اند. گرچه گفته میشود طی این حملات شماری از افراد ملکی نیز قربانی گردیده اند، اما در عین حال، انجام این گونه حملات آنهم به وسیلۀ طیارههای بم افگن و هلیکوپترهای توپدار که حریم فضایی پاکستان را نیز نقض میکند، نمایانگر تغییرات عمیق و اساسی در استراتیژی قوای ایتلاف در نبرد به اصطلاح با تروریزم میباشد.
دیروز جمعه، 5 سپتمبر به نقل از منابعی در پاکستان گزارش شد که در چند نقطه از قریه های گورک، واقع در منطقۀ وزیرستان شمالی این کشور، انفجارهایی روی داد و به گفتۀ ساکنان محلی، علت آن پرتاب راکت از یک فروند طیاره بوده است.
تنشهای ظاهری و توافق های پشت پرده
قابل یادآوری است که این عملیات پس از دیدار مکرر شماری از مقامهای بلندپایۀ نظامی امریکایی از پاکستان و انجام گفتگوها با قوماندانان برجستۀ ارتش این کشور از جمله لوی درستیز اشفق کیانی میباشد؛ هفتۀ گذشته جنرال مایک مولن لوی درستیز امریکا با جنرالان ارشد اردوی پاکستان چندین جلسۀ مخفیانه نیز داشته است، به نظر میرسد که مقامهای امریکایی روی اجرای استراتیژی جدید در روند راهکارهای جنگیاش و انجام عملیات علیه مبارزان در مناطق قبایلی، با مقامهای نظامی پاکستان به توافق رسیده باشند.
ظرف چند روز اخیر، این چندمین عملیات منتسب به نیروهای امریکایی علیه هدفهایی در داخل خاک پاکستان است که اخبار آن در دو روز اخیر منتشر میشود.
گرچه روز پنجشنبه وزارت خارجۀ پاکستان با احضار سفیر ایالات متحده در آن کشور نسبت به عبور عساکر قوای ایتلاف به رهبری امریکا از مرز با افغانستان در روز چهارشنبه و انجام عملیات نظامی در داخل پاکستان، به صورت رسمی به دولت آن کشور، اعتراض کرد، اما به باور تحلیلگران این اعتراضها همه جنبۀ سمبولیک داشته و در این زمینه از قبل، توافقهایی پشت پرده بین طرفین وجود داشته است.
در همین حال، منابع رسمی ایالات متحده انجام عملیات روزهای اخیر را تایید یا تکذیب نکرده اند، اما حملۀ راکتی و بمباردمان نقاطی در داخل خاک پاکستان از سوی نیروهای امریکایی مستقر در افغانستان، اقدام بیسابقهیی نبوده است.
این حملهها در گذشته، گاه تلفات سنگینی در پی داشته و در مواردی نیز، مقامهای امریکایی از کشته شدن اعضای ارشد طالبان و القاعده در نتیجۀ این عملیات، خبر داده اند.
قوماندانان امریکایی تأکید دارند که طالبان “مخالفان دولت کابل“ در نواحی مرزی پاکستان با افغانستان فعالیت دارند و از این محل، حملههای را خود در داخل افغانستان سازمان دهی میکنند.
تلاش های فشرده:
مسوولان امريکايي به دنبال حملههای اخیر عساکر این کشور، روز پنجشنبه اعلام کردند، عمليات نيروهاي کوماندوی امريکايي عليه القاعده در شمال پاکستان، ممکن است نشانۀ تلاش فشردۀ امريکا براي مقابله با حملههایی باشد که به باور آنان طالبان از داخل خاک پاکستان به آن دست ميزنند.
دولت امريکا به طور رسمی به داشتن هيچگونه نقشي در حملۀ روز چهارشنبه به قریۀ “انجور ادا” در وزيرستان جنوبي و دیروز د وزیرستان شمالی که طي آن بیش از 20 تن از جمله زنان و کودکان کشته شدند، اذعان نکرده است. اما مسوولاني در وزارت دفاع امريکا “پنتاگون” که خواستند ناشناس بماند اعلام کردند، در حملۀ نيروهاي کوماندوی امريکايي، افرادي هدف قرار گرفتند که مظنون به عضويت در القاعده هستند. اين حمله نشان دهندۀ افزايش تلاشهاي امريکا براي از بين بردن مخفيگاههاي امن طالبان در پاکستان است.
گفته ميشود اين مخفيگاهها تغذيه کنندۀ شورش روزافزون عليه قوای متجاوز امريکايي و ناتو و نیز نيروهاي دولتي در شرق افغانستان است. افغانستان امسال به جاي عراق به صحنۀ درگيريهاي خونين با نيروهاي اشغالگر امريکايي، تبديل شده است.
گمان ميرود، اسامه بن لادن رهبر القاعده از جمله تندروانی است که در طول مرز پاکستان و افغانستان فعاليت ميکنند. با این حال، همزمان بااینکه جورج بوش ریيس جمهور امريکا براي ترک سمت خود در چهار ماه آينده آماده ميشود، تلاشها جهت قتل و دستگیری افراد کلیدی القاعده همانند اسامه و ظواهری افزایش یافته است. در عین حال، هر دو جانشين احتمالي بوش يعني جان مک کين جمهوري خواه و باراک اوباماي دموکرات نیز بر ضرورت تمرکز دولت پاکستان بر مسأله امنيت بارها تأکيد کرده اند. مسوولان امريکايي ميگويند به رغم افزايش حملههای اردوی پاکستان که منجر به حملههای انتقامجويانه شده است، پاکستان به اندازۀ کافي براي مقابله با طالبان، تلاش نکرده است.
