روز اول عيد قربان (سه شنبه 25 عقرب 1387 هـ.ش مطابق 16 نومبر 2010 ) فرستى برابر شد تا بعد از شش سال به ايران سفر نمايم. اين اقامت هشت روزه در مشهد مقدس خاطرات بسياربه ياد ماندنى دارد که بعضى از آنها را با شما شريک خواهم ساخت.
به اين شهر بخاطر مشهد مقدس گفته ميشود که آرامگاه حضرت علي ابن موسى الرضاء ملقب به امام رضاء امام هشتم شيعيان در آن موقعيت دارد.
دوستى در مشهد بمن گفت که هر ساله بيست وپنج ميليون زاير ايرانى و غير ايراني به اين شهر سفر ميکند تا به زيارت امام رضاء مشرف شده و تجديد بعيت نمايند .
وقتى جمع کوچک ما در کابل به اين سفر تصميم ميگرفت ،فکر ميشد که رخصتى عرفه ، عيد قربان و جمعه بعدى آن پنج روز مى شود. پنج روز براى آدم هاى تنبل آنقدر زياد نيست ولى براى آدم هاى ساعى وکوششى هدر کردن وقت گناه است و گفته ميشود که وقت طلا است!
بهر صورت ما شنيده بوديم که عيد قربان در ايران فقط يکروز رخصتى دارد و ما ميتوانستيم در ايام باقيمانده به زيارت برويم، به کتابفروشي ها سربزنيم وکتب مورد ضرورت خود را خريدارى نمائيم و بديدن بعضى دوستانى برويم که بيش از دو دهـه وحتى سه دهه در آن ديار به سربرده اند.
وقتى به مشهد رسيديم متوجه شديم که هفته پيشرو در ايران نيز بسيار پر مشغله است و شايد که بعضى از پلان هاى ما عملى شده نتواند. اولاُ اينکه روز رسيدن ما به مشهد عرفه بود و لهذا سبا يعنې چارشنبه روز اول عيد قربان درايران مرخصى عمومى بود و يکروز بعد هفته بسيج آغاز ميشد. هفته بسيج يکى از مصروف ترين هفته هاى رهبرى و بسيجيان جوان است که در آن در واقع جوانان بسيجى با رهبرى دينى و دولتى کشورتجديد پيمان وفادارى ميکند و در ضمن آماده گى ها براى تجليل از روز غدير خم جريان داشت که در جامعه ايران مقبوليت عام دارد. روزى که شيعيان فکر ميکنند که حضرت پيغمبر اسلام (ص) در خطبه تاريخى غدير حضرت على (ک) را بعد از خود بحيث ولي منصوب نموده است.
در عين حال دو روز پيش از عرفه (هفته کتاب) در ايران آغاز شده بود که براى ايرانيان يک مناسبت به ياد ماندنى است و پيرو جوان در آن شرکت ميکنند.
در هفته کتاب در سراسر ايران نمايشگاه هاى کتاب گشايش ميابد، به نويسنده گان،مترجمين، مولفين و ناشران ممتاز جايزه ها داده مى شود، صحبت هاى در مورد آينده کتاب ايران راه اندازى مى شود و خلاصه که هفته اى که هر ايرانى حد اقل يکبار يا بيشتر به نمايشگاه ما سر ميزند و يکمقدار پول را براى خريدارى کتاب هزينه مينمايند.
بهر صورت از موضوع دور نميشويم و به مسـله چاپ کتاب در ايران بر ميگرديم که مدارج عالى ترقى را مى پيمايد و هر روز موفقيت هاى جديد بدست مى آورد. من به ياد مى آورم که ايران پيش از جمهورى اسلامى بعد از جاپان در جهان مقام دوم را در قسمت کيفيت چاپ و تنوع موضوعات و تيراژکتاب، مجله و روزنامه بحساب هر هزار باشنده بدست آورده بود. اگر ايران فعلى در جهان دوم يا پنجم هم نباشد اما بحساب چاپ کتاب براى مردم خود و فارسى زبانان منطقه واقعاُ قابل افتخار ميباشد.
ايران هفته نامهء دارد بنام (کتاب هفته) که صاحب امتياز آن ( خانه کتاب) و سردبير آن (على آقا غفار) است. اين هفته نامه فقط به مسايلى ميپردازد که با کتاب ، نقد کتاب، نوشتهء کتاب، ترجمۀ کتاب، کتاب هاى در حال چاپ به کتاب هاى در حال ترجمه، نمايشگاه هاى کتاب، مجالس مربوط به کتاب، جوايز کتاب ها و ساير موضوعات مربوط به کتاب ارتباط داشته باشد.
شماره 258 (مسلسل 909 ) کتاب هفته را بدست آوردم که در 24 صفحه نشر شده . بعضى از عناوين اين شماره ازين قبيل است: نگاهى به هجدهمين دورۀ هفته کتاب،فيدل کاسترو از مبارزاتش ميگويد( دربارۀ دو کتاب جديد رهبر کيوبا ) ،همخوانى يا فرهنگ ايرانى مهم ترين عامل ترجمه، اختتاميه هفته کتاب در ساختمان وزارت ارشاد برگزار ميشود،کرمان ميزبان نمايشگاه کتاب شد،جورج بوش به سرقت نوشته هاى ديگران متهم شد، جشنواره نقد کتاب برگزيده گانش را شناخت، گذرى بر جايزه ادبى جلال آل احمد،عروسک ها هميشه همراهان هميشگي بشر( نگاهى به کتاب زبان عروسک نوشته لورنس کومنز و مارک لونستون)، کتاب جديد آنتونيو تابوکى منتشر شد، (ارباب دزد ها ) به کتابفروشى آمد و غيره.
