احمد سعیدی
امسال درشرایطی به استقبال هشت مارچ، روز همبستگی بین المللی زنان میرویم که زنان قهرمان افغانستان بویژه دختران جوان و زنان آگاه در نبرد علیه بی عدالتی های مرد سالاری در حالت ناگوار قرار دارند. هیچ اقدام و هیچ نهاد تا کنون نتوانسته فریاد و فریاد های خاموش به گلون خفته آزادیخواهانه و برابری طلبانه آنها را در وضیت موجود صادقانه همکاری نماید . رژیم موجود از ترس گسترش اعتراضات داخلی و خارجی برای مرعوب کردن زنان دست به تبلیغات میان تهی و بی نتیجه می زند . تجاوزه جنسی سوزاندن و پیکرهای به خون آخشته ، شلیک گلوله ها بسوی زن ها و قمچین زدن ها در ولایت غور آن هم به دست حکام و دها جنایت دیگر و به خاک افکندن و آزار و به بند کشیدن صدها زن جلو گیری از مبارزات عادلانه زنان علیه نظام مردسالار که لولای دربش بر تبعیض و ستم جنسیتی و استثمار وحشیانه طبقاتی و مرد سالاری قبیله گرایی میچرخد.
اما مقوله تبعیض زن درجامعه افغانی دریک، دو و یا چند نکته خلاصه نمی شود. ” موجود زن” از لحظه ای که متولد میشود تا هنگامیکه رخت ازجهان می بندد، باید درمورد بی اهمیت ترین مسئله روزمره گرفته تا مهمترین چرخشها درزندگی خصوصی و اجتماعی اش از ” الگوی” که برایش بریده ودوخته اند، پیروی نماید. یعنی زن اسیر در خانه بدون آن که فرمان بر دارد و حق اظهار نداشته باشد
زمامداران و سخن پردازان رژیم موجود و رژیم های گزشته نوچه های اناث شان، در همان وقت و مسعولین کنونی تا هنوز تاکید دارند که ما والاترین مقام را به زن بخشیده ایم من نمی دانم چه بخشیده اند که می سوزند و می سازند . آخر در کدام کشور جهان سراغ دارید که شخصیت ها و دولتمردان دست اول کشورتنها در لفظ به ” الگوی” زن اهمیت بدهند و هم و غمشان شوند ” “،اما. این دید که زن” بالقوه” سرچشمه گناه وفساد به نزد نا بخردان حساب می شود دیگر چه معنی دارد که بعضی ها هنوز علیه زنان دست به عمال می زنند که چند گام از قرون وسطی جلو تر اند
زنان افغان و بطورکلی زنانی که درجوامع مرد سالاری و قبیلوی زندگی میکنند نه تنها درمعرض نابرابری و تبعیض طبقاتی و پی آمد های اجتماعی مترتب از آن قراردارند، بلکه ازآن نظر شایان توجه خاصی هستند که درسیستم و نظامی زندگی میکنند که بدون مبالغه بر ” آپارتاید جنسی” و جنسی گرایی استوار است. ستون ها وارکان این آپارتاید جنسی برقانون گزاری کشور، برنظام موجود وبرفرهنگ وسنتهای بشدت واپسگرای فئودالی ومردسالاری بنا گردیده است. این روبنا و فرهنگ های پوسیده راملت های دیگر کوشیدند با انقلابات بورژوایی 200 سال پیش به زباله دان تاریخ بسپارند. زمامداران بسر قدرت درکشورما، پس مانده های فسیل شده آن را از اعماق قرون وسطا بیرون کشیده اند واصراردارند آن را به جامعه ای حقنه کنند که سیستم اقتصادی سرمایه داری شاخص روابط تولیدی آن می باشد. این ناسازگاری و تناقضات اجتماعی طبیعتا درصحنه سیاست افغانستان نیز منعکس میگردد. رژیم برای حل این تناقضات پلان عملی صداقت کاری ندارد سیاست سرکوب و ضد زن درکشور ما و عمل کرد های نهاد های حقوقی زن تا کنون هر گز نتایج سود مند را که از بی عدالتی های قبیله سالاری در مورد تلف شدن حقوق زن جلو گیری کند ندیده ایم .
امسال درشرایطی روز جهانی زن فرا میرسد که درکشورهای پیشرفته و درحال رشد نیز زنان اولین قربانیان بحران و ورکود اقتصادی بوده اند. وضع زنان درسایر کشورهای بحران زده سرمایه داری وموقعیتشان در زمینه های روبنایی و زیر بنایی جامعه چون بهداشت و خدمات بهداشتی ، آموزش و پرورش، کار و حرفه، حقوق مدنی و جایگاه اجتماعی و سیاسی فرهنگی …. برابری و مساوات میان زن و مرد نه تنها جامه عمل بخود نپوشیده است، بلکه گرایش به پسرفت نیز دارد. تعرض به حقوق زنان درجوامع پیشرفته صنعتی از ماهیت نظام های سرمایه داری وغیر سرمایه داری و اندیشه های بنیاد گرایی برمیخیزد. تاریخ نشان داد که سرمایه داری جهانی که با لباس ترقی و پیشرفت و با پرچم ” برابری و آزادی” وارد صحنه تاریخ شد نتوانسته و نخواهد توانست مسئله زن را پاسخگو باشد. زن تنها درجامعه ای می تواند یک انسان و عضو برابر جامعه عرض اندام کند که مناسبات بهره کشی و استثماری درآن جامعه برافتاده و فرهنگ و سنتهای واپسگرا جای خود را به فرهنگی بدهد که بستری باشد برای شکوفای معنوی مردان و زنان . تنها با بر انداختن جامعه طبقاتی مرد سالاری و قبیله گرا میتوان به این وضع پایان بخشید. آزادی زنان و تساوی کامل حقوق آنان با مردان جز با دست تاونای عدالت امکان پذیر نیست. آزادی واقعی زن درگرو پیروزی مبارزات بر حق و متداوم همه آزادی خواهان نهفته است.
در حالیکه این روز تاریخی را به زنان شجاع و مبارز آزادی خواه افغانستان تبریک و تهنیت می گویم باور و یقین دارم که زنان تحت ستم و مبارز افغانی با اتحاد و یکپارچگی نقش شایسته و تاریخی خودرا درشرایط موجود علیه هر نوع ستیزه و زدودن تمامی قید و بندهای قبیله گرایی و مرد سالاری با سربلندی ایفا خواهند کردو تا پای پیروزی به مبارزه خویش دوام خواهند داد جزاین دیگر چاره وجود ندارد .