این عکس یادګاری حفیظ بخش با استاد رحیم بخش فقید
است که در سال 1368 خورشیدی از محفل کرُمانی وی
ګرفته شده است .
حفیظ بخش ، غنچهء پرباری دست پرودهء شهنشاه غزل ، زنده یاد استاد رحیم بخش ،
ګفت و شنود فضل الرحیم رحیم ، با حفیظ بخش ، غزل خوان مستعد کشور ما در جمهوری فدرال المان
حفیظ بخش ، که از جمله شاګردان مستعد استاد رحیم بخش ، است . موسیقی را عاشقانه دوست دارد و ارزو دارد تا موسیقی کلاسیک و غزل به فراموشی سپرده نشود به همین دلیل او فعالیت های مثمری را همراه با استاد حسین بخش فرزند استاد رحیم بخش ، برای حفظ اصالت موسیقی کلاسیک و غزل ، در دیار غربت براه انداخته است . با وی ګفت و شنودی پیرامون زندګی هنریش انجام داد ام که توجه صاحب دل خوانده رابه خوانش متن این ګفت و شنود معطوف میدارم .
– چرا و چګونه به موسیقی رو اوردید؟
– بنام انکه هستی از او نام ګرفت ، به پاسخ پرسش شما باید ګفت که من هم مانند سایرین موسیقی را از اوان کودکی دوست داشتم و با علاقهء وافر به ان ګوش میدادم . اما این علاقه به مرور زمان به عشق تبدیل شده و سبب روی اوردن بنده به این هنر زیبا وظریف ګردید . من به موسیقی عشق ورزیده و انرا، راه رسیدن به خودی خود و شناخت هستی می پندارم .چنانچه ګفته اند:
نفس در قالب ادم نمیرفت درون سینه او ساز کردن
– اګاهی شما از اساسات موسیقی ایا اندوخته های اکادمیک است و یا اینکه نزد استادان موسیقی کشور زانو زده اید؟
– باید در این جا خاطرنشان شوم که بنده اساسات موسیقی کلاسیک را نخست در کورس های اموزش موسیقی کلاسیک در سال 1366خورشیدی که در وزارت اطلاعات کلتور وقت راه اندازی شده بود فرا ګرفتم ، نا ګفته نماند که این کورس را مرحوم استاد رحیم بخش ، تدریس می کرد . بنا بر ارادت که نسبت به ایشان پیدا کرده بودم در سال 1368 خورشیدی طور رسمی نزد استاد ګرُ ګذاشتم که عدهء کثیری از هنرمندان خرابات و اماتور کشور و همچنان تعدادی از شعراو نویسنده ګان شهیر وطن ما شاهد برګزاری محفل ګرُمانی بنده در شهر کابل بودند .
– به نواختن کدام الهء موسیقی دسترسی دارید و نواختن انرا چګونه فرا ګرفته اید ؟
– نواختن ارمونیه را قبل از اینکه به اموزش موسیقی کلاسیک بپر دازم شروع کرده بودم واین در حدود سالهای 1360و 1361 خورشیدی بود که در ان زمان کم وبیش اهنګ نیز می خواندم ، البته قابل یاد اوری میدانم که در قسمت اموختن هارمونیه ، دوستی داشتم بنام حبیب جان که زیبا و دلنواز هارمونیه می نواخت او مرادر فراګرفتن و نواختن هارمونیه کمک های لازمی را نموده است ، نمی دانم فعلا در کجا تشریف دارند . اګر این ګفت و شنود را می خواند بدینوسیله سلام و احترامات صمیمانهء مرا بپذیرد. به او و فامیلش صحت و سلامتی ارزو میدارم . بعدا نزد مرحوم استاد رحیم بخش ، به نواختن اساسی هارمونیه اغاز نمودم . از انجا ئیکه برای اموختن موسیقی کلاسیک دانستن طبله نیز ضروری پنداشته می شود تال های طبله را نیز نزد استاد رحیم بخش ، اموختم .
