(وَ عَنْ اَنَس رضی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُوْلَ اللّه صلی الله و عليه وسلم: اِنّ لِكُلّ شَئى قَلْبٌ، قَلْبُ الْقُرْآن يس وَ مَنْ قَرَءَ يس كَتَبَ اللّهُ لَهُ بِقِرَائَتِهَا قِرَائَتَ الْقُرْآن)
از حضرت انس رضی الله عنه روايت است كه: رسول خدا« فرمودند: هر آيينه براى هر چيزى قلبى است، و قلب قرآن سوره «يس» است، و هر كس كه «يس» را بخواند، خداوند متعال به او ثواب ده ختم قرآن عطا مىكند.
بار الها! توفيق تلاوتش در تمام ساعات شب و روز عطا كن.
(و عن ابى هريرهرضی الله عنه قال قَالَ رَسُوْلَ اللّه صلی الله و عليه وسلم اِنّ اللّهَ تَعَالى قَرَءَ طه وَ يس قَبْلَ اَنْ يَخْلُقُ السّمواتِ وَ الاَرْضِ بِاَلْفِ عَام فَلَمّا سَمِعَتْ المَلاَئِكَةُ الْقُرآنَ قَالَتْ طُوبى ِلاُمّةٍ يَنْزَلُ هَذَا عَلَيْهَا وَ طُوْبى لاَِ جْوَافٍ تَحْمِلُ هَذَا وَ طُوْبى لاَِلْسِنَةٍ تُكَلّمُ بِهَذَا)
حضرت ابوهريرهرضی الله عنه روايت مىكند كه: رسول خدا« فرمودند: خداوند سوره «طه» و «يس» را هزار سال پيش از آفرينش آسمانها و زمين خواند، و فرشتگان چون آن را شنيدند گفتند: خوشا به حال امتى كه اين قرآن بر آنان نازل گردد و خوشا به سينهها و حافظههايى كه آن را حفظ كند و به زبانهايى كه آن را تلاوت نمايد.
(وَ عَنْ عَطَاء بْنِ رَباحٍ قَالَ بَلَغَنِى اَنّ رَسُوْلَ اللّه« قالَ مَنْ قَرَأَ يس فِىْ صَدْرِ النّهَارِ قُضِيَتْ حَوَائِجُه)
از حضرت عطاءبن رباحرضی الله عنه روايت است كه: رسول خدا« فرمودند: كسى كه «يس» را در اول روز بخواند، نيازهاى او برآورده خواهد شد.
(وَ عَنْ مَعْقِلُ اِبْنِ يَسَاررضی الله عنه اَنّ النّبى صلی الله و عليه وسلم قَالَ مَنْ قَرَءَ يس اِبْتِغَاءَ وَجْهِ اللّهِ تَعَالى غُفرَ لَهُ مَا تَقَدّمَ مِنْ ذَنْبِه فَاقْرَؤُهَا عِنْدَمَوْتَاكُم)
از حضرت معقل بن يساررضی الله عنه روايت است كه: رسول خدا« فرمودند: كسى كه «يس» را فقط جهت رضا و خشنودى خدا بخواند، گناهان گذشته او آمرزيده مىشود. لذا سوره «يس» را نزد اموات خود بخوانيد. تا سبب – كسانى كه در حالت سكرات مرگ قرار دارند. مغفرت گناهانشان شود.
مولانا على قارى مىگويد: شايد حكمت خواندن «يس» به اين جهت باشد، كسى كه در حالت سكرات است، با ذكر خدا و احوال قيامت و زنده شدن بعد از مرگ، انس گيرد.
حضرت امام فخر رازى؛ مىگويد: امر به خواندن «يس» در نزد كسى كه در حالت جان كندن قرار دارد، براى اين است كه زبان او در اين وقت سست است، با خواندن «يس» قلب او با تمام وجود متوجه خدا شده و سبب ازدياد قوت قلب مىگردد.
طيبى مىگويد: حكمت در خواندن «يس» اين است كه: اين سوره شريف، تمام مقاصد و مسائلى كه علماء در كتابهاى خود آوردهاند. از قبيل توحيد و نفى شرك از ذات اللّه و نبوت و چگونگى دعوت و احوال امم گذشته و اثبات تقدير خير و شر و اعمال بندگان و علامات قيامت و بيان اعاده حشر و عرصات و حساب و جزا را بر دارد.
