به مناسبت ۱۴۱مین سالگرد جنگ میوند پرسیده
علي احمد جلالي- امریکا
در جواب عرض است که درین جنگ همانند بسا از موارد قیام ملی درکشور ارتش افغانستان از تمام اقوام کشور به شمول پشتون، تاجک، هزاره و ازبک ترکیب یافته بود. بر اساس منابع دست اول ترکیب این قوا به شرح ذیل بود:
در راس ارتش افغان که در اوایل جون ۱۸۸۰ از هرات حرکت کرد، رهبران مسلکی نظامی و قبایلی قرار داشتند. در میان آنها جنرال(نایب سالار) حفیظ الله خان لوگری، تاج محمدخان غلزایی و لوی ناب خوشدل حضور داشتند که به ایوب خان مشوره می دادند. قشون وی متشکل از نیروهای پیاده، سواره و توپخانه بود. قوای پیاده شامل ۹ غند منظم با ۴۱۰۰ نیروی مجهز به تفنگ برچه دار بود. این غندها در قالب ۳ لوا تنظیم شده بودند:
• لوای اول، به فرماندهی تاج محمد خان (تاجیک)، میراخور، متشکل از غندهای پیادة کابلی، هر یک دارای ۵۰۰ سرباز بود که جمعا ۱۵۰۰ نفر می شد.
• لوای دوم، به فرماندهی سیدال خان(پشتون) که شامل دو غند منظم کابلی و یک غند نامنظم قندهاری می شد و هر یک دارای ۵۰۰ سرباز جمعا ۱۵۰۰ تن بود.
• لوای سوم، به فرماندهی غفارخان (تاجیک) دارای سه غند پیادة هراتی بود که هر یک دارای ۳۶۶ سرباز و جمعا ۱۱۰۰ نفر بود.
لوای سواره به فرماندهی عبدالرحمان (ریکا- اهل تشیع) متشکل از ۳ غند سوارة ۳۰۰ نفری، جمعا ۹۰۰ نفربود
. نیروی توپخانه به فرماندهی احمدگل (کابلی) شامل قطعة کوهی (قاطردار) و چهار قطعة توپ صحرا (اسپ دار) بود که هر یک از قطعات دارای ۱۰۰ توپچی، جمعا ۵۰۰ توپچی، و ۳۰ ضرب توپ متشکل بود.
نیروهای نامنظم متشکل ۱۵۰۰ سوار هراتی و ازبک و ۵۰۰ سوار درانی بود.
تعداد این نیروها به ۷۵۰۰ جنگجو از تمام درجات میرسید . بعداً ۵۰۰ سوار قبایلی که از سپاه سردار شیرعلی بریده بودند، و ۱۰۰۰ جنگجوی نامنظم پیاده نیز در فراه به قشون ایوب خان پیوستند. بسیاری از مبارزین قبایلی و مردم محلی در طول حرکت ایوب خان از هرات به میوند به قشون وی پیوستند.
غازیان به سلاح های ابتدایی محلی و یا تفنگ های کهنة دهانپراروپایی مجهز بودند. بسیاری از آنان شمشیر و نیزه داشتند و یا بدون سلاح بودند و فقط به امید غنیمت و یا سعادت حضور در جهاد به دنبال قشون ایوب خان راه افتاده بودند. برخی از نویسندگان انگلیسی تعداد این غازیان را تا ۱۵ هزار نفر نیز تخمین زده اند که این روایت رسمی مبالغه آمیز به حساب می آید.
از لحاظ سلاح های سبک، غندهای پیادة انگلیسی برتری چشمگیری بر سربازان پیادة افغان به دست آورده بودند. غند ۶۶ مسلح به تفنگ های مارتینی-هنری بود و غند پیادة هندی از مودل قدیمی تر تفنگ های اسنایدر برخوردار بود؛ غند سواره تفنگ های کوتاه و سبک اسنایدر داشت. تفنگ های مارتینی-هنری برتری چشمگیر تکنولوژیک به قوای انگلیسی بخشیده بود. این تفنگ با برد متوسط ۴۰۰ متر و با قطر (چاپ) ۱۱.۴ ملیمترمی توانست که در یک دقیقه ۱۲-۱۵ بار شلیک نماید. اسنایدر مودلی از تفنگ های دهانپر ساخت ۱۸۵۳ بود که به تفنگ تهپُر تحول پیدا کرد و با قطر۱۴.۷ ملیمتر می توانست که در هر دقیقه تا ۱۰ بار با برد متوسط ۴۰۰ متر شلیک نماید. نیروهای پیادة انگلیسی به گونه ای آموزش دیده بودندکه در ساحه آتشباری با برد ۲۰۰۰ متر نیز شلیک می توانستند.
