کور / سياسي / انتخابات آزاد، سراسري، شفاف و عادلانه!

انتخابات آزاد، سراسري، شفاف و عادلانه!

از چند ماه باينطرف براي انتخابات 2014 افغانستان آمادگي ها گرفته ميشود. انتخابات ايکه شدن آن بسيار خوب است و يک انتقال مساليمت آميز قدرت سياسي را در پي خواهد داشت، اما اين روند به هيچ صورت به معني حل همه جانبه و عادلانه مشکل افغانستان نخواهد بود. مشکل افغانستان فعلي پيچيده تر، بغرنجتر و دشوارتر از آن است ک با تعويض چند چهره حل و فصل شود.

درين شکي نيست که در طي حکومت قريب سيزده ساله رييس جمهور حامد کرزي کار هاي نيکي براي پيشرفت و تغيير در کشور صورت گرفته، اما مشکلات متراکمه بحدي است که نه اين اداره به موفقيت کامل رسيده ميتواند و نه حکومت منتخب بعدي چانس موفقيت زياد دارد، بخصوص که در بين کانديدان و معاون کانديدان رياست جمهوري چهره هاي نيز ديده ميشوند که در حکومت نه چندان موفق فعلى سمت هاي کليدي و چندين ساله داشته و از عاملين و مسببين اصلي جنگ، بي عدالتي، ظلم، فساد اداري، فساد اخلاق، مافيايزم و غارت دارايي هاي شخصي و عامه ميباشند.

بهر صورت مسئله بر سر تول و ترازوي کانديدان رياست جمهوري نيست، مسئله اين است که يکعده آدم هاي بي خبر از اوضاع و احوال، گاهي داد ميزنند که انتخابات بايد سراسري، عادلانه و شفاف باشد! و اين انتخابات شفاف، عادلانه، پاک و سراسري را از حکومتي توقع ميبرند که دو سال پيش افتخار فاسد ترين دولت دينا را کمايي نموده و يکي از کم کار ترين دول دنيا به حساب ميرود!

جالب توجه اين است که اين ادميان از دنيا بي خبر، مردمان ساده و پياده نيستند. مدافعين حقوق زن، حاميان حقوق بشر، هواخواهان دموکراسي غربي، علاقمندان آزادي هاي فردي و مطبوعات آزاد، بزرگان سياسي و حتي مقامات بلند پايه داخلي و خارجي دربين اين آدميان از دنيا بي خبر تشريف دارند!

اگر اين آدميان از دنيا بي خبر عقل و هوش و چشم و گوش نمي داشتند و بعد ادعا ميکردند که انتخابات قريب الوقوع افغانستان بايد آزاد، سراسري، شفاف و عادلانه باشد، جاي گله نبود، اما وقتي آدم هاي مانند اوباما، جان مکين، ديويد کامرون، انگلا مرکل، بان کي مون، سرگي لاوروف، نواز شريف، حامدکرزي و جمعي دگري نيز صداي انتخابات سراسري و شفاف و عادلانه را بلند مي کنند، آدم يقين ميکند که بعضي کسان بي اسحقاق به مناصبي رسيده اند که بايد نمي رسيدن و از همينرو دنياي ما بد تر از چيزي است که سه دهه قبل بود!

بهر صورت ادعاهاي بلند بالاي کميسيون مستقل انتخابات، مقامات امنيتي و ارباب امور افغانستان اين شبه را بيمان آورده که انتخابات پيشرو بايد عادلانه، سراسري و شفاف باشد، انتخابات خوب خواست و آرمان کل مردم افغانستان است که در شرايط فعلي بسيار عملي به نظر مي رسد.

