کور / سياسي / در باره لست ( ۵۰۰۰) نفری که در سالیان ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸ به شهادت رسیده اند

در باره لست ( ۵۰۰۰) نفری که در سالیان ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸ به شهادت رسیده اند

درین روزها موضوع داغ اطلاعات جمعی ( رادیو ، تلویزیون ، روزنامه ها ، سایت های انترنیتی ) لست ۵۰۰۰ نفری است که حکومت هالند از طرف محکمه به اصطلاح جنایات جنگی افشاه نموده که در زمان حکومت های نورمحمد تره کی وحفیظ الله امین به شهادت رسیده اند . بعد از مطالعه سرو صداهای که در سایت های انترنتی به نشر رسیده خواستم مطالبی چند پیرامون موضوع به رشته تحریر درآورم . اگرچه من کدام نویسنده ، تاریخ نگار و يا تحلیل گر موضوعات سیا سی نيستم، ولی میخواهم نظریات شخصی خود را همراه خوانندگان محترم در میان بگذارم . امید وارم حوصله مندی خواندن وشنیدن انرا دور از همه تعصبات دامنگیر مردم ما داشته باشید .

سوالی در ذهنم خطور کرد که بعد از ۳۳ سال این افشاه گری و سرو صدا ها انهم از طرف خارجی ها یعنی چه ؟ وکدام درد بی درمان وطن به خون نشسته مارا درمان میکند ؟ و همچنان چرا در همین ۳۳ سال تمام به اصطلاح سیاسیون و آنهای که نام ها والقاب گوناگون را بالای خود مانده اند فقط وفقط در کوبیدن همین یک قشر سیاسی جامعه ما، خود را مصروف ساخته اند فقط همین را میدانند که در زمان حکومت سالهای ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸ چنین شد وچنان کردند . یعنی در وطن ما فقط در همین دوره دو ساله بالای مردم ما ظلم و بی عدالتی نموده اند ؟ و در دوره های بعدی همه شان فرشته های نعوذ بالله آسمانی بودند که به جز از خدمت دیگر هیچ جفای در حق ملت نکرده اند ؟

درست وبه جاست، من نیز معتقدم که به جز جرم که از طرف مرجع با صلاحیت تثبیت ومحکمه قضاوت و فیصله بی طرفانه نکرده باشد حق گرفتن زندگی را به جز از پروردگار عالمیان (ج) هیچ کس ديگری ندارد. از کشتار های که در ان سالها صورت گرفته سخت متاثر هستم که نباید چنین میشد . اما به نظر من هر معلول از خود علتی دارد .

اولاً : به نظر بنده نظام نو بود تماما طبقه جوان کشور با خون گرم وطنپرستی که در رگهای شان جریان داشت بخاطر خدمت به میهن بعد از سالها فقر، عقب مانده گي سياسي، اجتماعي و اقتصادي، زجرو شکنجه و بی عدالتی که توسط حکام وقت در جامعه مسلط بود قدرت سیاسی را بدست گرفت. ازین واقعیت نیز هیچ فرد مخالف و طرفدار ان رژیم ها چشم پوشی کرده نمی تواند که توده های میلیونی کشور اعم از زن ومرد، پیرو جوان افغانستان از این سيستم سیاسی جدید پذیرایی چشمگیر را براه انداختند که همچو پذیرایی باعث افزونی احساسات جوانان خون گرم انقلابی شده در هر قدمه تلاش های جدی و پر شور در جهت اصلاحات بخاطر پیشرفت و ترقی وطن ، تطبیق هدایات وفرامین رهبری نظام به سرعت در جریان افتید . جوانان خون گرم بدون اينکه شرایط داخلی ، خصوصا جو بین المللی را در نظر داشته و تحلیل نمایند، اقدام به عمل نمودند. از همچو احساسات پاک آنها دشمنان در کمین نشسته بین المللی و منطقوی در وجود نوکران داخلی شان بخاطر پیدا کردن بهانه برای حضور اینده خود، دست به سبوتاژها ،توطیه ها و بد نامی ها زدند . افرادی بودند که در لباس دوستان نظام اما در حقیقت دشمان نظام و خدمتگذاران دشمنان خارجی به اشاره انها دست به ظلم و بی عدالتی زدند . حاکميت بی تجربه تا دوست را از دشمن جدا مینمود وقت از وقت گذشته بود، دشمن کار خود را انجام داده ولکه بد نامی به دامن پاک رژیم چسپیده بود .

