کور / بېلابيلي لیکني - پخوانۍ / به ارتباط مصاحبه ى وزير معادن وصنايع ( قسمت سوم و پايانى)

به ارتباط مصاحبه ى وزير معادن وصنايع ( قسمت سوم و پايانى)

در مورداستفاده بعضى كشورها از مواد نفتي مناطق مرزي افغانستان


( قسمت سوم و پايانى)


 در دو شماره قبلى اين بحث مصاحبه اقاى وحيدالله شهرانى با روزنامه ى وزين ارمان ملى به  بحث گرفته شد، اينك قسمت هاى اخرين صحبت هاى جناب وزير در نوشته ى حاضر مورد بحث و گفتگو قرار ميگيرد تا به نتايجى برسيم.


جناب وزير بعد از صحبت در مورد عينك، اهن حاجيگك و پروژه هاى دگر،پروژه انتقال گاز از تركمنستان به پاكستان و هندوستان از طريق افغانستان را مطرح نموده كه واقعاٌ يك سرمايه گذارى عظيم به حساب ميرود.


اقاى شهرانى پروژه ى پايپ لاين گاز از تركمنستان به پاكستان و هند از مسير افغانستان را كه بحث پيرامون ان از سال 1994 اغاز گرديده، يك پروژه مغلق منطقوى خوانده كه بحث و كار پيرامون ان چند بار با سكتگى مواجه شد.


همانطوريكه خواننده گآن عزيز حتماً به ياد دارند اولين بحث ها درباره تمديد پايپ لاين گآز از تركمنستان به پاكستان بار اول وقتى مطرح شد كه انارشيزم تنظيم هاى جنگى در افغانستان بيداد ميكرد و پروژه هاى باين بزرگى بصورت قطع عملى شده نميتوانست . بعد سروكله ى طالبان پيدا شد . در ان وقت ها گفته ميشد كه امريكا براى تطبيق اين پروژه ى عظيم چند بليون دالرى به ارامش و دكتاتورى در افغانستان نياز دارد تا زمينه براى تطبيق اين پروژه توسط كمپنى امريكايى يونيكال مهيا گردد. يونيكال در ان وقت مركز تربيوى تخنيكى كندهار را اغاز نموده  و قرار بود صدها جوان افغان را در رشته هاى مختلف فلزكارى، تخنيك، ولدينگ، لوله كشى و ده ها مسلك دگر تربيه نموده و انها را براى پروژهء پايپ لاين استخدام نمايد.


رقيب يونيكال درين مسابقه بريداس ارجنتاين بود كه در منطقه دوستان نيرومند داشت و ميتوانست كه مانع كار يونيكال گردد.


به هرصورت با وجوديكه بعضى ها دروقت طالبان ميگفتند كه جنگ افغانستان جنگ كمپنى ها و پايپ لاين است، قضيه به نهايت نرسيد و با وجود سفر هائيكه طالبان به ايالات متحده امريكا و ارجنتاين  انجام دادند، ملاقات هاى در عشق اباد سازمان داده شد ومصارفى براى اختتام دولت خانه بدوش وقت  صورت گرفت، پروژه ه ى پايپ لاين اماده عملى شدن نشد وبسيارى از موافقنامه ها بروى كاغذ باقيماند.


در وقت حكومت دارى اقاى كرزى نيز رفت و امدهاى زيادى صورت گرفت تا پروژه تمديد پايپ لاين انتقال گاز تركمنستان به پاكستان وهند از طريق افغانستان عملى گردد. هند و پاكستان در جنوب اسيا تقريباً يكنيم بليون نفوس دارد ويك ماركيت فوق العاده بزرگ و باالقوه براى گاز تركمنستان بحساب ميرود. اين گاز فقط يك راه صادراتى دارد كه از ولايات بادغيس، غور، هلمند وكندهار ميگذرد وبعد از طى 800 كيلومتر در مناطق سخت نارام افغانستان به خط فعلى سرحدى پاكستان و بعد از انجا به مركز توزيع  ملتان در پنجاب پاكستان رسيده و يك خط ان به هند تمديد گردد.


 صحبت هاى كه در گذشته ها در مورد اين پايپ لاين ميشد، مشعر بود كه طرفين موافقه كرده بودند كه بمناطق مسكونى محلات عبور پايپ لاين در افغانستان گاز بدهد و اگر در اينده افغانستان گاز قابل صدرور پيدا كند، ميتواند كه انرا شامل همين شبكه ساخته، بفروش برساند.


  احداث اين پروژه چه در انوقت و چه در حال حاضريكى از پروژه هاى است كه در چهره اقتصادى افغانستان تغيير بسيار مثبت رونما ساخته و بحيث يك پروژه ى زير بنايى باعث انكشاف اقتصادى كشور شود.


