اينجا لندن است، BBC براى افغانستان
افغانها در هر نقطۀ دنيا كه بحالت هجرت اقامت دارند، به دانستن تحولاتيكه در وضع حساس كشور شان رخ ميدهد، اشد ضرورت دارند. يكعده افغانها اين ضرورت شانرا قسماً از طريق شنيدن راديوها و ديدن تلويزيون هاى خارجي برطرف ميسازند، يك تعداد ديگر مطالب مورد ضرورت شانرا در مورد اوضاع جاري كشور ما، از طريق نشرات مطبوع حاصل ميدارند. تحت عنوان فوق، راديو بي بي سي نيز همه روزه براى افغانستان اطلاعات انتشار ميدهد.
راديو بي بي سي كه مقر آن در لندن است از جمله ان آژانسهاى خبررسانى است، كه مردم ما از سابق با آن اشنايى دارند و اين راديو در بين افغانها سامعين زياد دارد. ولي بايد گفت كه نشريات راديوى بي بي سي در قبال قضاياى افغانستان بصورت آزاد و بيطرفانه نبوده، تبليغات اين راديو هيچوقت از چوكات سياسي خارجي دولت انگلستان خارج شده نميتواند. ولى با اينهم وقتاً فوقتاً در پروگرام هاى السنه پشتو و درى راديو بي بي سي مصاحبه ها و راپورتاژ هايى پخش ميگردد كه شنونده از اخلال آنها به يك عده قضايا و مسايل مهم مربوط به افغانستان مانند درجه رضايت مردم از حاكميت فعلي، دوام نفوذ جنگسالاران و قوماندانان مسلح درين حاكميت، فساد اداري، شكنجه و جنايات امريكايى ها در افغانستان، تكتيك ها يا شيوه هاى ماكياولي يك عده از اشخاص بانفوذ براى حفظ و بقاى شان در حاكميت تاسيس ۵ پايگاه نظامي ديگر از جانب امريكا در افغانستان علايم تداوم حضور نظامى امريكا در افغانستان با دو زبان پروگرام ترتيب و پخش ميكنند (نوت: زبان ازبكي بعداً به اين دو زبان اضافه شد) يكى زبان ملي پشتو و ديگر زبان دري (كه اين زبان اخيرالذكر بوسيله بي بي سي به زبان پهلوي ايراني تبديل گرديده است) مندرجات پروگرام زبان پشتو و زبان فارسي ايكه، جاى زبان دري را اشغال نموده است تقريباً عين چيز است و هر يك از اين پروگرام ها يكساعت ادامه پيدا ميكند.
معمولاً موظفين اين دو پروگرام گفتارها و نظريات چنان اشخاصيرا انعكاس ميدهد كه از سياست دولت انگليس، امريكا و هم پاليسى خود BBC در مورد قضاياى مربوطه بيرون نباشد و هم هيچوقت چنين واقع نه شده است كه BBC اشخاص وطنپرست و ملت گرا را كه هم ضد استعمار امريكا و هم روسها بوده و به استقلال، تماميت ارضى و خودمختارى كشور دايماً پابند باشند، دعوت نمايد. تا نظريات شانرا بطور ازادانه از طريق اين راديو منعكس سازند.
پروگرام پشتوى BBC از جانب كاركنان آن با همان زبان پشتو كه در كشور ما مروج است انتشار مييابد و كاركنان اين پروگرام به زبان ملي پشتو پابند معلوم ميشوند، ولي آنچه كه براى شنوندگان تعجب آور و تكان دهنده است، عبارت از امحاى زبان درى از راديو BBC و تعويض اين زبان به فارسى پهلوي است. بعبارۀ ديگر گردانندگان پروگرام بي بي سي براى افغانستان بعوض اينكه تعداد كلماتيكه در زبان دري مروج بوده است، كلمات زبان پهلوى ايرانى را داخل ساخته اند.
بطور مثال به كلمات ذيل دري كه اين كلمات به كلمات زبان فارسى پهلوى در پروگرام مربوطۀ بي بي سي تعويض گرديده است، توجه شود:
فارسى پهلوى ايران كلمات مروجه در زبان درى
كارمند مامور
موشك راكت
شمارش محاسبه
هواپيما طياره
درگيري زد و خورد
پيرامون اطراف
پزشكى صحى
بازرگاني تجارتي
نشست اجلاس
ميهن وطن
خوابگاه ليليه
پالشگاه تصفيه گاه
هشدار اخطار
شهروند باشنده
گسترش توسعه
بازتاب انعكاس
واكنش عكس العمل
شهردار شاروال
بازداشت توقيف
نوار فيته
نيرو قوه
برنامه پروگرام
دارايى عايدات (ماليه)
زمين لرزه زلزله
همه پرسى آراى عامه
مرز سرحد
شهرك قريه
دنبال عقب
فرمانده قوماندان
دست كم اقلاً
دانش آموز متعلم
دانشجو محصل
خوانش مطالعه
دادگسترى عدليه
اتش سوزى حريق
هزينه بودجه
ويژه خاص
دادگاه محكمه
ارتش قشون (اردو)
شليك فير
فشرده خلاصه
فرودگاه ميدان هوايى
پيروز كامياب
دبير مدير
سرشمارى احصائيه نفوس
انبار ديپو
آمار احصائيه
بازجويى تحقيقات
چالش (معنى اين كلمه فهميده نشد)
و تعداد كلمات ديگر… خاطرنشان ميگردد كه در ايران در زمان رضاشاه پهلوى، يك تعداد زياد كلمات از زبان فارسى سابقه اين كشور كه به زبان درى امروز كشور ما نزديك بود، حذف گرديد و در ادبيات فارسى ايران به عوض كلمات مذكور، كلمات جديد ديگر بميان آمد و زبان فارسى بعدى (زبان فارسى پهلوي) شهرت پيدا كرد و به اين ترتيب در قاموس زبان فارسى سابقۀ ايران، يك تعداد كلمات تعويض گرديد و يا افزوده شد. اما در كشور ما همان زبان سابق فارسى كه هم در افغانستان م هم در ايران به آن مكالمه ميشد، بدون اينكه به كلمات سابقۀ آن تغيير داده شود، باقى ماند و بعداً اين زبان بنام زبان درى مسمى گرديد و استفاده از آن در مطبوعات، مكاتبات و مراسلات ادامه يافت.
