جیمز کنینگهام سفیر ایالات متحده امریکا دو روز پیش طی یک نشست خبری در سفارت این کشور در کابل گفت که طرح دولت وحدت ملی، از سوی امریکا بر نامزدان تحمیل شده و یک ابتکار افغانی میباشد!!
وی علاوه نموده که هیچکسی اندیشه دولت وحدت ملی را بر نامزدان تحمیل نکرده است، این فکر از ما نبوده، بلکه چیزی بود که در پی بحث های دو نامزد بدست آمد. به گفته وی سیاست مداران افغان برای مدت دو سال با امریکايی ها در گفتگو بودند تا راه های جستجو شود که افغانستان بعد از انتخابات متحد شود!
وقتی آدمی مانند افغانهای قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ در مورد بزرگی و عظمت امپراطوری برتانیای کبیر از دور فکر میکند و یا تصوراتی در مورد امپراطوری اتحاد شوروی میداشته باشد و یا در 13 سال گذشته در مورد امریکا و ناتو و سایر کشورهای بزرگ و مقتدر و معظم دنیا فکر میکند گمان میبرد که این کشور ها چه رهبران بزرگ و معقولی دارند که کشور های شان را تا به این حد ترقی، تعالی و رفاه رهنمایی کرده اند.
درین شکی نیست که ملت های بزرگ دنیا و رهبران آن ها برای کشورهای خود زحمات بیسار کشیده و به موفقیت های عظیمی نایل گردیده اند، اما متاسفانه وقتی همین ادم های بزرگ طی دو قرن گذشته در برابر افغانستان قرار گرفته اند، بعضاً به آدم های کودنی مبدل شده اند که کشور ما را به تلی از خاکستر مبدل نموده و زمین ها را از خون آدمیان سیراب نموده اند.
مردم افغانستان از بسیاری از همین به اصطلاح آدم های بزرگ، از کشورهای بزرگ و مقتدر دنیا جز ویرانی و تباهی چیزی دگری نه دیده اند!
امریکا و چهل و شش کشور دگر دنیا سیزده سال پیش به افغانستان یورش آوردند تا بعد از سقوط حاکمیت طالبان، این کشور را به یک کشور پیشرفته و نمونه دنیا مبدل سازند.
در همین هفته شنیده شد که امریکا حدود ۱۰۶ بلیون$ در افغانستان بمصرف رسانیده که اندکی بیشتر از بودجه اختصاصی برای پلان مارشال میباشد. پلانی که اروپای بعد از جنگ دوم جهانی خاصتاً جرمني را دوباره به پا ایستاد نمود، ولی وقتی که به واقعیت های تلخ داخل افغانستان نگاه شود،دیده میشود که افغانستان بخاطر سیاست بازی های آدم های بظاهر بزرگ و عظیم الجثه ولی باطناً کوچک به اندازه این مبالغ ترقی نه نموده و بسیاری از این پولها دوباره به جیب های سرازیر شده که اصلاً سیری ندارد!
در جهت سیاسی نیز این آدم های بزرگ مانند جورج بوش، اوباما،رابرت گیتس، سرکوزی، انگلا مرکل، جوبایدن، بانکي مون، جان کری، جیمز کنینگهام و چند ین نظامی، استخبارات چی، ماهر امور اقتصادی و سیاستباز دگر، افغانستان را درست نه شناختند و متأسفانه با مسایل بسیار عمیق این کشور سطحی برخورد کردند.
این ذوات و پادو های آنها تا هنوز روح و روان، سنت ها، عادات، آداب، باورها، شگرد ها و باریکی های فکر و زندگی مردم افغانستان را درست مطالعه نه نموده و تاریخ گذشته این سرزمین را نه میدانند، از همین رو بطور متواتر اشتباه و غلطی می کنند. با توکل داخل افغانستان میشوند، با توکل می جنگند و با بی منطقی و نادانی همه چیز را در نیمه راه رها کرده میروند!
انگلیس ها، پنجابی ها، روس ها و دگران قبلاً رفته اند، حالا نوبت امریکا و متحدین است که کار را در نیمه راه رها کرده بروند!
مردم افغانستان بدرستی می فهمند که طرح دولت وحدت ملی یک طرح امریکایی است که با جان کری بکابل آمد و حالا توسط یکعده نشخوار میشود. مردم افغانستان طی دو سال گذشته و در مدت کمپاین های انتخاباتی از هیچ کاندید درین مورد چیزی نشنیده اند. این فکر جان کری و جیمز کنینگهام و سایر مقامات عالیرتبه امریکایی است که میخواهند، به تعقیب اشتباهات سنگین گذشته باز مرتکب یک اشتباه دگر شوند!
هشت ملیون زن، مرد، پیر و جوان افغان در دور دوم انتخایات رأی ریختند، ولی سرنوشت نهایی را جان کری رقم میزند نه رأی مردم!
جیمز کنینگهام به خوبی میداند که طرح دولت وحدت ملی یک طرح امریکایی است که به موفقیت نخواهد انجامید. شکست طرح های امریکایی در عراق، لیبیا و سوریه حالا اظهرمن الشمس است. دولت وحدت ملی مطروحه برای افغانستان نیز موفق نخوهد شد. امریکا هم دموکراسی را موعظه می کند، هم خود قبر دموکراسی را میکند و رأی مردم را به باد استهزا میگیرد!
گذشت زمان در حالیکه هنوز جان کری و جیمز کنینگهام زنده باشد، ثابت خواهد ساخت که آدم های بظاهر بزرگ اشتباهاتی بزرگتری انجام میدهند. طرح امریکایی دولت وحدت ملی یا دولت ائتلافی یا شرکت سهامی برای افغانستان به موفقیت نخواهد انجامید و وضع را بدتر خواهد ساخت!