زمانیکه مقاومت ملت مسلمان عراق در مقابل اشغال و تجاوز آشکار امریکا جنایت کار بعوج خود رسیده بود، کانال بی بی سی با یکی از تحلیل گران و تجزیه نگاران عراقی در رابطه قضیه آنکشور مصاحبه ای داشت. آن تحلیلگری عراقی در لا به لای صحبت شان در رابطه یاغی گری امریکا و بی باکانه دگرگو ساختن ملت ها و جوامع، سوالی را مطرح نمود آیا جهان بخش از امریکا است و یا امریکا بخش از جهان؟ که اینگونه ملت ها را در بدر و بطرف فاجعه میکشاند جهت حفظ منافع شان.
عنوان مقاله دقیق زمانی در ذهنم خطور کرد که در دومین برنامه کمپاین انتخاباتی و پاسخ دهی و گفتگو تیلویزیونی سه امیدوار انگلیس، خانمی سوال کردند که اگر در آینده برای مبارزه علیه دهشت گردی انگلستان برای بار دیگر به جمع مشترک دعوت شود، آیا باز هم اشتراک میکند؟ نیک کلرگ که تا بحال بحیث برنده در این دو برنامه انتخاباتی شناخته میشود در جواب متذکر شد، حمایت مان از عساکر ما و وجود انگلستان در افغانستان بخاطر دموکراسی پرتاپ شده توسط پراشوت نیست بلکه حمایت مان بخاطر منافع کشوری مان است بنا هر اقدام که برای حفظ منافع مان باشد آنرا تائید میکنیم. آقای گولدن برون باز هم یاد آور شدند برای اینکه کوچه های مان در اینجا محفوظ از دهشت گردی بماند منافع مان حکم میکند با دهشت افگنان در افغانستان بجنگیم. وریشه تمام تروریسم و دهشت گردی در مناطق سرحدی بین افغانستان و پاکستان وجود دارد. طبیعی است دیوید کامرون همیشه موقف گیری های شان در قسمت اشغال افغانستان خیلی شدید بوده است چون ایشان رهبر حزب محافظه کار در انگلستان می باشد و همیشه از بزرگی و توصیف عساکر و قدسیت اهداف شان، و توهین و کوچکی ملت افغان صحبت نموده اند.
در اینجا سوال خلق میشود آیا جهان بخش از غرب است و یا غرب بخش از جهان؟ اصلا غرب برای حفظ منافع شان هیچ گونه احترام به ملت های دیگر و منافع آنها نمیگذارند، انسان و جوامع غیر غربی را قربانی خواسته ها و منافع خود میکنند. واقعا در نظام طبیعت ضعیف پامال است، مگر جرم طفل افغان بغیر از ضعیفی چی است که بخاطر حفظ منافع غرب و امن بودن کوچه های لندن محکوم بمرگ شود؟ انسان وحشت زده میشود زمانیکه برخورد چند گونه و پالیسی ضد انسانی غرب را نگاه میکند. اگر بصد ها هزار انسان افغان کشته میشود، کلبه های خاکی شان بخاکدان خاک مبدل میشود جهان خاموش است، اگر طفل سومالیائی کشته میشود، خانه اش به میدان حرب مبدل میگردد و ویران میشود جهان بی اعتنا است. اما اندکترین تهدید در مقابل منافع غرب را تحمل کرده نمیتواند.
صدر اعظم انگلستان در قسمت جنگ افغانستان یاد آور شد چهار سال قبل شش صد میلیون پوند مصرف سالانه عساکر انگلیس در افغانستان بود و امسال انگلستان در افغانستان پنج هزار میلیون پوند را بمصرف رسانده. این در حالی است که دیوید کامرون رهبر حزب محافظه کار در لا به لای صحبت های شان یاد آور شدن در هر چهار پوند که بمصرف می رسد حکومت یک پوند آنرا قرضه گرفته است. خوب شما حال تصور کنید این پنج هزار میلیون پوند آهن و باورت به مردم مظلوم و بی دفاع هلمند که حتی هموطنش هم از آنها دفاع نمیکند چه فاجعه را به ارمغان میاورد؟ از جانب دیگر چرا جنگ افغانستان اینقدر برای حکومت های اروپایی و امریکا مهم است؟
چندی قبل با چند تن از انگلیس ها صحبت میکردم در مورد جنگ افغانستان. آنها بوضاحت میگفتند جنگ افغانستان جرم دیگر علیه بشریت است، اهداف حکومت انگلستان در جنگ افغانستان قابل تائید نیست و نباید بخاطر آنها ما جوانان خود را قربانی کنیم، اما مسئوولیت ملی مان حکم میکند که از عساکر مان در افغانستان حمایت کنیم چون آنها اولاد کشور مان هستند. باوجودیکه ذهنیت عامه در انگلستان می پذیرد جنگ افغانستان اقدام غلط بوده است بالخصوص این روحیه با کشته شدن هر عسکر انگلیسی بالا میگیرد اما باز هم مردم انگلستان از عساکر شان حمایت میکنند. اما ما افغانها چی؟ دفاع از کشور نهایت امر مقدس است، دفاع از طفل افغان بیانگر خلاقیت فرد می باشد، دفاع از حریم و نوامیس ملی و آینده اندیشی وظیفه ایمانی و ملی هر فرد افغان می باشد. چرا ما از ملت و مردم خود برای رسیدن به این اهداف والا و افغانستان ساز حمایت نکنیم؟ در حالیکه دیگران از جرم و جنایت اولاد وطن شان دفاع میکنند.
بهر صورت نقطه اخیر اینکه منافع ملت افغان با منافع امریکا و در مجموع غرب متفاوت است. ما نمیتوانیم ملت خود را، جامعه مانرا، ارزشها و هویت ملی و تاریخی مان را قربانی خواسته ها و منافع بیگانگان کنیم. باید بیگانگان به این تصمیم و اراده ملت افغان احترام بگذارند و اجازه بدهند که ملت افغان استقلال و نظام ارمانی و مطابق خواسته های خود را تجربه نمایند. حد اقل بعد از این هشت سال اشغال و تجاوز بر افغانستان ثابت نمود وجود بیگانگان در افغانستان نه به منفعت متجاوز و اشغالگر است و نه هم به منفعت ملت افغان ومنطقه می باشد.
با احترام