آيا در ولايت دور افتاده نورستان که ولسوالي هاي آن هر چند ماهي بين دولت و مخالفين دست بدست ميشود، انتخابات سالم برگزار شده ميتواند؟ راه هاي منتهي به بسياري از ولسوالي هاي نورستان سالها مسدود است، مردم در قريه هاي دور زندگي مي کنند، مردم دولت را در خانه ها و قلب هايشان احساس نمي کند، دولت براي مردم خدمات بسيار ضروري را فراهم نکرده، مردم امنيت ندارند، جنگهاي خانمانسوز و دوام دار زندگي مردم بيچاره نورستان را به جهنم مبدل ساخته، معاش چند ماهه پوليس نورستان سه سال قبل از طرف والي يا قوماندان امنيه يا هر دو حيف و ميل شد، رييس جمهور حامد کرزي يا معاونين تنظيمي شان در طي دوازده سال حاکميت يکبار به نورستان تشريف فرما نشده اند، فقر، بيچارگي و بيکاري در نورستان بيداد ميکند، بسياري از مردم خاصتا زنان وقعا دموکراسي و انتخابات را نمي فهمند، پس چطور امکان دارد که چند آدم کر و کور مدعي شوند که انتخابات اينده افغانستان بايد شفاف، عادلانه، سراسري و عاري از فساد باشد!

به ولايت وردک ميرويم. وزير دفاع پيشين، وزير معارف، سرپرست امنيت ملي، رييس دفتر رياست جمهوري، قوماندان قواي هوايي، قوماندان قول اردوى كندهار، قوماندان جلب و جذب وزارت دفاع، رييس صحت اردو و ده مامور عاليرتبه ملکي و نظامي بشمول تاجر و صنعتکار و غيره به خانه هاي خود رفته نمي توانند، پس ادعاي انتخابات سراسري در وردک بسيار پوچ نيست!

به استثني مراکز ولسوالي هاي سيد آباد، چک، دايميرداد، نرخ و جغتو حاکميت دولت وجود ندارد، ولسوالان محبوسين دفاتر خود هستند و اصلاً کسي براي حل مسايل دعاوي و ساير امور يوميه به ولسوالي ها مراجعه نمي کنند، پس چه کسي ميتواند ادعا کند که انتخابات بايد سراسري و شفاف و عادلانه باشد!

ايکاش مشکل فقط در نورستان و وردک به پايان مي رسيد، تمام صفحات شرقي، جنوبي، جنوب غربي و چندين محله در شمال شرق و شمال کشور همين مشکل را دارد.

سردي هوا و موجوديت برف و باران در ماه حمل سال 1393هـ.ش که انتخابات به روز شانزدهم آن داير مي شود، يک مشکل دگر فراراه انتخابات است. مردم نيز چون از زمام داران فعلي يا علمبرداران دموکراسي و انتخابات خير نه ديده و فهم شان در مورد انتخابات و اهميت رائي اندک ميباشد، به شرکت در انتخابات چندان علاقه نشان نمي دهند.

تقلب و جعل کاري هاي مشهود چهار انتخابات گذشته چه از طرف عمال دولتي، چه کميسيون انتخابات و چه کانديدها و حاميان شان مردم را چنان سرگيجه ساخته که به آينده بسيار اميدوار نمي باشند.

امريکايي ها فکر مي کنند که تمام مردم افغانستان، زن و مرد و پير و جوان در پشت دروازه هاي حويلي هاي شان منتظر هستند تا بروند و راي بدهند، اما طالبان و تروريستان به آنها اجازه نمي دهند تا به پاي صندوق هاي راي برسند! در حاليکه چنين نيست و پيش از آنکه گپ به طالبان و جنگ و بي امنيتي برسد، ده ها عامل دروني وجود دارد که مردم را از رفتن به صندوق هاي راي باز ميدارد و انتخابات آزاد، سراسري، شفاف و عادلانه را مشكل جلوه ميدهد!

براي داشتن يک انتخابات خوب و سراسري که يک آرمان بسيار شريفانه است، به يک زعامت دلسوز، وطنپرست، متعهد، مسلکي، پاک و حسابده نياز است که ما متاسفانه آن را بسيار نداريم. بسياري از بزرگان رده هاي بالايي فعلي کشور سرگردان بوجي هاي دالر و قرارداد و اختلاس و رشوه و قوم و تنظيم هستند، توقع انتخابات آزاد و سراسري و شفاف و عادلانه ازين جماعت بيجا به نظر ميرسد و آدمي را بطرف ترکستان مي کشاند!