در سال هاى اخير باز تحركاتى در كار پروژه بمشاهده رسيد و دو كشور هندوستان و پاكستان بحيث خريداران گاز شرط گذاشتند تا ذخاير گاز تركمنستان از طرف يك مرجع بيطرف تثبيت گردد. اين شرط از طرف تركمنستان پذيرفته شد و يك مرجع بيطرف ظرفيت صادراتى گاز تركمنستان را تصديق كرد. بعد ازين مرحله يك هيات فنى چهار كشور درعشق اباد دور هم جمع شده و جلسه ى وزرا را براى ماه اكتوبر سال جارى پلان گذارى كردند و طوريكه ديديم جلسه وزراى معادن و انرژى هندوستان، پاكستان، افغانستنان، و تركمنستان موافقنامه مقدماتى پايپ لاين را كه به نام اختصارى تاپى TAPI ياد ميگردد امضا نمودند. قرار يكه شنيده مى شود اين موافقنامه نيز نهايى نبوده و روساى دول و حكومت كشورهاى چهارگانه بايد را امضا نموده مرعى الاجرا بسازند.


مثليكه قبلاً نيز ذكر شد اجراى اين پروژه ى عظيم براى افغانستان بسيار حياتى محسوب مى شود اما مشكل بزرگى كه سر راه اين پروژه قرار دارد، مسله بى امنيتى در سراسر ويا حد اعظم اين خط السير ميباشد، كه عملى شدن پروژه را بسيار كمرنگ جلوه ميدهد. مگر اينكه توافق بزرگى حاصل شده باشد و مناطق غربى، جنوب غربى و بعضى ساحات جنوب افغانستان امن گردد تا اين پروژه هشت بليون دالرى عملى شده بتواند. اگر چه امنيت در هرات، بادغيس،غور، هلمند و كندهار در شرايط حاضر بسيار دور مى نمايد، اما  در صورتيكه توافقات بزرگ و معامله هاى سود اور بعمل ايد، نظام ها در كشور هاى كوچك و غريب سرنگون ميشوند، كودتا ها صورت ميگيرد و چنان صحنه ارايى هاى صورت ميگيرد كه عقل ادمى در حالات عادى  ان را  قبول كرده نمى تواند.


اقاى شهرانى وزير معادن و صنايع بعد از TAPI به مسله سمنت پرداخته ميگويد كه بازار افغانستان از طرف پاكستان كنترول مى شود و روزانه بين 6-8 هزار تن(اگر هر موتر 40 تن سمنت انتقال دهد روزانه 200 لارى) سمنت پاكستانى در افغانستان بمصرف ميرسد.


اقاى وزير ميگويد كه در سال1389 يك بليون دالر افغانستان در بدل واردات سمنت به فوج پاكستان داده شده كه مالك فابريكات سمنت پاكستان ميباشد.


داستان سمنت يكى از فصول غم انگيز تاريخ صنايع افغانستان بحساب ميرود. اولين فابريكه كوچك توليد سمنت در عهد فرخنده ى اعلحضرت غازى امير امان الله خان در منطقه ى ( سمنت خانه) كابل، نزديك مكرويان اول ساخته شده بود كه  از توليد ان براى ساختن شهر جديد دارالامان استفاده بعمل مى امد. بعد فابريكات جبل السراج و غورى(ولسوالى پلخمرى ولايت بغلان) ساخته شد كه سمنت توليدى ان با مارك هاى بسيار خوب، سالها باعث رونق شهر سازى و ايجاد صنايع و جاده ها در كشور ميشد. اين پروژه ها متاسفانه اولاً بعلت فرسوده گى طبيعى و استهلاك و بعد هم بعلت جنگها تقريباً از كار افتادند. درين ميان فابريكه جبل السراج كاملاً را كد شده اما فابريكه بغلان به كمك جمعى از سرمايه داران داخلي فعلا  فعاليت توليدى دارد.


اگر چه اقاى وزير از كاركرد قراردادى خصوصى، بسيار راضى به نظر نميرسد وگله ميكند كه بايد فابريكه فعلى روزانه 3000 تن سمنت توليد نمايد و فابريكه غورى دوم فعال شود كه نشده، اما با اينهم پيشرفت مذكور مثبت بحساب رفته، اميد است كه قراردادى تعهدات خود را بوجه احسن پوره نمايد تا اينده ى تعلقات دولت و سكتور خصوصى و حرمت عهد وقول و وعده وقرار داد بجا مانده و مثال ها براى  دگران  محسوب شود.


من يقين دارم كه خواننده گآن عزيز نيك ميدانند كه در وقت دولت جمهورى محمد داوود اعمار سه پروژهء توليد سمنت در پلان هفت ساله انكشاف اقتصادى – اجتماعى افغانستان در نظر گرفته شده بود. اول پروژه توليد سمنت هرات بظرفيت 14000 بوجى در روز، دوم پروژه سمنت غورى بظرفيت 10000 بوجى در روز و سوم فابريكه سمنت كندهار كه در مورد ظرفيت ان معلومات صحيح در دست نيست.الى ختم سال 1370 دو فابريكه هرات و غورى دوم  در موقعيتى قرار داشت كه شصت فيصد كار هاى ساختمانى ان انجام شده و تقريباً نود فيصد ماشينزى ان در ساحه وجود نداشت، ولى پروژه ها  در متاسفانه بعلت جنگها و انارشيزم در كشورعملى شده نتوانستند.


