در جهان امروز تهاجم یک کشور به کشور دیگری، به اشکال مختلفی چون اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی صورت میگیرد، اما در بین انواع یاد شده، بیش از همه تهاجم فرهنگی خطرناک تر از انواع دیگر آن، میباشد. چون در تهاجم نظامی، اقتصادی و سیاسی مردم کشور مورد تهاجم قرار گرفته، از عملکرد دشمن و نیت وی آگاهی حاصل کرده، قهرمانانه در برابر، آن میایستند.
اما در تهاجم فرهنگی به دلیل ظرفیتکاری دشمن، چنین تهاجمی به شکل آشکار نبوده و ممکن است، ملتی سالهای خیلی زیادی، تحت چنین تهاجمی قرار گرفته باشد؛ ولی خود شان متوجه تهاجم نبوده و حتا مظاهر تهاجم دشمن را به عنوان مود، نو آوری، مدرنیزه کردن و …تلقی کند. تاحدیکه اگر کس دیگری از آن آگاهی حاصل نموده و بخواهد باآن مقابله کند، علیه آن به عنوان ضد مود، نوآوری مدرنیزه و … برخورد کرده و او را به عنوان انسان عصر حجر معرفی مینماید.
در طول سی سال گذشته، علیه ملت ما وکشور ما، انواعی از تهاجمات صورت گرفته که نسبت به همة آنها تهاجم فرهنگی کنونی آخوندهای ایران که رفتار، دین و مذهب و اندیشۀ ملت ما را مورد هدف قرار داده اند، خطرناکتر می باشد.
زیرا ملتی که از لحاظ فرهنگی به کشور دیگری وابسته و جیره خوار شود از لحاظ دینی، مذهبی، سیاسی، نظامی و اقتصادی نیز صد درصد جیره خوار همان کشور میگردد. آخوندهای ایران میخواهند با تهاجم گستردة فرهنگی خود، فرهنگ، دین، مذهب، افتخارات تاریخی ما را منهدم و ملت غیور افغان را جیره خوار خویش سازند؛ چیزی را که باداران روسی آنها، انجام داده نتوانستند.
تهاجم فرهنگی ایران علیه فرهنگ ما یک هدف دارد و آن اینکه باورهای سالم و صحیح را از مردم ما بگیرند؛ در مقابل، باورهای غلطی را به فرهنگ و مردم ما تلقین نمایند و هم آخوندهای ایران میخواهند، به اساس تهاجم فرهنگی علیه کشور ما، منافع اقتصادی، سیاسی، مذهبی و معنوی شان در افغانستان، برای ابد تامین شود.
آخوندهای ایران به خوبی میدانند که به اسارت کشیدن افغان ها توسط اسلحه، کار ناممکن است؛ روی همین علت به تهاجم فرهنگی متوسل شده و ملت ما را به طور فاشیستی تحت تهاجم فرهنگی خویش قرار داده اند.
اولین و آخرین هدف تهاجم فرهنگی آخوندهای ایران بر افغانستان، ایجاد تغییرات اساسی در ترمینالوژی ملی ما میباشد و از این طریق میخواهند، تغییراتی را در فکر و اندیشة مردم ما، ایجاد کنند؛ اگر در ملت ما غیرت، شهامت، جوانمردی، خداپرستی وجود دارد، احترام به حقوق دیگران در نزد شان مطرح است و … به این دلیل است که پشتوانه آن فکر، اندیشه دین و مذهب شان است.
آخوندهای ایران برای اینکه بر ملت ماتسلط یابند، نخست میخواهند، اصطلاحات ملی، باورها، مایه ها و ترمینالوژی ملی را از نزد مردم ما بگیرند و بعد به جای آن اصطلاحات، بی مایه و اندیشههای پوچ و بی معنا را که با اصطلاحات ملی ما در تضاد آشتی ناپذیری، قرار دارد، جابجا سازند. اگر آخوندهای ایران در انجام چنین کاری پیروز شوند، این کار آغاز گر بدبختی واقعی ملت ما برای ابدی میباشد.
