مصطفی شېرزاد
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در سورة الحجرات میفرماید: وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ [۹] و اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر به جنگ بر خاستند، میان شان آشتی بر قرار کنید، پس اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کرد، با گروه متجاوز بجنگید تا به فرمان الله باز گردد، پس اگر بازگشت، میان آن ها عدالت وصلح بر قرار کنید، و عدالت پیشه کنید، بی گمان الله عادلان را دوست می دارد. با استناد بر این آیه مبارکه میتوان گفت که اسلام به عنوان یگانه دین مورد خدا و موافق با فطرت انسان با تاکید خیلی جدی صلح را مورد توجه قرار داده و درین مورد هیچ انسان منصف را نمیتوان سراغ داشت که شک داشته باشد. صلح قبل از هر چیز یکی از نیازمندی های فطری انسان محسوب میگردد، یعنی همانگونه که انسان برای بقای حیات خود به آب و غذا نیاز دارد این چنین به صلح و امنیت نیز نیاز دارد. ملت ها در درازای تاریخ بدون دسترسی به این نعمت عظمی همواره در قید اسارت به سر برده، که هیچگاه نتوانسته اند در این زمینه دست آورد های قابل ملاحظهء به جهانیان عرضه بدارند. امنیت، صلح و آزادی زمینه ساز بزرگی برای رسیدن به اهداف شامخ و والای بشری است که شوربختانه سالیان متمادیست که ملت بیچارهء عزیزما افغانستان بنابر عوامل گوناگون در فضای ناسازگار و عاری از صلح ، امنیت و آزادی دست و پا میزند. ودر این اوخرا حکومت وحدت هم بخاطر تامین صلح در کشور تلاش های چشمگیری داشته وبا بسیاری کشورهای منطقه هم بخاطر تامین صلح در کشور نشست های داشته وبعضی این نشست ها تا حدی نتیجه بخش بوده ما نمیتوانیم از نوع تلاش های حکومت همچشم پوشی کنیم. ملت بیچاره افغانستان بنابر اشتیاقی که به صلح و امنیت دارند همانند تشنه ی میماند که در بیابان های پی در پی دنبال آب میگردند و همواره سراب ها نیز به نظر شان چون آب میتابد. روزگار امروزی ملت بیچاره ما نیز چنین است که با برنامه های توخالی و پوشالی استعمار دل خوش نموده و بدین گونه آرمان های دیرینه برگشت صلح را در ذهن و دماغ هایشان می پروراند که این ملت را فریفتهء برنامه های دروغین خود میکنند که این دیگر در عقل سلیم بشری نمی گنجد که جریان های کلان و باند های بین المللی همه و همه در پی تامین منافع خود اینجا حضور دارند ونمیخواهند به این ملت اسیر و دربند کشیده ما صلح و امنیت هدیه نمایند؛ زیرا صلح به آن مفهوم واقعی آن در این سرزمین دیگر وجود ندارد تا اینکه این ملت دیگر به اصالت خود برگردند و هدفمندانه زندگی خویش را دنبال کنند که اهداف خلقت مقتضی آنست. از نیازمندی مبرم صلح در جوامع انسانی، برای ایجاد یک زندگی عادی و آبرومند و فاقد مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی وغیره چنان به تجربه ثابت است که قدرت های متجاوز و آشوبگر هم نمیتواند از نقش و اهمیت صلح در زندگی انکار نماید. هیچ انسان عاقل و با شعور کافی سیاسی مخالف روند صلح و امنیت در کشور نیست. به استثنای آدم های مغرض که آن هم به درک اهمیت ویژه ء صلح و امنیت در حیات بشری تنها بخاطر تامین منافع مادی با جریان های صلح کمر مخالفت می بندند.
متاسفانه نبود صلح ، امنیت و آزادی به مفهوم واقعی آن این ملت محکوم به تصامیم قدرت های استعماری را سالهاست که از کاروان ترقی و پیشرفت عقب نگهداشته و به عناوین گوناگون از آنها برده میسازند. به نظر من راه حل برای رسیدن به صلح و امنیت راستین (نه توافق دروغین و شعار های عوام فریبانه ای قدرت های جهانی، جریان های استعماری و برنامه های استخباراتی) طبق دستور و رهنمایی های قرآنی همانا تغیرات در نفسهای خود انسان ها است؛ یعنی صلح واقعی تنها در برگشت به فرامین راستین قرآنی، اصالت آفرینش و حس آزادی طلبی امکان پزیر است در غیر آن طعم و بویی از صلح را نمی توان ازین مراجع منفعت طلب( که قرآن به آن گروه یا جریان ها حتی در میان خود و جامعه شان واژه ء اولیا یعنی دوستان را بکار نمی برده آنگونه که برای گروه مومنین واژه اولیا را که بعضی آنها دوستان بعضی دیگر اند را به کار برده است) که فقط به اساس منفعت اینجا حضور دارند انتظار داشت. خداوند بزرگ میفرماید : ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیر ما با نفسم…. یعنی نظر به این آیه مبارکه حالات کنونی ما العیاذ بالله حکم قطعی از جانب خدا نیست؛ بلکه حالاتی که امروزه دامنگیر این ملت است همهء اینها نتیجه دوری و عدم تحقیق مسلمانان به قرآن و عدم پیوند انسان با پروردگار جهانیان و نبود شعور سیاسی و درک اوضاع جوی که در آن زیست دارد و بصیرت های اسلامی که شایسته انسان مومن است میباشد. فرمول قرآنی برای ساختن جامعه ی ایده آل که ملت ها بتوانند در فضای صلح و بهزیستی زندگی داشته باشند یقینا سپردن کار به اهل آنست. خداوند ج میفرماید : ان الله یامرکم ان تودالامانات الی اهلها… از نظر اسلام سپردن کار به اهل آن یکی از فاکتور ها و شاخصه های بزرگ برای ساختن یک جامعه عاری از ناعدالتی ها و نا امنی هاست.