کور / ترخې خبري / قیام علمي و اخلاقي محصلین بضد ربانی پوهنځي

قیام علمي و اخلاقي محصلین بضد ربانی پوهنځي

باتشکر از سایت ملی دعوت

به تائید اعلامیه مرکز همآهنگی جامعه مدنی وتقاضاهای محصلین پوهنځی تعلیم وتربیه پوهنتون کابل

بقلم داکتر سیدخلیل الله هاشمیان سابق استاد پوهنځیادبیات وعلوم بشری

از روزیکه پوهنتون کابل در عهد سلطنت اعلحضرت مرحوم محمدظاهر شاه افتتاح گردید، فقط رئیس پوهنتون ازطرف دولت مقرر میشد، ولی سلطنت وحکومت هردو درامور علمی پوهنتون مداخله نمیکردند، بلکه شورای پوهنتون خودش پیرامون امور علمی تصمیم میگرفت ودولت آنرا همیشه می پذیرفت . زمانی رسید که رئیس پوهنتون ازطریق انتخابات آزاد توسط استادان پوهنتون انتخاب میشد و شورای علمی پوهنتون درین دوره قدرت بیشتر کسب کرده بود.دردورهء جمهوریت محمد داودخان رئیس پوهنتون باردیگر توسط دولت مقررشد، اما در امور علمی پوهنتون مداخله واعمال نفوذ صورت نگرفت . در دورهء کمونستی که کمونستهای افغان ناموس ملت را دربدل ایدیالوژی ضد اسلامی فروخته بودند، شوروی ها درامورعلمی پوهنتون مداخله کردند، علاوه برآنکه رئیس پوهنتون و روسای پوهنځیها از جملهء خلقیها و پرچمیها از استادان بسیار پایان رتبه مقررشدند، شورویها و کمونستها یکعده محصلان واستادان مسلمان راشهید ساختند، استادان تحصیلیافتهء کشورهای غربی راتاپهء (ایجنتهای امپریالیزم) زده ، برطرف، توقیف وشکنجه کردند ، مشاورین شووری درشورای پوهنتون ودرمجالس استادان پوهنحیها اشتراک وبطرفداری از نظام تحمیل شده اظهار نظرمیکردند، پوهنځیتعلیم وتربیه را مرکز تبلیغات امریکایی دانسته لغو نمودند، نصاب درسی پوهنحیهارا تغییر میدادند و یا مضامین جدید راشامل میساختند، مثلا دردپارتمانهای زبان وادبیات دری، پشتو، انگلیسی، فرانسوی ، عربی وغیره، مضمون (دیالکتیک ) را شامل ساختند که آنرا یکنفر روسی تدریس میکرد- دونفر جوان بچهء روسی را بحیث استاد زبان انگلیسی مقرر کردند که برابر با محصل صنف سوم دپارتمانت انگلیسی سویه نداشتند، من برئیس پوهنتون خلقی، شاغلی جلیلی، گفتم که دونفر روس مذکورلیاقت وشایستگی تدریس راندارند، او دوستانه سفارش کرد که امرمقامات بالاست، بگذارید تدریس کنند. بعد ازدوروز تدریس ، محصلین اعتراض و اهتجاج کردند، آنها راباطاق رئیس پوهنتون محول کردم، خسته بپای من شکست، روسها عقده گرفتند ، اما دیگر بصنف نرفتند بلکه در یک اطاق بحیث مشاور نشستند . در دورهء پرچمی که قشون سرخ افغانستان را تحت اشغال قرارداد، وضع بدترشد، مشاورین روسی قدرت بیشتر یافتند،یکی ازمشاورین روسی بمن گفت : “افغانستان همسایه شوروی است ، افغانها زبان روسی را یاد ندارند، شما پول این ملت فقیررابالای تدریس زبان انگلیسی صرف میکنید که بدرد مردم نمیخورد…” دراثر این نوع مداخلات ، من اولین استاد پوهنتون بودم که استعفی خود رادر ماه جنوری سال0 8 تقدیم کردم که دردوسیه سوانح من موجود است، بعدازآن تحت تعقیب و تحقیق قرار گرفتم ومجبور بفرار از وطن شدم.