علامه زمخشرى صاحب تفسير كشاف در فضيلت سوره «يس» نقل مىكند كه: رسول خدا« فرمودند: هرآينه براى هر چيز، قلبى است، و قلب قرآن «يس» است، كسى كه «يس» را جهت رضا و خشنودى پروردگارش بخواند، مثل اين است كه قرآن را بيست و دو مرتبه خوانده باشد.
هر مسلمانى كه در حالت نزع روح قرار دارد، اگر سوره «يس» بر او خوانده شود به تعداد هر حرف آن، ده فرشته نازل شده و در جلوى او صف مىكشند و درود مىفرستند، و براى او طلب آمرزش مىكنند. و در هنگام غسل و كفن و دفن و تشييع جنازه، حاضر شده و براى مرده طلب مغفرت مىكنند.
هر مسلمانى كه در حالت سكرات باشد و سوره «يس» بر او خوانده شود، فرشته مرگ او را قبض روح نمىكند تا زمانى كه خزانه دار بهشت بر بالين او حاضر شود، با جام شرابى از شرابهاى بهشت. و او را با شراب بهشت سيراب سازد.
ملك الموت او را در حالى قبض روح كند، كه او سيراب است از شراب بهشت. و تا زمانى كه در عالم برزخ است، احتياج به آب پيدا نمىكند، و با همان حالت سير آبى وارد بهشت مىشود.
رسول خدا« مىفرمايند: در قرآن سورهاى است كه شفاعت مىكند خوانندهاش را و مىآمرزد، شنوندهاش را، آگاه باشيد كه آن، سوره «يس» است.
علامه سيوطى در تفسير جلالين در فضيلت سوره «يس» مىنويسد: از حضرت ابن عباسرضی الله عنه روايت است كه: معنى «يس» يا انسان است در لغت بنى طى، و روايت است از ابن حنيفه معنى «يس» يا محمّد است، و در حديث شريف آمده كه رسول اللّه صلی الله و عليه وسلم فرمودند: خداوند اسم مرا در قرآن به هفت نام، نام برده است. محمّد، احمد، طه، يس، المزمّل، المدثّر، و عبداللّه
از امام ترمذى از روايت است از حضرت انسرضی الله عنه : كه رسول خدا« فرمودند: بدرستى كه براى هر چيز قلبى است، و قلب قرآن «يس» است، و هر كسى «يس» را بخواند، خداوند تبارك و تعالى براى او ثواب ده ختم قرآن مىنويسد.
از حضرت بىبى عايشه صديقه روايت است كه: رسول خدا« فرمودند: در قرآن سورهاى است، كه شفاعت مىكند خوانندهاش را و مىآمرزد شنوندهاش را، بدانيد و آگاه باشيد كه آن سوره «يس» است.
اسم اين سوره در تورات «معمّه» آمده. از پيامراكرم صلی الله و عليه وسلم سوال شد! اى رسول خدا« معنى «معمّه» چيست؟ فرمودند: معنى آن اين است كه خير و بركات دنيا شامل خواننده «يس» مىشود، و از حالات هولناك آخرت نجات پيدا مىكند.
همچنين از نامهاى «يس» «دافعه» و «قاضيه» است، سوال شد، اى رسول خدا« معنى «دافعه» و «قاضيه» چيست؟ رسول خدا« فرمودند: دافعه يعنى اين كه دفع مىكند از خواننده خود هر بدى را و برآورده مىكند حاجات او را.
در تفسير بيضاوى به نقل از ابن عباسرضی الله عنه آمده كه پيامبر فرمودند: براى هر چيزى قلبى است و قلب قرآن «يس» است.
هر كس «يس» را جهت رضاى خدا بخواند، گناهان او آمرزيده، و به او ثواب ده ختم قرآن داده مىشود. و هر بنده مسلمانى كه در سكرات مرگ باشد و «يس» بر او خوانده شود، به تعداد هر حرف از حروف سوره «يس» ده فرشته از آسمان نازل شده و در جلوى او صف مىكشند و براى او درود مىفرستند و طلب آمرزش مىكنند. و در غسل و كفن و دفن و تشيع جنازه او حاضر مىشوند. و فرشته مرگ او را قبض روح نمىكند، تا اين كه فرشته رحمت او را بشارت و مژده دخول به بهشت مىدهد، در حالى كه هنوز بر فرش خانهاش قرار دارد.