در بخش از اين شماره نويسنده گان و مترجمين ايرانى به خواننده گان(کتاب هفته) و علاقمندان خود اطلاع داده اند که چه کتاب هاى را تحت کار دارند و چه وقت آنها را بدسترس مردم قرار خواهند داد.
دربخش دگر اخبار( گزارش آمارى هفته ) آمده که از سوى بخش کتابدارى و اطلاع رسانى(خانه کتاب) و بر اساس اطلاعات ثبت شده در بانک اطلاعات اين موسسه ارائه ميشود. اين گزارش ميرساند که در ايران از روز شنبه 15\ 8\1389 هـ.ش تا چار شنبه 19\8\1389 (فقط پنج روز) 1233 عنوان کتاب در بانک اطلاعات خانه کتاب ثبت شده است. بيشترين تعداد کتاب ها در موضوع علوم عملى و سپس دين بوده است. موضوعات آموزشي و کمک درسى،علوم اجتماعى،ادبيات وساير موضوعات در قدمه دوم قرار دارند.
گزارش بعداُ به جزئيات پرداخته و ارقام بسيار جالب آتى را اختيار ميگذارد.
از جمله 1233 عنوان کتاب چاپ شده 34 جلد کليات شعرى،44 جلد فلسفه و روان شناسى،184 جلد دينى، 125 جلد علوم اجتماعى، 55 جلد زبان،77 جلد علوم طبيعى و رياضيات،221 جلد علوم عملى ،58 جلد هنر، 103 جلد ادبيات ،63 جلد تاريخ و جغرافيه، 167 جلد آموزش و کمک درسى(تمام کتاب هاى که به نحوى با مواد درسى و برنامه هاى آموزشى تمام مقاطع تحصيلى مربوط استند و مخاطبان آنها متعلمين و محصلين مکاتب و پوهنتون ها ميباشد) و 102 جلد آن به کودکان و نوجوانان تعلق دارد.
گزارش مى افزايد که از جمله 1233 عنوان کتاب 1038 آن توسط استادان و دانشمندان ايرانى تاءليف شده و 195 جلد آن توسط مترجمين از زبانهاى مختلف دنيا ترجمه شده اند . نشريه (کتاب هفته) تاليف به آثارى ميگويد که ترجمه نباشد مانند تصحيح، تدوين،گردآورى، تحقيق،شعر و امثالهم.
به اساس اين گزارش در بين 1233 کتاب چاپ شده طى هفته مورد نظر،کتاب هاى قطورى وجود دارد که 1442 صفحه دارد ،کتاب هاى وجود دارد که شمار چاپ آن به 364 مرتبه ميرسد-کتاب هاى وجود دارد که تيراژ چاپ آن 400000 جلد است از کسانى نام ميبرد مانند سانازسمعيى وسينا قربانلو که از هر يک در همين يک هفته 6-6 جلد کتاب تاليفى و ترجمه به نشر رسيده است.
(کتاب هفته) مينويسد که طى همين هفته 425 ناشر در ايران مصروف کار بوده و 1233 جلد کتاب نشر شده را 237 زن و 1046 مرد پديد آورده اند و در پايان بايد گفت که قيمت ترين کتاب درين هفته 40000 تومن يا 39 دالر و ارزان ترين 400 تومن ( کمتر از نيم دالر) به بازار عرضه شده و77 جلد رايگان بوده است.
قابل ذکر است که معلومات چنين جامع براى آن هاى که با دنياى کتاب سرو کار داردبسيار جالب ودر عين حال مهم است تا در قسمت تاءليف – ترجمه و يا انتخاب و خريدارى کتاب از آن استفاده نمايد.
وقتى من در مشهد اين گزارش مفصل را دريكى از صفحات (كتاب هفته) مطالعه ميكردم، با خود مى انديشيدم كه وقتى مع الخير عازم کابل شوم، موضوع را با مقامات محترم وزارت اطلاعات و فرهنگ، انجمن ناشران افغانستان (اگر وجود داشته باشد)، انجمن كتابفروشان افغانستان (اگر فعال باشد) و بعضى دوستان فعال فرهنگى شريك ميسازم تا جاى خالى چنين معلومات و چنين نشريه را در كشور با هم پربسازيم و يك نشريه جديد هفته وار يا ماهوار تاسيس شود كه مانند نشريه هفتگى (كتاب هفته) و يا نشرات مماثل ساير كشور هاى جهان به مسايلى پيردازد كه در بالا در باره ان صحبت شد. در نشريه پيشنهادى مولفين و مترجمن گرامى هراتى خواهند نوشت كه مصروف چه كار هاى هستند و در مورد كدام مسايل به ترجمه يا تاليف معروف هستند؟ درين صورت فعالين عرصه هاى فرهنگى بلخ به مسايل دگرى خواهند پرداخت ومولفين، محققين و مترجمين ننگرهار از كار هاى اگاه خواهند شد كه مثلاً در كندهار، كويټه يا پشاور جريان دارد.
موجوديت چنين يك نشريه معتبر چاپى و برقى در واقع كارمندان عرصه هاى فكر وقلم افغانستان را در نقاط مختلف كشور و جهان با هم ارتباط خواهد داد و همه را در جريان خواهد گذاشت كه چه كار هاى در كجا و توسط كى جريان دارد.
په اميد چنين روزى كه تعداد كتاب هاى چاپ شده طى يك هفته در ايران از حد فعلى بمراتب بيشتر شده باشد، ولى تحرك موجوده درافغانستان نيز به موفقيت هاى بزرگى قرين شده و شعرا، نويسنده گان، متخصصين، مولفين و مترجمين محترم كشور در راه تاليف و ترجمه اثار معتبر و مورد نياز جامعه گام هاى متين برداشته باشند.