دردورهء حکومت پنجساله وغیرقانونی استاد ربانی درمورد تقرر رئیس واستادان پوهنتون مداخله صورت گرفت ، اما صلاحیت علمی شورای پوهنتون محترم شمرده شد و پوهنځیتعلیم وتربیه دوباره احیا گردیداما استادربانی این پوهنځیرا بنام خود مسمی نساخت .
تعلیم و تربیه یک علم است ، علم آدم ساز وکشورسا ز : جغرافیه امریکا را (کولومبس )کشف کرد، اما مدنیت امریکا را(جان دیوی) ازطریق تعلیم وتربیه ساخت . دردنیای متمدن هیچ پوهنتون بدون پوهنځیتعلیم وتربیه نبوده ونمیباشد. این تصمیم که پوهنځیتعلیم وتربیه از چوکات پوهنتون کابل جدا وبقسم یک پوهنتون مستقل تاسیس گردد ، یک تصمیم غیرعلمی بلکه یک بدعت است که یقین دارم شورای علمی پوهنتون این تصمیم رانگرفته است . هرگاه پوهنځیتعلیم وتربیه را از پوهنتون جدا سازید، مثل آنست که بینی پوهنتون بریده شود. نمیدانم رئیس پوهنتو ن چطو راین بینی بریدگی را قبول کرده وچرا اهتجاج نکرده واستعفی نداده است ؟ حفظ چوکی دربرابر زایل شدن حیثیت علم و پوهنتون ، خود فروشی تلقی میشود .
درزمینهء پوهنتون سازی یک امر حتمی است که هر پوهنتون باید یک پوهنځیتعلیم وتربیه داشته باشد. اینکه تعداد محصلین پوهنځیتعلیم وتربیه زیاد شده شایدعلل مختلف داشته باشد. وزیر تحصیلات عالی حکومت کرزی یک شخص غیرمسلکی است که از طر یق سیاست وزیرشده و او که پوهنځیتعلیم وتربیه را از پوهنتون کابل جداکرده ، حالا باید در هرولایت درپهلوی پوهنتون اولی یک پوهنتون برای تعلیم وتربیه نیز تاسیس نماید که درغیر آن مقولهء ” یک بام و دو هوا” صدق میکند . درصورتیکه در اولین ونامدارترین پوهنتون افغانستان که همانا پوهنتون کابل میباشد، استاد و کتاب کافی وجود ندارد، این وزیر سیاسی از کجا پول تدارک میتواند که در هرولایت دوپوهنتون تاسیس نماید ؟اینکه درکابل تعداد محصلین تعلیم وتربیه زیاد شده ، شاید علل مختلف داشته باشد .شاید نصاب درسی این پوهنځی توسط اشخاص غیر ذیصلاح سطحی وآسان ساخته شده باشد، و درصورتیکه ازین پوهنځی عمدتا معلم فارغ میشود که باید ازعلوم پیداگوژی، روحیات و فلسفه تعلیم وتربیه ، چگونگی مکتبهای فکری(…ایزم ها) ، تاریخچه و تحول تعلیم وتربیه درافغانستان، سهم و بهرهء کافی گرفته باشد تا اولاد وطن را تدریس وتنویر بتواند . دردنیای پیشرفته درپوهنځی(فاکولته) تعلیم وتربیه دررشته های مختلف میتوان داکتری گرفت ، مثلا : تعلیم وتربیه اطفال – تعلیم وتربیه کلان سالان – تعلیم وتربیه تحصیلات ثانوی وعالی – و رشتهء بسیارمهم دیگر که آنرا )انکشاف نصاب درسی) مینامند . من واقف نیستم که درحال حاضرنصادب درسی پوهنځیتعلیم وتربیه پوهنتون کابل را چطور ساخته اند واهداف آن از چه قراراست ؟ هنگامیکه من در پوهنځیتعلیم وتربیه تدریس میکردم ، نصاب درسی علمی، مجهز وپیشرفته داشت. درکشوری مانند افغانستان ، درهرپوهنتون کشور باید یک فاکولته تعلیم وتربیه با اهداف جهان شمول تعلیم وتربیه شامل باشد، که درغیر آن چنانکه در بالا گفتم یک پوهنتون بینی بریده میباشد اگر فاکولته تعلیم وتربیه نداشته باشد !