چنانچه اقای نبی عظیمی در کتاب خود «اردو و سیاست» خود اعتراف مینماید که بعد از اينکه ببرک کارمل سفیر شد به رفقای پرچمی دستور داده شد که جهت بد نام ساختن رژیم دست به هر کار بزنید . که همین رفقای پرچمی بود که در لباس خلقی و سر سپردگان نظام جهت بد نام ساختن رژیم دیگ های خیرات وعروسی مردم را چپه میکرد میگفت خلاف پالیسی حکومت است، که همين اعمال سبب نفرت وانزجار مردم از حکومت میگردید . در کشتار مردم نیز چنین قضاوت نمائيد . دشمنان به لباس دوستان از موقع استفاده کرده تروخشک را همه به باد فنا دادند . در بین حاکميت رژیم هم بودند کسانی که یا از روی اغراض شخصي ویا از بی دانشی نا خود اگاه آب به آسیاب دشمن میریختند. من از کرده های ان رژیم نمیخواهم دفاع نمایم ویا نمیگویم که آن رژیم همه کار ها را درست کرده مقصر نیست، اما :

آیا در زمان حکومت ببرک کارمل توسط خاد ان وقت که داکتر صاحب نجیب الله در راس آن بود بیشتر از این تعداد انسانهای این وطن سر به نیست نشدند ؟ در زمان اشغال کشور توسط شوروی ها هیچکس در وطن از بین نرفت ؟ بعد در حاکمیت داکتر صاحب همه چیز در وطن سر به راه بود؟ نه در پلچرخی زندانی بود و نه در وطن راکت بازی و بمبارد؟ آرام و آرامی بود و مردم در صلح و صفا زندگی داشتند ؟ ایا از همین سبب راکت های اسکات در اسمان وطن گل افشانی میکرد ؟ که از صدا هیبتناک ان در روز و شب شهریان کابلی ما خواب نداشتند . ایا همه انها ساعت تیری و بازی طفلانه بود ؟ که فعلا هم همین وطن فروشان معامله گرسیاسی با بی حیایی ودیده درایی میخواهند تاریخ را تحریف نمایند . آمدن قشون سرخ را هم به گردن حکومت های نورمحمد تره کی و حفیظ الله امین میاندازند . چنان وانمود میکنند که ببرک کارمل ونجیب الله انسانهای بی آزار بودند ، هیچ نوع تقصیر در تمام جریانات ۳۳ ساله وطن نداشتند، سبب اين همه همان دو رژیم بوده که این حالت است وبس.

خواننده محترم! بایید قضاوت کنیم که همین ۵۰۰۰ نفر که در مدت دو سال از نقاط مختلف وطن به شهادت رسیده اند، ۵۰۰۰ را تقسیم ۲ میکنیم مساوي ۲۵۰۰ نفر در یک سال تقسیم ۲۸ ولایت بکنیم ۸۹ عشاريه ۲ نفر از هر ولایت تقسیم ۱۲ ماه بکنیم ۷ عشاری ۴ نفر در یک ماه از هر ولایت را شهید شدند ، آنهم کسانی را که به جرم خود اقرار نموده که مخالف رژیم بودند . از این واقعیت تلخ نباید چشم پوشی کنیم که مخالفین رژیم ها تا همین اکنون هم در افغانستان وهم درکشور های همسایه ما حتی در جهان متمدن به اصطلاح خود شان دموکراسی ، ازادی بيان ومدافعین حقوق بشر ! « امریکا ، کانادا ، انگلستان ، فرانسه ،جرمنی ، روسیه ، چین و غيره » از بین برده میشوند.
و اما بعد از ۱۳۵۸:

اول : از رژیم ببرک کارمل شروع میکنیم، هموطن تورا به وجدان پاک وعقل سلیم ات قسم میدهم که رژیم وشوروی ها در ان زمان روزانه چند هموطن من وتو را شهید میساخت ؟

دوم : در زمان مبتکرمصالحه ملی داکتر صاحب صرف بالای هر راکت اسکات محاسبه نماید که چند هموطن ما را شهید ساخته باشد ؟ بمبارد ، فیر راکت لونا ، اوراگان ، ب ام ۴۰ ،توپچی و سلاح پیاده راهمراه بارواج شدن فرش ماین ها را درمحاسبه نگیرید .

