زراعت افغانستان و محیط زیست: مشکلات احتمالی و راه حل آن
Afghanistan’s agriculture and environment: possible problems and solutions
تهیه کننده: سید محمد نعیم خالد – نومبر ۲۸ – ۲۰۱۴ – کابل
خلاصه
افغانستان کشوری با اقتصاد زراعتی است و تقریبا ۸۰ در صد مردم آن در زراعت مصروف هستند. در این اواخر نسبت باز بودن سرحدات و عدم موجودیت قوانین و مقررات مشخص کنترول آفت کش ها و کودهای کیمیاوی و نبود ظرفیت لازم از لحاظ تسهیلات و منابع انسانی مشکلات زیادی به میان آمده است. بخاطر کنترول در دراز مدت زراعت پایدار منحیث یک روش آسان و کم مصرف پیشنهاد میګردد و در ضمن توقع میرود که در قسمت نهایی سازی چارچوب قانونی (قوانین و مقررات) نیز از طرف وزارت های مربوطه توجه ګردد.
کلمات کلیدی:
زراعت، محیط زیست، آفت کش، کود کیمیاوی، افغانستان
معرفی
افغانستان کشور زراعتی است و در چوکات دو وزارت عمدتاً وزارت زراعت، آبیاری و مالداری و وزارت انکشاف دهات اداره میشود. در افغانستان تقریبا ۷۰ الی ۸۰ در صد مردم مشغول پیشه زراعت و مالداری اند. که ۳۱ تا ۴۰ در صد درآمد ملی از محصولات زراعتی بدست میآید [1]. در جریان این فعالیت دهاقین بخاطر حاصلات بیشتر و رفع مشکلات غذایی خویش کوشش می کنند که کود های کیمیاوی و ادویه ضد آفات را استفاده کنند. هردو کود های کیمیاوی و آفت کشها به صحت انسان و محیط زیست در دراز مدت خساره وارد می نمایند [2].
در شرایط فعلی در افغانستان قوانین مشخص کنترول کیفیت مواد زراعتی بخصوص آفت کشها و کودهای کیمیاوی موجود نیست [3]. ضمنا ظرفیت کاری و عدم تخصصی بودن کارمندان بخش های مربوطه سبب تورید مواد تولیدی بی کیفیت به کشور میګردند. علاوه برآن دهاقین افغان نسبت بی سوادی و مارکیتینګ فروشنده های مواد تولیدی، کود و آفت کش ها به شکل غیر مصون استفاده می کنند، که سبب تخریب موجودات مفیده، زهری شدن محصول زراعتی و زهری شدن خاک و آب میګردد [4]. سرحدات کشور باز بوده و هر تجار میتواند مواد کیمیاوی زراعتی بشمول آفت کش ها و کودهای کیمیاوی وارد کشور کنند.
بشکل عموم میدانیم که زراعت بهعنوان مهمترین روش تأمین غذای انسان، ساختمان و عمل اکوسیستمهای طبیعی را به شدت تغییر داده است. بهرهبرداری انسان از منابع طبیعی همواره بهصورت یکجانبه و بیرویه بوده و بهرهبرداری از این منابع بدون رعایت جنبههای حفاظتی آن و تنها براساس تأمین منافع کوتاهمدت انجام میگیرد. رشد نفوس و بحران کمبود غذا، سبب بهرهبرداری بیش از اندازه از منابع طبیعی و در نتیجه برهم خوردن توازن بیولوژیکی بوده است. مصرف بیرویه مواد کیمیاوی نیز در زراعت، سبب بروز مشکلات محیط زیستی مختلف شده است [5]. زراعت میتواند در افغانستان در سالهای آینده با افزایش رشد صنعتی شدن مثل اروپا، سبب آلودګی هوا، تولید بیشتر ګاز های ګلخانه ای و تخریب خاک ګردد [6].