چنین بنظرمیرسد که آقای حامد کرزی بهرجا که تحصیل کرده، از فلسفهء تعلیم وتربیه “بوی نمیبرد”. درهیچ کشور دنیا یک پوهنتون بدون فاکولته تعلیم وتربیه نمیباشد ودرهیچ کشور دنیا دو پوهنتون، دریک(کامپوس – ساحه) نمیباشد، چنانکه درساحهء پوهنتون کابل اکنون دوپوهنتون راجابجا ساخته اند ! علاوتا درحال حاضردرهیچ کشور دنیا پادشاه یا رئیس جمهور درصلاحیت علمی شواری پوهنتون مداخله نکرده ونمیکند، اما آقای حامد کرزی محض ملاحظات سیاسی، آنهم بخاطرانتخابات اینده تازمینه را برای برادرش قیوم کرزی مساعد بسازد ، باین بدعت متشبث شده که نه تنها پوهنتون کابل را بینی بریده ساخته، بلکه فاکولته ایرا بطورغیرعلمی وغیرضروری به پوهنتون ارتقا داده ونام آنرا بنام خوجه ئین ربانی مسمی ساخته است . من تا سال 94 9 1 ربانی را استاد خطاب میکردم، اما از کابل صورت حسابی از یک بانک هالیند بدسترس من قرارگرفت ودرمجله آئینه افغانستان نشر شده که نشان میداد ربانی در آنسال تنها درکشورهالیدد مبلغ 0 4 3 ملیون دالر بحساب شخصی خود ذخیره دارد، بعداز آن اورا (خوجه ئین) لقب دادم . خوجه ئین ربانی باساس اعمالی که در دورهء ریاست جمهوری غیرقانونی و تحمیلی خود انجام داد و تا اخیر آن دوره ملیاردها دالر از بیت المال افغانستان را بنام خود و پسر ودختر ودامادان خود دربانکهای خارج ذخیره کرد، حیثیت و شرافت نلم استاد را ازدست داده بود. خوجه ئین ربانی درمدت ریاست جمهوری تحمیلی خود یک خشت دربنای عمرانی پوهنتون کابل نگذاشت و یک دالر از ملیاردها دالرسرمایهء غیرمشروع خود بالای انکشاف سویهء علمی پوهنتون کابل صرف نکرده ، پس باساس کدام معیار بدعت نامگذاری یک پوهنتون جدید بنام بینام او صورت میگیرد؟؟؟ از خوجه ئین ربانی درافغانستان جز نفاق، شقاق، تجزیه و دزدی از بیت المال دیگر کدام خاطره ای باقی نمانده است !
قیا م محصلان افغان بخاطر زایل ساختن نام خوجه ئین ربانی از پوهنځیتعلیم وتربیه یک قیام علمی، اخلاقی حق بحانب و قابل تائید وپشتیبانی میباشد. در صورتیکه حکومت وقت راه بدعت علمی را بخاطر سیاست ناچل و زود گذر اختیار کرده باشد، وظیفهء محصلان شریف است تا برای تامین حیثیت علمی اولین پوهنتون افغانستان قیام کنند تا بدعت را مرفوع سازند.
علاوتا من بحیث یک استاد موسپید پوهنتون کابل احتراما تقاضا میکنم از بینی بریدگی پوهنتون کابل جلوگیری شود و پوهنحنی(فا کولته ) تعلیم وتربیه بحیث یک کانون مهم تربیتی و دانش آموزی دوباره بپوهنتون کابل ملحق گردد، زیرا درکلمه پوهنتون ریشه و جزء اول آن (پوه) است که درسانسکرت و اوستا بمعنی (دانش) میباشد. کمونستها و پیروان خوجه ئین دست بهم داده پوهنځیطب را از پوهنتون کابل جدا و نام انرا اول (انستیتوت) گذاشته بعدا بپوهنتون مستقل ارتفا دادند، اینک با جدا ساختن پوهنځیتعلیم وتربیه آنچه از پوهنتون کابل باقی میماند، شکل یک موسسهء سیاسی را خواهد داشت ! ما بقدرت و درایت محصلان وطندوست افغان اتکاء و اطمینان داریم . و من الله التوفیق
تقاضا : ازاستادان محترم پوهنتون درمهاجرت تقاضا میشود درزمینه اظهار نظرفرمایند

خدمتگار افغانستان – داکتر سید خلیل الله هاشمیان – 17 اکتوبر 2 1 0 2