و امكانات دگر انكشافى
افغانستان و پاكستان يا به عباره دگر جمهورى اسلامى افغانستان و جمهورى اسلامى پاكستان در اسياى جنوبى، دو كشورى هستند كه دست تقدير انها را پهلوى هم و همسايه خلق كرده اند. اگر رهبران افغانستان در فكر محو و نابودى پاكستان باشند، در واقع ميخ به سنگ ميكوبند. پاكستان يك كشور يكصدو شصت مليونى با اقتصاد و مديريت بهتر، اردوى منظم، استخبارات منظم تر و بمب اتوم است كه بايد بالاى ان حساب شود.
اگر زعماى نظامى و مخصوصاً استخباراتى پاكستان در فكر ان است كه در افغانستان يك دولت دست نشانده، منافع اقتصادى، عمق ستراتيژيك وحاكميت نامرئي داشته باشد وازين موقعيت برتر هند را نشانه بگيرد و بخواهد كه مشكل تاريخى خود با هند يعنى مسله كشمير را درينجا حل وفصل كند، بايد برايشان تفهيم كرد كه اين (ره) كه ايشان در پيش گرفته اند به (تركستان) ميرود!
سرزمين افغانستان با ان پيشينه بزرگ تاريخى، البته با تغيير حدود و ثغور، با ليل و نهارى كه از سرگشتانده و با اين مردم امپراطورى شكن كه هريكى بيش از سرباز تعليم ديده، جسور، جنگجو و بيباك است خيلى بزرگتر از ان است كه يك همسايه بفكر عمق ستراتيژيك و حاكميت نامرئى در ان باشد!
البته افغانستان و پاكستان بحيث دو همسايه مسلمان و داراى علايق مشترك، بعوض مخاصمت، دست اندازى در امور يكدگر و دورى ميتوانند به نكات دگرى فكر كنند كه به نفع مردمان دو كشور بوده وسطح تشنج در منطقه را بقدر كافى پاين اورد. اين موضوع بيشتر به نفع پاكستان است تا تركيب مصنوعى خود را در صلح حفظ نموده واحتمال فروپاشى خود را كاهش بدهد. پاكستان متاسفانه بعد از انكه در سال هاى 55-1356 يكعده از فرارى هاى افغان را در اغوش كشيد، تا امروز در موقعيتى است كه ميتواند مخالف هر رژيم افغانستان را منظم، مسلح و اماده جنگ با دولت مركزى افغانستان ساخته و ازينطريق منفعت ببرد.
با توجه به حوادث خونبار چهار سال گذشته در پاكستان، قتل بى نظيربوتو رهبر حزب مردم پاكستان، حملات پيهم انتحارى بر مراكز اردو، پوليس و استخبارات ان كشور، جنگهاى منظم در سوات، باجور، بنير، كرم، مومند، وزيرستان وحوادث مهمى در لاهور، اسلام اباد، پشاور، كراچى وكويته و حملات پيهم بر كاروان هاى اكمالاتى ناتو در محلات مختلف پاكستان، با صراحت گفته شده ميتواند كه پاكستان نيز در تير رس سازمان هاى بزرگى چون القاعده قرار گرفته ميتواند و نبايد گمان كند كه از گزند اتشى كه افروخته درامان خواهد ماند. پس بايد بفكر نجات ازين حالت شد و بفكرامكانات انكشافى در منطقه شد كه پاكستان و افغانستان از ان نفع برده ميتواند.
يكى ازين امكانات بسيار عملى تجارت ترانزيت است كه ميتواند به تجار و حكومات دو طرف بسيار سودمند باشد. موافقتنامه اولى درينمورد بين طرفين در سال 1965 يعنى هژده سال بعد از ايجاد پاكستان امضا شده بود. طبيعى است كه در ان وقت حجم تجارت ترانزيت افغانستان محدود بود و گفته مى شود كه در اول سالانه به 2500 لارى مي رسيد. اما حالا كه 45 سال از عقد ان موافقتنامه سپرى شده، شرايط در هر دوكشور بسيار تغيير كرده كرده و مى باليست كه موافقنامه جديدى در زمينه عقد ميشد.
در موافقتنامه سال 1965 پاكستان به اساس ميثاق ها و كنوانسيون هاى بين المللى كه در مورد حق ترانزيت كشور هاى محاط به خشكه تسجيل شده، حقوقى را براى افغانستان قابل شده بود كه شايد در ان سال ها كافى بنظير ميرسيد، ولى به هيچ صورت جوابگوى تجارت فراينده فعلى افغانستان شده نميتوانست.