– تا جائیکه من میدانم در اجرای اهنګهای تان بیشتر به سبک غزل خوانی میپردازید.اګر توضیح دهید که شما پیرو کدام مکتب کلاسیک هستید؟
– می خواهم در پاسخ این سوال مکثی نمایم ، زیرا باید به پیشینهء موسیقی کشورما نظر انداخته شود . با وجود یکه بنده خود را در این جا کاملا صاحب نظر نمی شمارم ولی تا جائیکه تاریخ ګواه است . از تحقیق و مطالعهء کم و بیش که در این راستا دارم و به شما نیز بهتر معلوم است که در زمان سلطنت امیرشیرعلیخان و به خواست خود امیر عدهء از هنرمندان از کشور دوست هندوستان به افغانستان امدند تا در محافل خوشی درباریان به اجرای موسیقی بپردازند . که موسیقی مکتبی و کلاسیک در کشور ما از همین جا اساس ګذاشته می شود . با انکه موسیقی محلی و فلکلوریک وجود داشت. باید متذکر شوم که قبلا کدام مکتب بخصوص موسیقی در کشورما و جود نداشت ،این هنرمندان اولی خرابات مربوط به مکاتب مختلف بودن که با تلاش و همت عالی خود اهسته ، اهسته به مرور زمان کار و فعالیت های مثمری را در این راستا انجام دادن و زنده یاد استاد قاسم افغان ، اولین کسی بود که مکتب بخصوص غزل خوانی افغانستان را بنیاد ګذاشت و بعدا شاګردان استاد در غنامندی این مکتب پرداختند.که میتوان از زنده یاد استاد رحیم بخش بطور اخص یاد اور شد. من از سبک و مکتبی که پیروی می کنم مربوط به کشور عزیز خود ما می شود که میراث کبیر از استادبزرګوار بشمار میرود.
– از خرابات و از خاطرات تان در خرابات بګوید ؟
– دوست عزیز و فاضل ، اګر بګویم که هر لحظهء زندګی را که در خرابات و با خراباتیان ګذارنیده ام برایم خاطره انګیز بوده است شاید باور نکنید، زیرا در هر بار چیز های نوی را دیده و فرا ګرفته ام اما جالبترین خاطره ام روز ګرُ مانی در منزل مرحوم استاد رحیم بخش ، شهنشاه غزل بود که جمعی کثیری از هنرمندان خرابات و اماتور عدهء از نویسندګان ، شعراء و دست اندر کاران مطبوعات انزمان حضور بهم رسانیده بودند. که چند قعطه عکس از ان محفل نزدم باقی مانده و بس . با دریغ و درد که کست ویدیوئی ان محفل در اثر جنګ های خانماسوز کابل که استاد جبرا راه غربت رابه پیش ګرفت، مفقود ګردیده است که مایه تاثر ام می باشد .
– از اغازین روزهای فعالیت هنری تان در کشور المان و سایر کشورهای اروپائی بګوید ؟
– بعد از پناهنده شدن در کشور المان در سال 1998 عیسوی فعالیتهای هنری داشته ام و با امدن استاد حسین بخش ، فرزند استاد رحیم بخش ، از هندوستان به کشور فینلند فعالیت های مشترک ما با استاد بیشتر ګردیده و از سال2002 عیسوی به این طرف تقریبا در اکثر کشور های اروپائی کنسرت های را اجرا کرده ایم .
– در کنسرت های شما الات موسیقی کاملا شرقی بوده و نوازندګان خارجی از کشور هند، هم باشما همکاری می نمایند، ګفتنی های شما در زمینه چیست ؟
– بلی از انجائیکه در بالا متذکر شدم سبک غزل خوانی افغانستان را پیروی می کنم که اجرای این سبک مستلزم الات موسیقی شرقی و وطنی خودمان میباشد و هنرمندان هندی نیز در بعضی از کنسرت ها بامن همکاری داشته و دارند. اما به شما بهتر معلوم است که در اروپا ما با نبود نوازنده ګان روبرو هستیم و در اکثر محافل مجبور می شویم که صرف با یک هارمونیه و طبله پروګرام را بپیش ببریم.