سوم : حکومت دوماهه وطنپرست و قهرمان جهاد مسلمانی ، مشکل کشا ملت ، حضرت صاحب مجددی را بیاد باورید که چقدر هموطن من وتو تنها در شهر کابل در ظرف دوماه شهید شدند ؟

چهارم : دوره رهبر جهاد ومقاومت شهید راه صلح پروفیسور علوم اسلامی استاد عالی مرتبه برهان الدین ربانی را بیاد باورید که تنها در شهر کابل ۶۵۰۰۰ خواهر و برادر ، طفل ، مرد وزن به شهادت نرسیدند ؟ پلان ای اس ای که کابل باید بسوزد عملی نگشت ؟ اینکه هر قومندان هر رهبر در ولایات وساحات مربوط خود چقدر رابه خون وخاک کشاندند، صفحات انترنت وکتاب های نویسندگان داخلی وخارجی به انبار ها پر است، ضرورت به نوشتن ندارد . تنها مشت نمونه از خروار رایاد اوری مینمایم ، که قهرمان جهاد ومقاومت سپهسالار شهدا آمر صاحب در روز حمله بالای منطقه کوچک چند صد متر مربع افشار سیلو چند هموطن بیچاره، غریب ، بی خبر از همه چیز را شهید ساخت وحتی بی عفت نمود، آتش انداخت ومنطقه را به خاکستر تبدیل کرد که گواه روشن ما هنوز هم در صفحات انترنت موجود میباشد ببینید که کیها همراه شان در تپه باغ بالا و تلویزیون دوربین در دست ساحه را نظاره مینمود ؟ ایا انها افغان نبودند که فعلا همه شان به فراموشی سپرده شده و تنها دول ونغاره را به سالهای ۵۷ ـ ۵۸ به صدا در اورده ایم که انسانهای بی گناه را از بین بردند؟

برادر محترم ! آیا در تاریخ بشریت به هر اندازیکه جنگ های خونین و وحشی صورت گرفته ایا رقص مرده را شنیده اید که چه قسم و چطور اجرا میشود ، ایا فرا موشت شد که سینه های خواهران ومادران من وتو را به جرم زبان وقوم میبریدند ؟ کوبیدن میخ در پاها وسرها از یادت رفته که جانی های سیافی ووحدتی هموطن من و تو را به جرم زبان وقوم در غرب کابل به شهادت میرساندند که نام های شفیع دیوانه ، قومندان طوفان ، حاجی شير علم هنوز هم در اذهان شهریان کابل خصوصا باشنده گان غرب کابل باقی است. همچو توهین را به کرامت انساني حتی ببرهای تامیل ، خمیر های سرخ ، چنگیز ، مغل و فاشیست ها نه کرده اند مگر این جا نی ها وسگ صفتان وحشی قرون حجر آنرا در حق مادران و خواهران ما کردند . ایا فراموش کردی که مادر معصوم و بیچاره خواهر من وتو را که در حالت زایمان بود از موتر پائین نموده برا یش گفتند که طریقه زایمان کردن را ما ندیده ایم، باید ببینیم که جالب است . مادر بیچاره شب در هوای سرد بالای پل مکروریان کهنه از شدت درد و رنج جسمی و روحی در پهلوی پاتک این وحشی ها در زیر دید چشمان این جانی ها جان خود وطفل خود را به جان آفرین نه سپرد ؟ مسایل دیگری از قبیل فروختن حشره شبش در مسیر پلخمری و مزار شریف ، نکاح کردن بچه ها در کندهار ، تخار ، بغلان ، سگ زرداد در مسیر شاهراه جلال اباد را اگر بنویسم، که به اشکال کتاب گونه بسیار هم نوشته شده از حوصله قلم ام دور میباشد.

پنجم : حکومت طالبان را هم بیاد دارید که چی ها کردند وچی ها شد. در کندز چی رخ داد و در مزار چی شد ؟ تنها درزمان دست بدست شدن مزار بین طالبان و ایتلاف شمال که در یک درامه سیاسی مالک عوض دوستم زمام امور را بدست گرفت چقدر بیچاره های بی خبر از دنیا که هموطن من وتو بود اسیر ، بعدا در دشت لیلی به شکل دسته جمعی در یکروز به یک ارقام ۵۰۰۰ نفر برابر دو سال حکومت ها ی نورمحمد تره کی وامین وبه یک رقم ۱۰۰۰۰ نفر به شهادت رسیدند که نه متصدیان حقوق بشر ونه هم به اصطلاح محاکم جنایات جنگی تا امروز صدا خود را بلند کرد و نه قطره ابی هم از کاسه چشم شان فروريخت.