روز پجنشنبه هفته گذشته افغانستان و پاكستان خوشبختانه موافقتنامه جديد ترانزيتى را در كابل امضا كردند. اين سند كه از طرف انورالحق احدى وزير تجارت افغانستان و مخدوم محمد امين فهيم وزير تجارت پاكستان در محضر يكعده ديپلومات هاى ارشد امضا شد به موتر هاى باربرى افغانستان اجازه ميدهد تا به سه بندر مهم بحرى كراچى، گوادر وقاسم رفته و اموال تجارتى افغانستان را بارگيرى نمايد. تاجران افغان ميتوانند از طريق دو بندر واگه و سوست اموال صادراتى افغانستان، خاصتاً ميوه هاى تازه وخشك را به كشور هاى هند و چين صادر كنند.به اساس اين موافقنامه موترهاى افغانستان نميتوانند كه اموال هندى را از بندر واگه به كشور خود انتقال بدهند. درين موافقنامه سهولت هاى براى صدور اموال پاكستانى به اسياى ميانه از طريق افغانستان در نظر گرفته شده است كه باعث شگوفايى اقتصاد پاكستان خواهد شد.
اقاى احدى وزير تجارت افغانستان اين سند را يك دستاورد تاريخى براى دو كشور همسايه توصيف كرده، ميگويد:(اين موافقتنامه به نفع هر دو كشور است. پاكستان يك راه ترانزيتى مهم براى افغانستان است. افغانستان هم ميتواند يك راه مهم ترانزيتى عمده براى پاكستان باشد).
بر اساس موافقتنامه جديد، دو كشور بعد ازين تسهيلات فراوانى براى يكديگر در زمينه تجارت و ترانزيت قايل ميشوند. مصارف گمركى و ترانزيتى كاهش مييابد و تسهيلات ادارى بيشترى فراهم ميگردد. اجراى اين موافقنامه فرصت هاى شغلى فراوانى را در هر دو كشور ايجاد خواهد كرد و باعث رونق انكشاف اقتصادى طرفين ميشود.
وزير تجارت پاكستان در روز امضاى اين سند تعهد سپرد كه كشورش براى اجراى اين موافقتنامه تلاش ميكند.او گفته است: ( ما وظيفه خود ميدانيم كه براى تقويت روابط منطقه يى، بهبود زنده گى مردم، امنيت و اينده خود كار كنيم).
اگر چه اجراى موافقتنامه سال 1965 سالها سند معتبر تنظيم رابوط تجارتى و خاصتاً اجراى حق ترانزيت افغانستان منحيث يك كشور محاطه به خشكه محسوب ميشد، اما طى سه دهه جنگ در افغانستان يك سلسله اختلافات در زمينه پيدا شده بود. بطور مثال پاكستان يك تعداد اقدام وارداتى را از لست منظمه موافقتنامه قبلى خارج ساخته و دليل مى اورد كه اين اقلام در داخل افغانستان مصرف نشده، بلكه دو باره به پاكستان صادر ميشود كه باعث كساد بازار محصولات توليدى خود پاكستان مگرديد.
وزارت هاى تجارت افغانستان و پاكستان از چند سال با اينطرف جلسات متعدد داشتند تا طرح موافقتنامه جديد ترانزيت و تجارت بين دو كشور را نهايى ساخته و به ان صبفه قانونى بدهند . طرح اخرى اين سند بين طرفين به تاريخ 25 سرطان سال جارى(1389 هـ ش) در اسلام اباد، در محضر سيد يوسف رضا گيلانى صدراعظم پاكستان و خانم هيلرى كلنتن وزير امور خارجه ايالات متحده امريكا امضا گرديد و اينك امضاى نهايى ان در كابل اين سند را اماده تطبيق و عملى شدن گردانيد.
تجار افغان در سالهاى اخير از همكارى محدود مقامات تجارى، گمركى و پوليس پاكستان بسيار شكايت داشتند. ايشان ميگفتند كه اموال افغانها به موقع از بندر كراچى بارگيرى نشده و درنتيجه عوارض بيشترى روى ان محاسبه ميشود كه اين به نفع تجارت افغانستان نبوده و نرخ اموال وارداتى را افزايش ميدهد.