در مقابل، پنج غند پیادة کابلی با تفنگ های دهانپر اینفیلد ۳۰۳بورساخت ۱۸۵۳ مجهز بودند که در هر دقیقه بین ۲ تا ۳ بار شلیک کرده می توانست. غندهای هراتی و قندهاری تفنگ های دست ساخت محلی با برد متوسط ۳۰۰ مترکه بر اساس مودل های تفنگ های اینفیلد و اسنایدر تولید شده بود، حمل می کردند. نیروهای نامنظم مجهز به انواع تفنگ های دهانپُر چخماقی قدیمی تاور، براون بیس و برانسویک (که احتمالا در جنگ اول افغان و انگلیس به غنیمت گرفته بودند) و یا تفنگ های دهانپر ابتدایی افغانی با حداکثر برد متوسط ۶۰ تا ۱۰۰ متر و ۱ شلیک در هر دو دقیقه مجهز بودند. از این رو، تناسب قوا از حیث سلاح های سبک ۸ به ۱ به نفع نیروهای پیادة انگلیسی بود.
با این حال قشون افغان از توپخانه بهتری، به ویژه با توپ های خیلی موثر ۱۲ پوندی و بغلپُر۳ انچی با سد ورخ نوع آرمسترانگ برخوردار بود. تعداد شلیک توپ ها حداقل ۵ بار در یک دقیقه بود. همچنان، توپخانة افغان شامل ۱۶ ضرب توپ صحرا (۶ تا ۱۲ پوندی) که همه انها توپ بی سد ورخ بودند. توپخانة انگلیسی شامل ۶ توپ دهان پر با سد و رخ ۹ پوندی و ۶ توپ بی سدورخ ۶ و ۱۲ پوندی بود. در جریان نبرد موثریت توپخانة جنگجویان افغان با توجه به مانور های پیوسته افزایش یافت، و در نهایت توانستند که توپ های خود را در۵۰۰ متری خط قوای بریتانیایی قرار دهند. در این نبرد توپخانه نقش مسلطی را ایفا کرد.
تلفات هر دو طرف
Azam Sistani استاد گرامی
اسناد رسمی محرم برتانوی که در ذیل این مطلب ذکر شده است تعداد کشتگان قوای بریتانیا را ۱۷۵۷ نفر نشان میدهد که شامل ۹۷۱ سرباز و افسرمحارب ، ۳۳۱ افراد خدمت و ۴۵۵ تن عملة انتقالات و ساربانان می شد. ۱۷۵ نفر شان نیز زخمی شد. تعداد زخمیان محارب و خدمت بیشتر ازین بود. سایر تلفات شامل از دست دادن هفت ضرب توپ، ۱۰۰۰ میل تفنگ، ۲۴۲۵ راس حیوان بارکش، بیشتر از بیشتر از ۲۰۰ اسپ ،۲۷۸ هزار مرمی تفنگ و ۴۴۸ ضرب گلولة توپ می شد. در مقابل، قشون افغان ۱۲۵۰ سرباز منظم، و ۸۰۰ الی ۱۵۰۰ سرباز نامنظم را از دست داد.(۱)
اماهزینة مالی جنگ بطور کلی برای حکومت بریتانیا بالغ بر ۲۰ میلیون پوند بود که در اثر آن، برخی از غند های ارتش هندوستان به خاطر کاهش مصارف مالی منحل گردیدند. همچنان، بریتانیا در اثر این جنگ تلفات انسانی و مادی سنگینی را متحمل گردید. تلفات کلی ارتش این کشور که شامل افراد کشته و زخمی می گردید، ۵۰ هزار نفر تخمین زده می شود و به شکل چشمگیری از صاحب منصبان خیلی ماهر ارتش این کشور کاسته شد. دگروال برتانوی هانا (۲) تعداد کشته ها را ۴۰ هزار نفر قید کرده است که اکثریت آنها شاید افراد خدمت باشند . این جنگ تاثیر ویرانگری بر خیل حیوانات بارکش ارتش انگلیس در شمال غرب هند بر جای گذاشت. تنها تعداد شترهای تلف شده ۹۰ هزار راس بود.
جنرال فریدریک رابرتس استدلال جالبی در مورد این جنگ کرده است: «ما به هیچ وجه از جانب افغانستان هراس در دل تباید داشته باشیم ، و بهترین کار این است که تا جای ممکن این کشور را به حال خودش واگذاریم. شاید جنگاوران ما ازین کار خوش شان نیاید اما فکر می کنم که این حرف من درست است که هر قدر افغان ها ما را کمتربینند به همان اندازه از ما کمتر نفرت خواهند داشت. آیا روس ها در آینده برای تسخیر افغانستان اقدام خواهند کرد و یا از آن مسیر به هندوستان حمله خواهند کرد؟ برای جلوگیری از تمام این مداخلات بهترین فرصت این است که در کار افغانها از مداخله اجتناب ورزیم وازین طریق افغان ها را مرتبط با منافع خود سازیم.»
1. General Staff India 1940, Military Report (classified), Afghanistan, Part I-History, Ref No. D. 46720, P. 62; The Second Afghan War, 1878-1880, Official Account, pp. 526-528)
2. Hanna, Colonel H. B. Afghan War 1878-79-80 Its Causes, Its Conduct and Its Consequences, Westminster, Archibald Constable & Co. 1899