ششم : از سال ۲۰۰۱ به بعد تا به امروز حکومت به اصطلاح دموکراسی غربی ، مدافع حقوق بشر به سر دمداری حامی بشریت ایالات متحده امریکا و ۴۲ کشور هم پیمان شان را به یاد باورید . چی نبوده که نشده است ؟ در زمان حکومت های نورمحمد تره کی و امین حد اقل از ۲۰ ساله به بالا تنها مردان به شهادت رسیده (متاسفانه )که بازهم تکرار میکنم که به جرم خود در مقابل رژیم یا به زور یا به رضا خود اقرار کرده بودند. مگر بعد از رویکار امدن کرزی صاحب چی حالت امد ؟ در روز روشن در اثر بمبارد عروسی طفل، جوان ، زن ومرد ، پیچه سفید وریش سفید شهید نشدند ؟ واقعه زنگی اباد کندهار هنوز هم خون از جگر کسانی که جگر گوشه های خود را به شکل قبیح ان از دست داد فواره دارد ، در حق جوانان ما حتی ، که از نوشتن ان قلم شرم مینماید تجاوز جنسی نکردند ؟ که رسانه های معتبر جهانی و رسانه های که پالیسی خود این وحشی های دموکرات نشان را تبلیغ مینماید مانند نیویارک تایمز، اندیپندت و غيره هم از پنهان نمودن آن عاجز ماندند و دهن به شکوه و اعتراض کشودند .

۴ ـ ۵ هزار طالبی که در صفحات شمال بعد از سقوط حاکمیت شان خود را به نیروهای ایتلاف بین المللی تسلیم نمودند ، تا به امروز مفقود گردیدند، در واقعه سازمان داده شده بالاحصار بلخ قتل عام نشدند ؟ که اهالی محترم دهدادی مزار هنوز هم بیاد دارند، به سایت های انترنت مراجعه نمائيد . همچنان وقایع پکتیا ، کنر، لغمان ، کاپیسا ، هلمند وغیره مناطق کشور را که هنوز هم ادامه دارد به یاد باورید.

اینکه روزانه در اطلاعات جمعی از کشته شدن ۱۰، ۲۰، ۵۰، مخالف در ولایات مختلف اعلان صورت میگیرد اگر محاسبه شود قلم از نوشتن ان عاجز میماند . آیا اینها انسانهای این وطن نیستند ونبودند ؟ پدر ، مادر ، خانم و اولاد نداشتند ؟ ویا فقط همان ۵۰۰۰ نفر از همین وطن بود که در سالهای ۵۷ ـ ۵۸ شهید شدند ؟ باز هم تکراراً میگویم که من از کرده های ان رژیم ها دفاع نمیکنم و وکیل مدافع ان نیستم ، من نمیگویم که ان رژیم خوب کرد. کشتن انسان توسط هر رژیم و هر کس باید محکوم شود، ولی انصاف را نباید فراموش کرد . حق وحقیقت را باید گفت و چشم پوشی از آن گناه است. خود قضاوت نمائید در سال های ۵۷ ـ ۵۸ اگر دست های دشمن وخاینین به رژیم نمیبود آیا شاگرد سماوار، جوالی و هندو را بنام اخوانی از بین میبرد؟ وبر عکس استاد عبدالرب رسول سیاف و دیگران را زنده میماندند ؟ که باید گفت هرگز نی .

بلی برادر ! خاینین واجنت های بودند که برای مساعد کردن زمینه به باداران خود در لباس دوستان ووفاداران رژیم، رژیم را بد نام کردند . زمانی باداران شان وطن را زیر چکمه های خود پامال کرد افتخارانه آمده خود را مبارزین مخفی به امر فلان و فلان معرفی میکردند، به راستی هم مبارزه جانانه بخاطر بد نام کردن رژیم نمودند .

بناً برادر، خواهر وهم وطن ! به این تبلیغات فریبنده دشمنان دیروز واینده وطن فریب نخورید یک جانبه نباید قضاوت نمود . زخم های وطن به مرحم ضرورت دارد . به این هیاهوها ، دول ونغاره زدنها زخم ها مرهم نمیشود ، چقدر کشته شد ، وچقدر دیگر را بخاطر ارتکاب جرم هایشان باید کشت؟ پس کی ها باقی خواهد ماند بلاخره سرنوشت ات بدست کی سپرده خواهد شد ؟

به امید روزی که غبار خاک آلود از چهره ها برداشته شود ، مردم دوستان ودشمنان خود را شناسايی کنند .