راه حل
بخاطر حل این مشکل زراعت پایدار (Sustainable Agriculture) یک ګزینه باشد که به مدیریت صحیح منابع زراعت اطلاق میگردد که در جهت رفع نیازهای درحال تغییر بشر به کار برده شود و در عین حال منابع طبیعی و نیز کیفیت محیط زیست را حفظ کرده و حتی بهبود بخشد. زراعت پایدار سودمند و مستمر، متکی بر حفظ منابع طبیعی است. این شیوه زراعت، اقتصادیترین و در عین حال سودمندترین نحوه استفاده از انرژی و تبدیل آن به محصولات زراعتی، بدون تخریب حاصلخیزی خاک و کیفیت محیط زیست میباشد [2].
این روش زراعت، دیدگاهی ورای اقتصاد تولید صرف را دارد. بهطوری که در آن همبستگی بین اقتصاد تولید، ثبات اکولوژیک و حفظ محیط زیست بهصورتی جامع در نظر گرفته میشود. در زراعت پایدار، افزایش جریان انرژی در اکوسیستم زراعتی و نجات دهقان مبتدی از زراعت برای خود مصرفی و نیز صرفهجوئی در مصرف انرژی در راستای حفاظت از زراعت پایدار و حفظ محیط زیست دنبال میشود. زراعت پایدار نوعی بینش جامع میباشد که در آن جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و حتی فلسفی با یکدیگر تلفیق یافتهاند و ابعاد فرهنگی آن کمتر از جنبههای فنی و تکنیکی نمیباشد. در این روش، بهمنظور کاهش مصرف سموم، علفکشها و کودهای کیمیاوی از تناوب زراعتی، عملیات مبارزه بیولوژیکی و استفاده از شیوههای بهزراعتی و نیز جایگزینی کود سبز و انواع کودهای حیوانی بهجای کودهای کیمیاوی استفاده میشود. در نتیجه میزان خسارت و اثرات سوء مواد کیمیاوی به صحت انسان، منابع طبیعی، محیط زیست و جوامع روستائی و شهری به حداقل کاهش مییابد. در ابتدای قرن بیستم مفاهیم کلیگرائی در مقابل فردگرائی شکل گرفت [7].
ظهور افکار کلیگرائی که در آن به سیستمهای طبیعی بهعنوان یک نمونه مینگرد و بر نقش دهقان در توسعه سیستمها متکی است، منجر به توسعه مفاهیمی شد که امروز به زراعت جایگزین (Replaceable Agriculture) نامیده میشود. طی دهه اول ۱۹۰۰، زراعت جایگزین به موازات زراعت صنعتی شکل گرفت. اولین شرکت سازمان یافته زراعت، جنبش زراعتی بیودینامیک (Biodynamic Agriculture) بود که از سخنرانیهای ”رودلف استینر“ بنیانگذار علم شناسائی طبیعت انسانی در سال ۱۹۲۴ شروع شد. اصول زراعت بیودینامیک روشهای مناسب زراعت و باغبانی را شامل میشود و تنوع کشت، چرخه مجدد مواد، اجتناب از مصرف مواد کیمیاوی، عدم تمرکز تولید و توزیع و غیره را در بر میگیرد [8].
از دهه ۱۹۲۰ دهقانان بیودینامیک این اصول را توسعه دادند و برخی از روشهای مناسب سنتی را مجدداً معرفی کردند. از دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ نظریه زراعتی با استفاده از هوموس (Humus) بهعنوان بخشی از فلسفه بیودینامیک مطرح گردید و بهتدریج توسعه یافت. اصول تهیه کمپوست (Compost) و استفاده از آن تدوین شده [9] و از آن زمان به بعد تحقیقات زیادی در مورد کاربرد زبالههای شهری و روشهای مناسب تهیه آن انجام گرفته است. نورث برن (۱۹۴۰) نخستین کسی بود که واژه زراعت ارگانیک (Organic Agriculture) را به کار برد [10].
فالکنر (۱۹۴۰) تراژدی بیولوژیکی و انسان ناشی از تکنولوژی نامطلوب را تشریح کرد. لوئیس بروم فیلد (۱۹۵۰) نیز در توسعه زراعت ارگانیک که در آن انسان، گیاه و حیوانات در یک سیستم زنده با هم در ارتباط هستند، سهیم بوده است.