اجراى بموقع موافقنامه جديد و همكارى هاى مقامات پاكستان مشكلات موجود را كاهش داده، يا رفع نموده و از طريق توسعه تجارت و ترانزيت امكانات شغلى بيشترى در افغانستان فراهم نموده و با الوسيله به تحكيم ثبات و پيشرفت اقتصادى افغانستان منجر خواهد شد كه اين در درازمدت به نفع پاكستان نيز است، زيرا پاكستان به يك همسايه با ثبات و پيشرفته نياز دارد تا از طريق واردات بيشتر از پاكستان و ترانزيت كالاهاى آن به اسياى ميانه باعث ثبات وانكشاف خوبتر پاكستان نيز شود.
در پهلوى عقد موافقنامه ترانزيتى بين حكومت پاكستان و افغانستان امكانات وافر دگرى در منطقه وجود دارد كه باعث نزديكى بيشتر دوكشور همسايه و انكشاف اقتصادى واجتماعى انها شده ميتواند. انتقال برق از كشور هاى قزاقستان، تركمنستان و ازبكستان و تاجكستان به پاكستان و هندوستان از طريق افغانستان، احداث خط اهن در افغانستان كه شبكه هاى خطوط اهن پاكستان و هندوستان را به ايران و شبكه خطوط اهن اسياى ميانه وصل نمايد، احداث لوله ها يا پايپ لاين هاى نفت و گاز فراوان اسياى ميانه خاصتاً تركمنستان به پاكستان و هندوستان يا دو كشور يكه به انرژى زياد وارداتى نياز شديد دارند، احداث شاهراه هاى افغانستان تا كشورهاى جنوب اسيا، چين و اسياى جنوب شرقى را مانند راه ابريشم تاريخى به اسياى ميانه تا اروپا وصل نمايد و امكانات دگرى ازين قبيل از نقاط نظر مشتركى ميتواند باشد كه افغانستان و پاكستان را بعوض تقابل و رو در رويى به اميد هاى بزرگ اينده برساند و دو كشور را در مسير ترقى و انكشاف سوق دهد.
اگر چه تحقيق ارزوهاى بزرگ فوق الذكر تنها به حسن نيت و همكارى هاى افغانستان و پاكستان مربوط نيست و پروژه هاى بزرگ منطقوى و فرامنطقوى محسوب ميشوند اما حسن نيت اين دو كشور ميتواند كه سراغاز يك جهش بزرگ در منطقه و تشويق سرمايه گذاران، بانكها، شركت هاى بزرگ و دول دور و نزديك به اين شود كه صلح و ثبات در افغانستان و پاكستان و حتى دور تر تا هندوستان، ايران و اسياى ميانه و اجراى پروژه هاى بزرگ اقتصادى به نفع مردمان اين كشور ها، صلح و ثبات در منطقه و جهان و رونق اقتصاد جهان در شرايطى شود كه بحران موجود اقتصادى همه را به مشكلات دست وگريبان ساخته و زمينه را براى سرباز گيرى ان هاى فراهم ساخته كه از بيكارى، بيسوادى، فقر و بيچارى گى مردمان اين منطقه سو استفاده ميكند و انها را براى حملات انتحارى، ايجاد و توسعه بى امنيتى و جنگهاى منطقوى استخدام مينمايند.
درقسمت دوم اين بحث در مورد وفور انرژى برق در اسياى ميانه و امكانات صدور ان به پاكستان و هندوستان از طريق افغانستان، اهميت احداث شاهراه هاى افغانستان، احداث خط اهن حيرتان، كابل الى تورخم، امكانات صدور نفت و گاز از تركمنستان و احتمالاً قزاقستان به پاكستان و هندوستان از طريق افغانستان، از دياد تجارت بين كشورهاى اسياى ميانه وپاكستان و هندوستان با استفاده از تسهيلات ترانزيتى افغانستان بحث خواهيم كرد.
اسياى جنوبى و اسياى ميانه امكانات وافر اقتصادى دارند. افغانستان داراى تريليون ها دالر منابع معدنى است، ساينس و تكنالوژى در بعضى از كشور هاى منطقه مانند هندوستان، ايران و پاكستان پيشرفت حوب دارد، ظرفيت هاى بزرگ انكشافى وجود دارد، فقط مردم و دول منطقه بايد از خواب غفلت بيدار شده و ازين امكانات وافر استفاده مطلوب نمايند.