– رابطه شما با غزل خوانان کشورما که در داخل و خارج از کشور تشریف دارند چګونه است ؟
– رابطهء کاملا دوستانه و صمیمانه با اکثر هنرمندان عزیز ما دارم البته در داخل کشور با محترم استاد سلیم بخش ، در تماس دایمی هستم واز رهنمائی های شان همیشه مستفید می شوم و در خارج از کشور با محترم استاد حسین بخش ، که کار های مشترک هنری داریم ، با استاد محترم شریف غزل و محترم محبوب الله محبوب ، که دوستان سابقهء بنده میباشند در تماس هستم .
– وضع موسیقی امروز کشورما را شما چګونه میبینید ؟
– به ګفتهء مشهور مردم ما ” چیزیکه عیان است چی حاجت به بیان است ” من فکر می کنم که وضعیت کاملا روشن و مبرهن است ، همانطوریکه ما در عرصهء سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی در بحران قرار داریم در عرصهء فرهنګی نیز بحران جدی ما را احاطه نموده ، این بجاست که وضعیت کنونی پیامد جنګهای روان در کشور عزیز ما می باشد و از جانبی دیګر پناهند شد ن و مهاجر شد ن اکثر فرهنګیان و هنرمندان وطن ما در سرتا سر دنیا نیز تاثیر قابل ملاحظهء خود را داشته و دارد . اګر بطور مشخص بر وضع موسیقی کلاسیک و غزل در داخل و خارج از کشور نظر بیندازیم متوجه می شویم که وضع قناعت بخش نیست و کار هم برای رشد ان بطی به پیش میرود . در خارج کشور ببنیم که جوانان ما بیشتر علاقمند موسیقی های پاپ غربی هستند . دست اندرکاران جوان ما در عرصهء موسیقی هم بیشتر بخاطر در امد مادی خود به موسیقی های پاپ و روک میپردازند. و از جانبی ما فاقد نهاد های هنری وادبی هستیم که بهترین وسیله برای اګاه ساختن نسل جوان افغان در خارج از کشور به حساب می اید .این نهاد ها می توانند با برنامه ریزی های منظم و راه اندازی پروګرام های هنری و ادبی موسیقی کلاسیک و غزل را به نسل جوان کشورما در خارج ازافغانستان ، به معرفی بګزارند. اګر این نهاد ها موجود هم هستند کاری لازمی را دراین عرصه به پیش نبرده اند. من فکر میکنم که باید در خارج از کشور زیاد تر فامیلها در این عرصه توجه نمایند و فرزندان شانرا کمک ویاری برسانند تا انها اقلا شناختی نسبی در این مورد داشته باشند واز جانب دیګر از طریق نهاد های فرهنګی محافل شعر وغزل ، بیشتر راه اندازی شود و هنرمندان کلاسیک خوان و غزل سرایان را دعوت نمایند تا جوانان ما اهسته ، اهسته به شناخت موسیقی اصیل خودمان نایل ګردند.
– ایا تابه حال البومی از شما به علاقمندان موسیقی غزل عرضه شده و همچنان از کارهایکه روی دست دارید لطفا معلومات دهید ؟
– باید عرض کنم که نسبت نبود نوازنده ګان الات موسیقی وطنی خودما موفق به ظبط البومی نشده ام با وجودیکه پارچه های جدید از دیر زمانی دارم که کمپوز های انرا هنرمندان خوب ما برایم ساخته اند. که انشاالله در اولین فرصت ممکن به ظبط انها اقدام خواهم کرد. فعلا مصروف کار بالای پارچه های جدید با محترم استاد حسین بخش ، هستم و همچنان یک تعداد از شاګردان استاد حسین بخش را که در المان هستند همکاری و کمک میکنم .
محترم حفیظ بخش از اینکه به سوالاتم پاسخ ارایه نمودید ازشما تک دنیا تشکر موفقیت مزید برایت ارزو میدارم .