کمبود انرژی در ابتدای دهه ۱۹۷۰، نوعی آگاهی بهوجود آورد و برای نخستین بار احساس شد که منابع طبیعی محدود هستند [11]. از سال ۱۹۷۰ به بعد بهدلیل برخی عوامل پیچیده اکولوژیکی و اقتصادی، بسیاری از متخصصین به این نتیجه رسیدند که مفهوم حداکثر عملکرد با استفاده از حداکثر نهادها نمیتواند پایداری طولانی داشته باشد و اعتقاد بر این یافتند که سیستمهای زراعتی باید تغییر کنند [12].
با مقایسه دو روش زراعتی تشدیدی (Intensive Agriculture) که تماماً مکانیزه بوده و با تخریب محیط زیست همراه است و فاقد ثبات اقتصادی در درازمدت است، با زراعت پایدار که بر ثبات عملکرد در طولانیمدت با حداقل تأثیر بر محیط تأکید میکند، به این نتیجه میرسیم که نباید منافع آنی را فدای آرمانهای آتی کرد. از نظر مدیریت، اکوسیستمهای زراعتی پایدار که براساس اصول اکولوژیکی و متکی بر مصرف کم نهادهها (عوامل تولیدی) هستند، پیچیدهتر از سیستمهائیاند که با نهاده زیاد اداره میشوند و بدین ترتیب نیاز به اصول منطقی و مدیریت صحیحتری دارند. در ارتباط با این پدیده، در سال ۱۹۸۸ قوانینی به تصویب رسید که هدف و کانون توجه آن، زراعت پایدار با مصرف نهاده کم یا LISA) Low input sustainable agriculture) بود. اهداف اعلام شده (LISA) حفظ زراعت خانوادگی، حفظ منابع طبیعی و بهبود کیفیت محیط زیست میباشد. علت اینکه مصرف نهادهای کمتر باعث پایداری در زراعت میشود [10] [2]. بنابراین اکوسیستم در زراعت سنتی که از انرژی مصرفی یا نهادههای زراعتی کمتری برخوردار است، دارای ثبات بیشتری میباشد. از انواع سیستمهای زراعت پایدار که سبب افزایش بازدهی انرژی در اکوسیستمهای زراعتی میشوند، میتوان چندکشتی (Multiple Cropping)، مخلوطکاری (Intercropping)، شخم حفاظتی یا شخم حداقل (Minimum Tillage)، ایجاد جنگلات ـ زراعتی (Agroforestry) و تلفیق حیوانات با گیاه (Agroanimal) را نام برد.
خلاصه فوایید زراعت پایدار:
• افزایش مواد عضوی خاک و کاهش مصرف کودهای کیمیاوی
• کاهش فرسایش خاک و صرفهجوئی در عملیات میخانیکی حفاظت از خاک
• پائین بودن مصرف تولید و بازدهی بیشتر اقتصادی
• افزایش تولید بهدلیل مصرف کمتر عوامل تولیدی زراعتی
• حفاظت و صرفهجوئی بیشتر کمی و کیفی آب و جلوگیری از اتلاف آن
• ایجاد محیط سالم برای پرورش حیوانات، طیور، موجودات آبی و حفظ نظم محیط زیست
نتیجه و پیشنهادات
افغانستان در آینده نزدیک نسبت عدم سیستم کنترول مناسب برای آفت کش ها و کود های کیمیاوی در معرض خطر قرار خواهد داشت. بنا کوشش ګردد که در این راستا توجه جدی صورت ګیرد. در نتیجه باید ګفت که چند كشتي ، شخم حداقل ، جنگلات زراعتي و تلفيق زراعت با مالداری همه پتانسيل توليد را حفظ مي كنند . اغلب اين عمليات سابقه تاريخي دارند و بعضي از آنها سابقه تاريخي بسیار دور دارند و در برخي ديگر بسيار قديمي اند . زراعت پايدار بايد از نظر اكولوژيكي مناسب ، از نظر اقتصادي توجيه پذير و از نظر اجتماعي مطلوب باشد. در زراعت پايدار دو اصل كليدي وجود دارد كه در آن استفاده از كودهاي کيمياوي به خصوص آفت كش ها و كودها بايد به حداقل برسد و مزرعه به صورت جامع نگريسته شود . بعضي از متخصصين كه بر جنبه هاي اكولوژيكي سيستم زراعتي تاكيد مي كنند آن را زراعت ارگانيك ، بيولوژيك ، اكولوژيك ، طبيعي و يا جايگزين مي نامند.
