کور / بېلابيلي لیکني - پخوانۍ / کشف ذخاير مواد معدنی در افغانستان ( ۳)

کشف ذخاير مواد معدنی در افغانستان ( ۳)

(قسمت سوم)


در دو مبحث گذشته ى اين بحث جالب بر اين دو موضوع روشنى انداخته شد:


۱- در بحث اولى گذشته كه اخيراً مقامات پنتاگون و اداره ى مركزى سروى جيولوجيك ايالات متحده امريكا از كشف ذخاير عظيم مواد معدنى تقريباً در تمام جغرافياى افغانستان خبر داده و ارزش تخمينى ان را نظر به قيمت هاى روز يك تريليون دالر بر اورده كرده اند. هنوز يك هفته ازين خبر نگذشته بود كه ښاغلى وحيد الله شهرانى وزير معادن و صنايع كشور گفت كه ذخاير فعلى به ارزش بيش از سه تريليون دالر مواد قابل استخراج دارد.


۲- در بحث دوم گفته شد كه وزارت معادن و صنايع و كل حكومت و دولت افغانستان بايد براى استفاده ازين موهبت بزرگ خداوندى اماده گى كامل گرفته و كارهاى را انجام دهد كه زمينه را براى سروى، استخراج، پروسس و تجارت اين معادن چند تريليون دالرى مهيا ميسازد.


درين كار هاى مقدماتى ولى بزرگ و اساسى به چند نكته ى بسيار مهم اشاره ى مختصر شده بود. تاسيس حاصل مكاتب تربيه كادرهاى مسلكى در ولايات وردك و باميان(اين پشنهاد مخصوصاً به ارتباط معدن حاجيگك صورت گرفته)، ارتقاى سويه تعليمى فارغ التحصيلات فاكولته هاى زمين شناسى و تاسيس ديپارتمنت هاى كاملاً اختصاصى به ارتباط شناخت دقيق معادن كشور، بالا بردن ظرفيت كادرى حكومت تا توان راه  اندازى پروژه هاى بزرگ را پيدا كند، شفافيت سازى كار عقد قرارداد هاى دولتى تا زمينه ى ايجاد هر نوع سو تفاهم و بې اعتمادى را سد كند، حتا بدهى واقعى به مردم تا از فاصله بين دولت و مردم كاسته شود، تامين امنيت ساحه ى معادن از دستبرد زروگويان و جنگسالاران محلى، تعين و اعلان استراتيژى ملى انكشاف معادن و واگذارى ان به بخش خصوصى داخلى و خارجى، تامين امنيت كلى مملكت و ساحات معدن دار بطور اخص تا سرمايه گذاران داخلى و خارجى به كار علاقمندى پيدا كنند، احداث راه هاى ارتباطى از ساحات معدن دار تا ساحات اعمار فابريكات ذوب و پروسس ومواد كمكى تا بنادر كشور، حتى الامكان تمديد خطوط اهن و مقرون به صرفه نميباشد، احداث بنه هاى ابگردان و فابريكات توليد انرژى برق كه از يكطرف مقرون به صرفه و از طرف در سراسر جغرافياى افغانستان عملى ميباشد، اسان سازى شرايط ثبت شركتها، جواز كار وعمليه عقد قرارداد ها تا باعث دلگرمى سرمايه گذاران، و شركتها ى خارجى، شود، ثابت ماندن قوانين كشور براى سرمايه گذارى براى يكمدت طولانى براى جلب اعتماد  سرمايه گذاران احتمالى، حمايت از ساير بخش هاى اقتصاد تا فضاى عمومى كر و سرمايه گذارى بهتر تر ارزيابى شود، حمايت هاى حقوقى و قانونى از بانكها، موسسات هوا نوردى ملكى، شركتهاى بيمه و موسسات مطالعات اقتصادى و حسابى كه باعث تقويت جريان سرمايه گذارى در افغانستان شرده ميتواند و بالاخره حاكميت قانون و جلوگيرى از اعمال خود سرانه و خلاف قانون مشنى قانون شكن، زورگو، غاصب چپاو لگر، حريص، مافيايى، خود كامه و تا دندان مسلح كه تمام كشور را مملكيت شخص خود فكر ميكند و هر روز فاصله ميان حاكميت و مردم افغانستان را بيشتر سخته ميرود.