مهمترین هدف آخوندهای ایران در تهاجم فرهنگی شان علیه وطن و مردم ما، گرفتن روحیة خودباوری ملت ما نسبت به فرهنگ غنی و پر افتخار شان از طریق انهدام ترمینالوژی ملی می باشد، البته ترمینالوژی ملی ما هویدا، مستند، قابل قبول، قابل درک، قابل استعمال، دارای قابلیت رشد و بالندهگی است و ترمینالوژی ملی ما محصول رشد هزاران سال فرهنگ پر افتخار ما، می باشد.
مردم افغانستان بزرگترین امپراتوری های دنیا به شمول امپراتوری روس اربابان آخوندهای حاکم بر تهران را، در هم شکستانده اند، پس آخوندهای ایران توسط چند تن جاسوس خود هیچ وقت و به هیچ صورت نمیتوانند که فرهنگ پرافتخار و ترمینالوژی ملی ما را معدوم کرده و ملت ما را به اسارت بکشانند، سرنوشت آخوندهای ایران به طور حتم همان سرنوشت شوروی سابق میباشد و سرنوشت جاسوسان ایرانی نیز همان سرنوشت جاسوسان روس چون ترهکی، کارمل و حفظ الله امین است.
ما به آخوندهای حاکم بر تهران هشدار میدهیم که علیه دین، مذهب، فرهنگ، افتخارات تاریخی ما و علیه ترمینالوژی ملی ما، تهاجم فرهنگی خود را متوقف سازید؛ در غیر آن افغانها مجبور خواهند شد که همان مشت آهنینی را که به باداران روسی تان کوبیده اند، به دهن شما نیز بکوبند و افغانها را بیش از این مجبور نسازید که جهت محدود کردن منافع شما آخوندهای ایرانی حد اقل در کشور خود گام بردارند، در آنصورت مسوولیت عواقب وخیم به دوش شما آخوندهای حاکم بر ایران، میباشد.
یکی از اهداف عمدة تهاجم فرهنگی آخوندهای ایران، ایجاد تفرقه بنام، قوم، زبان، مذهب و … در کشورما میباشد و حتا آخوندهای ایرانی در نتیجة همین تهاجمها میخهای شش انچه را بر سر مردم ما کوبیدند، سینههای دختران باعفت ما را بریدند و رقصهای مرده را بالای ملت غیور ما انجام دادند و حالا میخواهند باز هم توسط واردکردن اصطلاحات و کلمات پوچ، ملت ما را به تفرقه و نابودی سوق دهند.
تهاجم فرهنگی به شیوهها و اشکال مختلف، صورت میگیرد. همین اکنون ایران با تمام اشکال و شیوهها، به تهاجم فرهنگی علیه فرهنگ پر افتخار، دین و مذهب ما متوسل گردیده است. یکی از اهداف اولی شان انهدام ترمینالوژی ملی ماست تا از این طریق بعداً به انهدام دین، مذهب، فکر، اندیشه و فرهنگ ملی ما بپردازند؛ ازهمین جاست که توسط جواسیس معلوم الحال خود، شماری از اصطلاحات و کلمات میانتهی را وارد قلمرو فرهنگی ما نموده اند که هدف اساسی آنها، ضربه زدن مهلک به ترمینالوژی ملی ما میباشد.
این اساساً وظیفۀ دولت است، تا از قلمرو فرهنگی کشور به طور همه جانبه دفاع کند، نخستین وظیفۀ دولت عبارت است از، حفاظت از استقلال فرهنگی کشور در برابر دشمنان دین و فرهنگ ما یعنی آخوندهای ایران و دومین وظیفة دولت در این راستا، بر داشتن گامهای موثر جهت هر چه غنیتر ساختن فرهنگ ملی ماست. عملکرد اخیر وزیر محترم اطلاعات و کلتور، گام کوچکی است، به سوی دفاع از فرهنگ ملی، گامی است جهت دفاع از ترمینالوژی ملی ما در برابر تهاجم فرهنگی آخوندهای ایران.
جناب خرم صاحب! به خاطر حفاظت از ترمینالوژی ملی و فرهنگ ملی، کوبیدن مشت دندان شکن به دهن آخوندهای ایران و جواسیس معلوم الحال شان، وظیفه، صلاحیت و رسالت شماست؛ در این راستا تا پایان شجاعانه گام بردارید، مردم افغانستان به صورت مطلق، در کنار شما قرار دارد.