سوره «يس» داراى سه هزار حرف و هفتصد و بيست و نه كلمه و هشتاد و سه آيه است. تمام اين سوره شريف در مكه نازل شده و در آن ناسخ و منسوخى وجود ندارد.
از حضرت ابابكر صديق رضی الله عنه روايت است كه: رسول خدا« فرمودند: يكى از اسامى اين سوره «معمّه» است، صحابه پرسيدند: يا رسول اللّه صلی الله و عليه وسلم معنى «معمّه» چيست؟ رسول خدا صلی الله و عليه وسلم فرمودند: معنايش اين است كه خير و بركات دنياو آخرت شامل حال خوانندهاش مىشود. از اسماى ديگر آن «دافعه» است، و معنى «دافعه» آن است كه دفع مىكند از خواننده خود هر بدى را، و از نامهاى ديگر آن «قاضيه» است، و معنى «قاضيه» اين است كه برآورده مىكند از خوانندهاش هر حاجتى را.
از حضرت بىبى عايشه صديقه روايت است كه: رسول خدا« فرمودند: هر آيينه در قرآن سورهاى است كه شفاعت مىكند، خوانندهاش را، و مىآمرزد شنوندهاش را، بدانيد و آگاه باشيد كه آن سوره «يس» است.
از پيغمبر خدا« روايت است كه: فرمودند: كسى كه سوره «يس» را بخواند، در پرونده اعمال او ثواب بيست حج نوشته مىشود. و هر كس كه «يس» را بشنود براى او ثواب هزار دينار در راه خدا نوشته مىشود. و هر كس كه «يس» را بنويسد و بعد آب آنرا بنوشد، وارد مىشود در شكم او هزار دوا و هزار نور و هزار بركت و هزار رحمت و كشيده مىشود از او هر نوع دردى.
از حضرت ابوهريره رضی الله عنه روايت است كه: رسول خدا صلی الله و عليه وسلم فرمودند: هر كس سوره «يس» را در شامگاهان بخواند، صبح مىكند، در حالى كه گناهان او آمرزيده شده و هر كس از قبرستانى عبور كند و «يس» را بخواند، حق سبحانه و تعالى تخفيف مىدهد از اهل قبور گناهانشان را و ثبت مىشود در پرونده عمل خواننده «يس» نيكى به تعداد اهالى قبور.
از حضرت يحيى ابن كثير رضی الله عنه روايت است كه: هر كس سوره «يس» را در صبگاهان بخواند، پيوسته در آسايش و خوشبختى است تا زمانى كه شب فرا رسد، و كسى كه در شب بخواند، پيوسته در آسايش و خوشبختى است، تا زمانى كه صبح فرا رسد.
مفسّرين گفتهاند معنى «يس» يا انسان است، يعنى «اى محمّد» ابوالعاليه گفته: معنى «يس» يا «رجل» بوبكر ورّاق گفته يا سيّد البشر ابن عباسرضی الله عنه مىگويد: تأويل «يس» تأويل حرفهاى مقطعه است، كه در اول سورهها آمده و معنى «يس» را موكول بعلم الهى كرده كه جز ذات او كسى ديگر نمىداند.
بعضى از مفسران گفتهاند: «يس» نام سوره است به دليل حديثى كه رسول خدا صلی الله و عليه وسلم فرمودهاند: هر آيينه خداوند متعال سورههاى «يس» و «طه» را دو هزار سال پيش از آفرينش حضرت آدم خوانده است. زمانى كه فرشتگان آنرا شنيدند گفتند: خوشا به حال امتى كه اين سوره بر آنها نازل شود، و خوشا به حال امّتى كه آنرا با زبانهايشان تلاوت كنند، و خوشا به حال سينهها و حافظههايى كه آنرا در خود جاى دهند.
در روايات آمده كه چون مؤمنان وارد بهشت شوند، و به نعمات بهشتى نائل آيند، از طرف خداوند به آنها ندا آيد كه اى بندگان من، شما اين سوره را در دنيا از زبان ديگران شنيدهايد و حال آنرا از زبان ما بشنويد، پس خداوند متعال سوره «فاتحه» و «طه» و «يس» را با زبان بلاكيف خود مىخواند.
وقتى كه مؤمنان آنرا از جانب سبحانه و تعالى مىشنوند گويا كه اصلا تا حال قرآن را نشنيدهاند.