در وقت حكومت اقاى كرزى توقع اين بود تا پروژه هاى نيمكاره فوق فوراً تكميل شده و فابريكاتى دگرى در كندهار و جبل السراج و ساير مناطق كشور تحت كار گرفته شود تا بازار هاى كشور از توليدات داخلى مشبوع گردد.


راقم اين سطور سال پار نيز نوشته بودم و حالا نيز ان را با جرئت تمام تكرار مينمايم كه كنسرسيوم سمنت سازى پاكستان هر ماه يكمقدار پول جمع ميكنند تا در مواقع ضرورت ان را به افغانستان سرازير ساخته و هر فكر و طنپرستانه اعمار فابريكات سمنت در افغانستان را، متاسفانه در نطفه خنثى ساخته و افغانستان را كمافى السابق بحيث يك كشور خريدار سمنت پاكستان نگهدارد.


درست است كه در مورد سياست فوق پاكستان كدام سند موثق در دست نيست، اما غفلت ده ساله ارباب امور در كابل وبى توجهى انها به اكمال فابريكات نيمه كاره هرات و غورى و يا احداث فابريكات جديد گواهى ميدهد كه نيم كاسه هاى در زير كاسه ها وجود دارد و اگر اين وضع ادامه بايد بسيارى از ارمان هاى ملى افغانها نقش اب خواهد شد. چ


در ادامهء اين بحث بايد گفت كه افغانستان از نظر داشتن مواد خام سمنت سازى بقدرى غنى است كه شايد در منطقه بېسابقه باشد، اما تحقق امر وطنپرستانه ى توليد سمنت به يك اراده ملى وپلان منظم نياز دارد كه وزير معادن و صنايع كشور ان را حتماً در برنامه هاى كارى خود در نظر بگيرد.


ادامهء صحبت هاى اقاى شهرانى با روزنامه ى ارمان ملى مشعر است كه وزارت معادن و صنايع اين مهم را در نظر دارد. وى ميگويد كه عنقريب فابريكه نيمه كاره سمنت هرات را بموافقهء كابينه به سكتور خصوصى مى سپارد و در نظردارد كه ظرف يكى دو هفته دگر قرارداد اعمار يك فابريكه جديد توليدسمنت را درهرات عقد نمايد.


وزير بعداً ميگويد كه وزارت معادن و صنايع برنامه هاى  براى انكشاف فابريكه سمنت جبل السراج نيز در دست دارد. وى مى افزايد كه وزارت فابريكه فعلى يا استهلاك شده جبل السراج را با پشته سرخ ارتباط ميدهد كه مواد معدنى فراوان دارد. يك شركت فرانسوى بنام(لفراش) كه در توليد سمنت تجربه بزرگ دارد. به كار در جبل السراج دلچسپى گرفته و وزارت اميدوار است كه به اين شركت به تفاهم ميرسد.


اقاى شهرانى در پايان مصاحبه ى خود با روزنامه ارمان ملى ميگويد كه وزارت معادن و صنايع طى هشت سال گذشته حتى پاليسى كارى نداشته، او به اصلاحات در وزارت معادن تاكيد نموده مى افزايد كه اشرف غنى احمدزى براى اوردن اصلاحات در وزارت ماليه با چه مشكلاتى كه مواجه نشد؟ اما سرانجام وزارت ماليه را به  يك ظرفيت كامل ادارى مبدل نمود. اقاى شهرانى گفته است كه نسبت به اصلاحات در وزارت معادن مصمم است.


مثليكه در اين نبشته به ان اشاره شد،اغاز پروژه هاى بزرگ مانند خط اهن حيرتان- كابل و تورخم (ازطريق دره كيان، باميان، غوربند، پروان،كابل،لته بند، ننگرهار)، پروژهء توليد برق از ذغال سنگ بظرفيت 400 ميگاوات درباميان، پروژهء مس عينك در لوگر، پروژهء اهن حاجيگك در باميان پروژه كامپلكس شبرغان همه پروزه هاى اند كه ميتوانند چهره ى عقب مانده، بېچاره، غريب، فقير، بيسواد، مريض و عليل افغانستان فعلى را كاملاً تغيير داده وبحيث پروژه هاى زير بنايى اقتصادى، دولت و سكتور خصوصى افغانستان را در موقعيتى قرار بدهند تا براى انكشاف بعدى همه جانبهء اقتصاد افغانستان قدم هاى بزرگ برداشته و كشور ما را در مسير يك ترقى منظم و هميشگى اقتصادى قرار داده و درين كشور عقب مانده يك جامعهء ارام، مرفه، پيشرفته و متكى به خود را بنياد بگذارند كه مردم ان عوض جنگ به خوشبختى و پيشرفت فكر كنند!