تاريخ، آميزه اى از افكار، عقايد و آداب و رسوم در گستره زمان است و بيان واقعيات آن به واقع نگرى و روشن بينى نياز دارد.
أحزاب سیاسی افغانستان و اشخاص منفرد که در تحولات چندین دهۀ کشور بنوع اثر گذار بوده اند اخیرا به مانورهاي جدید دست زدندکه بزعم خود شان مرز های دوئی ودشمنی را درهم شکستند , وخشت نخستین بنائی صلح وآشتی را در خانه برادی ودوستی کشور گذاشتند. ؟.راست گراهای مذهبی از چسپاندن کلیمه اسلامی در آخر نام حزب شان وچپ گراهای سکولار هم از اضافه نمودن قشر ، گروه واندیشۀ خاص صرف نظر نموده همه و همه به کلیمه ملی پناه برده اند، طوریکه امروز بیش از نود حزب ونهاد سیاسی در کشورحزب خودرا با پسوند کلیمۀ ملی آزین بخشیده اند، به گمان وخیال اینکه همه ملت با آنهاست مثل که در گذشته أحزاب جهادی با چسپاندن کلیمۀ اسلامی در آخر حزب شان گمان میکردند اسلام را انحصار کرده اند. بازی های سیاسی ای را که زیر نام اسلام انجام دادند حال میخواهند در سایۀ کلیمۀ ملی انجام دهند. تا اگر بتوانند استفادۀ راکه از نام اسلام کرده اند بعد ازین از کلیمۀ ملی بدست آورند.
باید تذکر داد که أحزاب گذشته هر چند تا هنوز روی ملاحظات ودلائل از مؤثریت در کشور بر خوردار اند اما ملت به هیچصورت ازین ساخت وساز های وتشکلات شان انتظار نو آوری وابتکار را ندارند.همه معاملات شان را مردم بدیدۀ شک وتردید مینگرند وبه انتظار آزمایش دیگر نیستند.
افغانها از دیر زمانیست که حرکتهای افراطی ای چپی وراستی را به تجربه گرفته اند ، حرکتهایی که نه بر اساس استراتیژی دوامدار ومشخص واندیشه وتفکر خاص بلکه بر اساس حب و بغض ها مؤقتی وریاست طلبی ها همواره با یک شکل وقیافه خاص تبارز نموده ودر هر مقطعی از تاریخ رنگ و مسیر عوض کرده اند،چه بسا که در تضاد با مسیر قبلی قدم بر داشته اند. پدید آمدن چنین جریانها و مجموعه ها در زمان جهاد وپس از آن از مثالهای بارز تاریخی کشور است وبه خصوص بعد از به وجود آمدن حکومت های مؤقت,انتقالی تا انتخابی تا امروز در افغانستان بازار بیشتر پیداکرده است.
تعداد شخصیتهایی که در زمان جهاد از شعار های دهن پر کن اسلامی از مدینه فاضلۀ اسلامی دم می زدند . ریشهای بلند می گذاشتند و تسبیح های دراز می انداختند واز هر سبحان الله در زبان، کسب هزاران درهم را در دل می پروراندند،امروز نه در شعار ونه در عمل دران مسیر قرار دارند.
أحزاب شیعه مذهب در تبارز وتظاهر پیروی از ولایت مطلقه فقیه از یکدیگر پیشی می گرفتند وسنی ها هم در تظاهر وتمسک به پیروی از راه اخوان المسلمین مصر به رهبری سید قطب گوی سبقت را از همدیگر می ربودند . اما به یکباره دیده شد که این طیف از شخصیتها رنگ و شعار عوض کردند وبه طور ساده وآسان از ودر کنار دیموکراسی لجام گسیخته غرب قرار گرفتند، سر سفره هفت رنگ غربی نشستند ، با جنس مخالف خود آمیزش و اختلاط پیدا نمودند ، با تغییر شکل یا ریش را تراشیده اند ویا اینکه نمونه کوچک ازان در سیمائی شان مشهود است که گاهی انسان در شناخت ایشان به اشتباه می افتد . کلیمات وشعار هارا هم عوض کرده اند طوریکه به جای کلیمات عربی دیگر اصطلاحات وواژه های لاتینی وانگلیسی را بکار می برند وکوشش میکنند از گذشته خود فاصله بگیرند. احزاب ومجموعه های مسلمان نام قبلی را عوض نموده نام جدید گذاشتند ویا پسوند اسلامی را حذف کرده کلمه ملی را قبل یا بعد اسلامی اضافه نمودند . وبرخی حلقات ومجموعه ها هم نه تنها از اهداف وشعارهای قبلی بریدند که موضع متضاد ومخالف سیر قبلی خویش اتخاذ کردند . که این همه نشیب وفراز ها جز نا باوری چیزی دیگری را تحویل ملت نمیدهد.
ملت هم در بحر حیرت وتعجب فرورفته و همواره این سؤال در اذهان عمومی خطور می کند که آیا رفتار قبلی این آقایون درست بوده یا مشی وسیاست فعلی شان ؟.!! اگر قبلا درست عمل می کرده اند پس حالا چرا از راه راست رو گردان شده ومسیر ديگر را می پیمایند واگر امروز راه اصلی و وحقیقت را بر گزیده اند ، دیروزچرا مردم را با شعار های پر رنگ و لعاب اسلامی وگذاشتن ریش فریب دادند وبزرگترین مصیبت هارا بر مردم خود روا داشتند ؟
واقعیت این است که اگر از کلی گوئی ومعادلات مجهول ومبهم بگذریم آهداف تشکیل اين حزاب وائتلاف ها جزمنافع شخصي چيزي ديگري نیست
ولی به هر حال افراد وعناصر بی مایه واساس همیشه در.تاریخ پیدا میشوند که برای رسیدن به قدرت چند روزه دنیا همه شعار ها ، احساسات ملی ومبانی اسلامی را به بازی بگیرند وبه ریش همه بخندند چنانچه طیفهای شامل در ائيلاف هاي جديد نیز از همین قماش مردمانند وبا کنارآمدن با افرادی اقدام به تشکیل نهاد نموده اند که بنیاد بدبختی ها ومصایب افغانستان به آنها بر می گردد.بازهم اگر بتوانند کاستی های گذشته را جبران وآینده بهتر را به ارمغان بیاورند چشم بخيل کور..اما – زمین شوره سنبل بر نیارد * دراو تخم عمل ضایع مگردان.
ذکر اوصافیکه در فوق برای آدمهای قدرت طلب اشاره شد به معنای سر زنش کردن کل جهاد ومجاهد ومسلمانان افغانستان نیست ونمی توان نا امیدانه همه را از میدان بیرون شده وبه انحراف رفته پنداشت که بحمدالله حرکتهای وسیع اسلامی ومردمی همچنان در صحنه هستند که میتوان به ایشان إعتماد کرد اگر چه طور رسمی تبارز عمومی نیافته اند،اما زمان این حقیقت را به آزمایش خواهد گرفت.