يك قول آن است كه يا انسان خطاب به حضرت مصطفى« است، چنانكه خداوند متعال در قرآن خطاب به پيامبر اكرم« مىفرمايد: «اى پيامبر! بگو من بشرى هستم مانند شما».
امام فخر رازى در فضيلت سوره «يس» مىگويد: هر سورهاى را كه خداوند متعال اول آن را با حروف هجاء شروع مىكند، مانند «يس»، «طس»، «طه»، «الم»، «الر»، «المص»، «ن»، «ص»، «ق حمعسق» و «كهيعص» سِرّ و معنى اين حروفها را، جز ذات پاك اقدس الهى كسى ديگر نمىداند، و بر ما است كه به آنها ايمان و باور داشته باشيم. مانند: پل صراط كه از مو باريكتر و از تيغ تيزتر است، كه بنده مؤمن و مخلص مانند برق از آن عبور مىكند، يا مثال ترازوى عدل الهى كه وزن اعمال انسانها در آن سنجيده مىشود، و بهشت و دوزخ و كيفيت آنها كه موكول به علم خداوند است.
احتمال دادهاند كه مراد از «يس» حضرت محمد« باشد، به دليل آيهاى كه فرمايد: «اِنّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِيْن ».
مولانا حسين واعظ كاشفى در تفسير حسينى در فضيلت سوره «يس» مىنويسد: در «ينابيع» آمده، هر حرفى از حروف مقطعه سِرّى است از اسرار الهى، كه خداوند حبيبش را بر آن اطلاع داده، كه جز خدا و رسولش كسى ديگر از آن اطلاعى ندارد.
بعضى از علما درباره «يس» گفتهاند: اسم قرآن است، و در «حقايق سلمى» آمده كه «يس» اسمى است، از اسماى الهى، و بعضى گفتهاند كه اسم سوره است، و حديث «اِنّ اللّهَ قَرَءَ طه وَيس قَبْلَ اَنْ خَلَقَ السّموات وَ اْلاَرْض بِاَلْفِ عَامٍ» تأييد بر آن است.
ترجمه: بدرستى كه خداوند متعال «طه» و «يس» را هزار سال پيش از آنكه آسمانها و زمين را خلق كند، خوانده است.
در تفسير ماوردى آمده كه هفت نام براى پيغمبر« در قرآن ذكر شده كه يكى از آنها «يس» است، و اينكه اهل بيت رسولاللّه صلی الله و عليه وسلم را «آل يس» مىگويند، تأييد بر اين قول است.
امام قشيرى مىگويد: «يا» اشاره است، به روز ميثاق و «س» اشاره است به سر الهى. و برخى مىگويند: معنى «يس» يا انسان است و خطاب به انسانيّت حضرت مصطفى« . كه صفت كمال انسانيّت آن حضرت را به ثبوت مىرساند. و برخى مىگويند كه معنى «يس» يا «سيّد» است، يعنى يا سيّدالبشر، بنابر قول رسول خدا« كه: «من سردار فرزندان آدم هستم، را تأييد مىكند.»
در جوامع الاصول از صحيح ترمذى به روايت انس ابن مالكرضی الله عنه آمده كه حضرت رسالت پناه« فرمودند: «لِكُلّ شَىْءٍ قَلْبٌ وَ قَلْبُ الْقُرآنِ يس» هر كس كه ترجمه: براى هر چيزى قلبى است، و قلب قرآن «يس» است. «يس را بخواند ثواب دوازده ختم قرآن در پرونده اعمال او نوشته مىشود.
اين سوره را «متمّم» مىگويند، زيرا تمام مىكند بر خوانندهاش نيكىهاى هر دو جهان را، و «دافعه» مىگويند، براى اينكه دفع مىكند از خوانندهاش تمام بديها را، و «قاضيه» مىگويند، زيرا برآورده مىكند براى خوانندهاش تمام حاجاتش را.