از سوی دیگر، باید گفت که حملههای اخیر، نخستين عمليات آشکار نيروهاي امريکايي در داخل خاک پاکستان از زمان حضور در افغانستان در سال 2001 محسوب ميشود. ولي مسوولان پنتاگون اظهار میدارند، حضور نيروهاي امريکايي در پاکستان، به معناي بازگشت به شيوههايي است که اردوی امريکا بلافاصله بعد از حضور در افغانستان آنرا در پيش گرفت.
حملهها ادامه خواهد یافت
کارشناسان ابراز میدارند، امریکا عمليات جنگیاش را در پاكستان افزايش خواهد داد؛ به باور آنان، تا زماني كه پرويز مشرف در كاخ رياست جمهوري پاكستان حضور داشت، امریکا از اتخاذ هر گونه اقدامي كه موقعيت خود و وي را به خطر اندازد، خودداري ميكرد، اما پنتاگون بعد از استعفاي مشرف، ديگر اعمال اين محدوديتها را ضروري نميداند که در واقع، اقدامهای روزهای اخیر، قطعات ويژۀ امریکا در قریهیی در وزيرستان پاكستان، حاكي از اتخاذ اين استراتیژي جديد نظامي ميباشد.
در اقدام اول هفتۀ گذشته، قطعات ويژۀ امریکا با پشتيباني سه هليكوپتر جنگي امریکا كه از افغانستان ميآمدند، پيش از طلوع آفتاب وارد اين قریه شده و سربازان قطعات ويژۀ اردوی امریکا بعد از خروج از اين هليكوپترها حداقل سه خانه را مورد حمله قرار دادند.
چرا اکنون؟
به هر صورت این خود دلیل عمده بر تغییر مهم در استراتیژیهای امریکاست، اینکه امریکا چرا بالاخره مجبور شد که در قبال پاکستان استراتیژی خود را مورد بازنگری قرار دهد و از همه کرده مهمتر اینکه چرا بعد از گذشت سالها اکنون به انجام این کار حاضر گردید، باید گفت که يكي ازعلل تغيير استراتیژي امریکا را ميتوان ضعف و از هم پاشيدهگي دولت جدید پاكستان دانست.
امريکا و متحدانش به شکل فزايندهیی نگران ثبات در پاکستان هستند؛ زيرا دولت غيرنظامي حاکم بر اين کشور با چالشهاي سياسي و اقتصادي رو به رو است.
امریکاییان نيروهاي سياسي فعلي پاكستان را ضعيف و ناكارآمد ميدانند و واكنش به اين ناكارآمدي استراتیژي جديد امریکا ميباشد.
يكي از مقامهای بلندپايۀ اردوی امریکا نيز، گفته است، واكنش امریکا به دليل بياعتمادي به مقامهای فعلي پاكستان با افزايش فعاليتهايي كه عليه افراطيان صورت ميگيرد، همراه خواهد بود؛ افراطياني كه تهديدي براي قوای امریکا و همين طور نيروهاي امنيتي افغان در افغانستان به شمار ميآيند.
به باور این مقام امریکایی، اين احتمال وجود دارد كه طي روزهاي آینده ما شاهد موارد بيشتري از اين گونه حملات باشيم.
پرويز مشرف، رييسجمهور مستعفي پاكستان، به عنوان يكي از مهمترين متحدان امریکا در “جنگ امریکا در منطقه” از يازدهم سپتمبر سال 2001 به شمار ميرفته است. به عقيدۀ بسياري از كارشناسان سياسي، استعفاي وي ميتواند، به معناي از دست دادن يكي از مهرههاي كليدي امریکا در پاكستان باشد.
پیامدها و ارزیابیها
اما اینکه این حملههای نیروهای امریکایی با چه واکنشی از سوی مردم پاکستان مواجه خواهد شد، برخی ناظران هشدار داده اند که بسیاری از مردم پاکستان حملههای نظامی امریکا را به نقاطی در داخل این کشور غیرقابل قبول میدانند و خواستار واکنش دولت پاکستان نسبت به چنین عملیاتی هستند.
به این ترتیب، ادامۀ چنین حملاتی میتواند باعث افزایش حمایت مردمی از طالبان و اسلامگرایان و سبب بیثباتی بیشتر دولت پاکستان شود که هم اکنون با مشکلهای عمدهیی داخلی سیاسی و بحران عمیق اقتصادی مواجه است.
تحليلگران به این عقیده اند، عمليات اردوی امريکا در پاکستان، ممکن است اعتبار دولت پاکستان را در مناطق قبایلی از بين ببرد و ناخواسته به تندروان براي بيثبات کردن پاکستان کمک کند. استيون بيدل از شوراي روابط خارجي امريکا ميگويد.. هرگونه اقدامي براي مقابله با حملههای القاعده و طالبان که موجب بيثباتي در پاکستان شود اشتباه آشکاری محسوب ميشود. وي افزود: اگر بزرگترين خطر براي منافع امريکا را در شرايط کنوني دستيابي القاعده به سلاح هستوی بدانيم، کوتاهترين سناريو براي تحقق اين کابوس، گسترش هرج و مرج و ناامني در پاکستان است.