زراعت پايدار يك پروسه بيولوژيكي است و سعي در تقليد كردن از خصوصيات كليدي يك اكوسيستم طبيعي دارد ولي عملكرد حداكثر از اهداف آن است . زراعت پايدار باعث پيچيدگي اكوسيستم زراعي مي شود ، كارايي دوران عناصر غذايي در اين نوع زراعت افزايش مي يابد و از آفتاب به عنوان منبع اصلي انرژي براي به حركت درآوردن سيستم بهره برداري مطلوب مي شود.
سایر پیشنهادات به پالیسی سازان امور زراعتی
1. ارتقای ظرفیت کارمندان تخنیکی کنترول مواد کیمیاوی زراعتی
2. فراهم آوری و تسهیل لابراتوار های کنترول کیفیت آفت کش ها و کود های کیمیاوی
3. نهایی سازی قوانین و مقررات مربوطه تا در روشنی آن اجراات قانونی صورت ګیرد
4. تهیه لیست آفت کش های مجاز و غیر مجاز (فعلا در افغانستان بعضی آفت کش های استفاده میګردد که در اکثریت کشورها ممنوع هستند)
5. ترویج روش های بیولوژیکی، میخانیکی، زراعتی و تلفیقی برای کنترول آفات و بهبود حاصلات
مآخذ
[1]
UNEP, “UNEP in Afghanistan: Laying the foundations for sustainable development,” UNEP, Geneva, Swiss, 2009.
[2]
M. Davari, M. Ram و J. C. T. S. Kaush, “Impact of agricultural practice on ecosystem services,” International journal of Agronomy and Plant Production, جلد 1, شماره 1, pp. 11-23, 2010.
[3]
WHO, “ 4th FAO/WHO joint meeting on pesticide management,” FAO/WHO, Geneva, 2010.
[4]
M. M. Rahman, Presentation on some useful information deruved from pesticides law for pesticides tradersin Afghanistan, Kabul: UCDAVIS-Afghan Agriculture (presentation from FAO-IPM project), 2011.
[5]
WBCSD, “Agricultural ecosystems: facts and trends,” The World Business Council for Sustainable Development , Geneva, Switzerland, 2008.
[6]
M. Walls, Agriculture and environment, SCAR Foresight Group, 2006.
[7]
L. Horrigan, R. S. Lawrence و P. Walker, “How Sustainable Agriculture Can Address the Environmental and Human Health Harms of Industrial Agriculture,” Environmental Health Perspectives: Agriculture’s impact on environment and health, جلد 110, شماره No 5, pp. 445-456, 2002.
[8]
J. Paull, “Biodynamic agriculture: The journey from the Koberwitz to the world,1924-1938,” Journal of Organic Systems, جلد 6, شماره 1, pp. 27-41, 2011.
[9]
J. Reeve, L. Carpenter-Boggs, J. Reganold, A. York, G. McGourty و L. McCloskey , “Soil and winegrape quality in biodynamically and organically managed vineyards,” American Journal of Enology and Viticulture, جلد 56, شماره 4, pp. 367-376, 2005.
[10]
J. C. Phillips, “Beyond Organic: An Overview of Biodynamic Agriculture with Case Examples,” در Selected paper prepared for presentation at the American Agricultural Economics Association Annual Meeting, Long Beach, California: USA, 2006.
[11]
S.-A. Mildner, S. Rechter و G. Lauster, “Resources Scarcity – A global security threat,” German Institute for International and Security Affairs, Berlin, Germany, 2011.
[12]
K. Biala , J.-M. Terres , P. Pointereau و M. L. Paracchini , “Low Input Farming Systems: an Opportunity to Develop Sustainable Agriculture,” در Proceedings of the JRC Summer University Ranco, 2-5 July 2007, Ispra: Italey, 2007.