فضائل سوره «تبارك الذى» شريف
(وَ عَنْ اَبِى هُرَيْرَهرضی الله عنه قَالَ قَالَ رَسُوْلَاللّه« اِنّ سُوْرَةً فِىْ الْقُرآنِثلثون آيه شفعت لرجل حتى غفر له(
رواه احمد و الترمذى و النسائى و ابن ماجه از حضرت ابوهريرهرضی الله عنه روايت است: رسول خدا صلی الله و عليه وسلم فرمودند: هر آيينه در قرآن سورهاى است، كه سى آيه دارد، شفاعت مىكند براى شخص، تا زمانى كه او آمرزيده شود. و آن سوره «تبارك الذى» است
(وَ عَنْ اِبْنِ عَبّاسرضی الله عنه قَالَ قَالَ ضَرَبَ بَعْضُ اَصْحَابَ النّبِى« خَباهُ عَلى قَبْرٍ وَ هُوَ لاَ يَحْسِبُ اِنّهُ قَبْرٌ فَاِذَا فِيْهِ اِنْسَانٌيَقْرَءُ تَبَارَكَ الّذِىْ بِيَدِهِ الْمُلْكُ حَتّى خَتَمَهَا فَاتَى النّبِى« فَاَخْبَرَهُ فَقَالَ النّبِىّ« هِىَ الْمَانِعَةُ هِىَ الْمُنْجِيْه(
{رواه الترمذى { از حضرت ابن عباسرضی الله عنه روايت است كه: بعضى از ياران رسول خدا صلی الله و عليه وسلم بر سر قبرى خيمه زدند، در حالى كه گمان نمىكردند كه در آنجا قبرى وجود داشته باشد، ناگهان آواز شخصى را شنيدند كه سوره «تبارك الذى بيده الملك» تا آخر خواند، يكى از آنها رسول خدا صلی الله و عليه وسلم را از اين واقعه مطلع ساخت، رسول خدا« فرمودند: اين سوره «مانعه» بوده كه خوانده شده است. زيرا از خصوصيات اين سوره است، كه منع مىكند و باز مىدارد از خوانندهاش عذاب را، و نام ديگر اين سوره «منجيه» است، بمعناى نجات دهنده، لهذا نجات مىدهد خوانندهاش را از عذاب الهى.
(وَ عَنْ جَابِررضی الله عنه اِنّ النّبى« كَانَ لاَ نِيَامُ حَتّى يَقرَءُ اَلمّ تَنْزِيْل وَ تَبَارَكَ الّذى بِيَدِهِ الْمُلْك)
{رواه بخارى و ترمذى { از حضرت جابررضی الله عنه روايت است كه: رسول خدا صلی الله و عليه وسلم خواب نمىشدند تا اين كه اين دو سوره را پيش از خواب مىخواندند.
در تفسير جلالين در فضيلت سوره «تبارك» آمده: سوره «تبارك» داراى سى آيه است، كه يكى از نامهاى آن «واقية» و نام ديگر آن «منجيه» است. و در تورات به اسم «مانعه» ياد شده يعنى اينكه: منع مىكند و باز مىدارد از خوانندهاش عذاب الهى را. و معنى «منجيه» و «واقيه» اين است كه نجات مىدهد و محافظت مىكند خوانندهاش را از عذاب الهى.
از ابن شهاب روايت شده كه: اسم اين سوره «مجادله» است، زيرا كه از خواننده خود در قبر دفاع مىكند و شفاعت مىكند.
از ابى هريرهرضی الله عنه روايت است كه: رسول خدا صلی الله و عليه وسلم فرمودند: سورهاى است، در قرآن كه سى آيه دارد، شفاعت مىكند در حق خوانندهاش در روز قيامت، تا زمانى كه بيرون مىكند او را از دوزخ و داخل بهشت مىگرداند. و آن سوره «تبارك» است.
از حضرت ابن عباسرضی الله عنه روايت است كه: رسول خدا صلی الله و عليه وسلم فرمودند: دوست دارم كه سوره تبارك در قلب هر مؤمنى باشد
در تفسير كشاف امام جار اللّه زمخشرى محمود بن عمر زمخشرى در فضيلت سوره تبارك آمده: اسم اين سوره «الملك» است، كه بنامهاى «واقيه» و «منجيه» هم ياد شده است. معنى واقيه و منجيه اين است كه نگه مىدارد و نجات مىدهد خوانندهاش را از عذاب قبر.
در تفسير كبير امام فخر الدين رازى در فضيلت سوره «الملك» آمده: اسم اين سوره «منجيه» است. زيرا كه نجات مىدهد خوانندهاش را از عذاب قبر.
از ابن عباس رضی الله عنه روايت است كه: اين سوره سى آيه دارد، اسم آن «مجادله» است، زيرا كه جدال مىكند در حق خوانندهاش در قبر. و اين سوره داراى سى آيه است .