در كشور ما افغانستان تا زمان سقوط طالبان همين زبان درى مروج بوده است، هم در وقت طالبان مكالمه بزبان پشتو در داخل كشور خيلى رواج داشت، ولى بعد از سقوط حاكميت طالبان هم به زبان درى و هم به زبان پشتو صدمه رسيد، به ترتيبى كه در قانون اساسي جديد پشتو به صفت زبان ملى درج نگرديد و تعداد نشريات بزبان پشتو تنقيص يافت و هم در نشريات جارى كلمات مروجۀ زبان درى را كلمات فارسى پهلوي تدريجاً اشغال كرد و به سرعت كاهش كلمات پشتو و هم تعويض كلمات درى به كلمات زبان فارسى پهلوى، در لوحه هاى موسسات رسمى و شخصى در داخل كشور به مشاهده رسيد. درين بي اعتنايى به زبان پشتو هم تعويض كلمات زبان درى به زبان پهلوى، اشخاصيكه در راس وزارت خانه هاى تعليم و تربيه و هم اطلاعات و كلتور قرار گرفتند، نقش عمده بازى نمودند و اين اشخاص بدون احساس مسووليت در برابر فرهنگ و زبان كشور، مطابق قانون جنگل و با بى بندوبارى به ترويج زبان و فرهنگ بيگانه در كشور ما اقدام نمودند.
اين تعويض زبان درى به زبان فارسى و يا تاجكى به سرعت از دروازه هاى اين وزارت خانه ها به مكاتب و جاده هاى كشور سرايت كرد، تا اينكه در موثرترين مراجع تبليغاتي يعنى سرويس اطلاعاتى براى افغانستان (منجمله راديو BBC) نفوذ نمود.
فعلاً نشرات پروگرام فارسى راديو BBC كه از جانب چند تن از نطاقان آن منعكس ميگردد، بطور مكمل بزبان فارسى ايرانى تحت عنوان (زبان درى) انتشار مييابد.
بعضى كسانيكه مقيد به زبان و فرهنگ بيگانه و برضد زبان و فرهنگ كشور ما هستند، حتى از موجوديت زبان درى انكار ميكنند و ميگويند كه اين زبان همان زبان فارسى است و در آن كلمات عربي و لاتيني زياد است. براى اين اشخاص توضيح ميشود كه زبان فارسى پهلوى امروزى نيز يك زبان خالص نيست و در اثر مهاجرت ها و استقرار روابط بين انسانها هيچيك از السنه مردمان دنيا به شكل خالص باقى نمانده است و صرف ميتوان در بين انسانهاى ابتدايى جنگلات آمازون و يا جزاير دورافتادۀ اندونيزيا و يا بومى هاى استراليا و امثال آن چنان السنه را دريافت نمود، كه تقريباً به آن خالص گفته ميشود.
فهميده نميشود كه كاركنان راديو BBC براى افغانستان و هم شعبات مربوطه وزارت اطلاعات و كلتور و هم وزارت تعليم و تربيه به اساس كدام دليل و منطق به عوض يكتعداد كلماتيكه در زبان درى مروج و معمول است، كلمات فارسى پهلوى را داخل ساخته اند؟.
آيا اين كلمات فارسى پهلوى نسبت به كلمات عربى و بعضى كلمات لاتيني و يا اردو كه در زبان درى شامل اند ترجيح دارد؟ هرگاه ترجيح دارد به چه دليل؟
ما معتقديم كه مردم ما به زبان درى به همين تركيب و كيفيتى كه فعلاً دارد، هم در تحرير و هم در تقرير عادت و انس گرفته اند و چنين ميپنداريم كه تعويض نمودن يك تعداد كلمات از زبان درى به زبان ايرانى پهلوى يك علامۀ انحراف از زبان و فرهنگ وطن خود ما و روآوردن به زبان و فرهنگ بيگانگان است و درين صورت در نزد ما اين مفكوره ايجاد ميگردد كه كاركنان راديوى BBC براى افغانستان يا اينكه اصلاً بزبان و فرهنگ كشور ما بدبين اند و يا اينكه ضعف اداره و شخصيت داشته و در تحت نفوذ كاركنان ايرانى راديو BBC ميباشند و باين وسيله در اسارت زبان و فرهنگ ايران و تاجكستان قرار گرفته اند.
علاوه ميشود كه ما به تمام زبانهاى دنيا (بشمول زبان پسنديدۀ فارسى پهلوى و تاجكي) كه يك وسيلۀ مهم براى قايم نمودن روابط بين انسانها ميباشد، ارزش و اهميت قايل هستيم، ولى اين نكته غيرقابل قبول است كه بدون دليل به زبان و فرهنگ كشور ما از جانب اشخاص، گروه ها يا مراجع مختلف كه به زبان و فرهنگ بيگانگان پيوند گرديده اند، بى اعتنايى شود و يا به درجات مختلف صدمه برسد.
اخذ:
افغان ملي جريده: ديمه دوره، دويم كال، يوولسمه ګڼه، د ۱۳۸۳ل كال د سلواغې ۲۲مه.