و اما در مبحث جديد دگرى را مطرح ميكنم كه همه به يك نوعى با كشف ذخاير مواد معدنى در كشور ارتباط ميگيرد:


الف: طى سالهاى گذشته كه انجنيران داخلى و بعضى كشور هاى خارجى مثلاً فرانسه، ايتاليا، امريكا و مخصوصاً اتحاد جماهير شوروى  سوسيالستى در نقاطّ مختلف كشور مصروف كار بودند، حجم ذخاير مواد معدنى به مطابق سطح دانش، و سايل، امكانات، لابراتوار ها و تعلقات انوقشه؟؟؟؟ به اندازه ى بر اورد شده بود كه بعضى ارقام ان زياد مورد دلچسپى قرار نمى گرفت .


ارام ارايه شده فعلى گواهى از ان ميدهد كه ذخاير مواد معدنى افغانستان از قبيل مس، اهن، ذغال سنگ، طلا، كوبالت، ليتيوم، نيوييدم، تيل، گاز، گچ، كرومايت و غيره بحدى بزرگ هستند كه ميتوانند كشور ما را به غنى ترين كشور هاى دنيا مبدل سازد.


بر اساس اين اطلاعات ذخاير تيل و گاز افغانستان تنها در حوزه ى شمال چندين مراتبه بيشتر از ان است كه اتحاد شوروى پيشبينى كرده بود! ذخاير ليتيوم افغانستان بحدى است كه ميتواند با برابرى كند. ليتيوم براى ساختن بطرى هاى Laptap Blackbarry و تلفون هاى موبايل به كار ميرود ويكى از مواد قيمتى محسوب ميشود. راپور جديد ميگويد كه تنها در ولسوالى هاى بهسود و دايميرداد وردك بيش از شصت مليون تن گچ در روى زمين وجود دارد و در هرات و كټواز امكان دستيابى به منافع نفت و گاز وجود دارد و غيره.


موجوديت چند تريليون دالر سرمايه ى خدا داد در كشورى كه قرن ها عقب مانده و مردم ان هنوز از فقر، بچارگى، جنگها، مهاجرت ها، بېسوادى، بيدانشى، مرض، بيكارى و يكعالم مصايب دگر اجتماعى شديداً رنج ميبرند، اميد وارى ان را بوجود مى اورد كه شگوفان شدن اقتصادى كشور باعث بهتر شدن زنده گى مردم شده و اشتغال بيشتر زمينه ى شهرى شدن و متمدن شدن زيادتر را فراهم اورده و حتى از احتمال جنگهاى بعدى ذات البينى جلوگيرى خواهد كرد.


ب- موضوع ايكه در اعلام خبر كشف ذخاير عظيم مواد معدنى در افغانستان موجب نگرانى است، همانا شركت پنتاگون درين سروى ها ميباشد. معمولاً سروى هاى جيولوجيك توسط ادارات تحقيقاتى تخصصى صورت ميگيرد و شركت ارگان هاى نظامى يا استخباراتى شكوكى را بميان مى اورد كه خدا كند در مورد نيات پنتاگون در افغانستان صحيح نباشد.


درست است كه نظاميان امريكا در افغانستان حضور دارند و ظاهراً تحت نام مبارزه با القاعده و تروريست ها در بگرام و كندهار و كنر و هلمند و ساير نقاط كشور پايگاه ها ساخته ميروند و طيارات ان تمام اسمان افغانستان را تحت كنترول خود دراند و ممكن است كه در كار هاى عسكبردارى و سروى ساحات معدن دار كشور سهم فعال گرفته باشد، ولى بايسته بود تا نام پنتاگون در وقت اعلام خبر كشف ذخاير مواد معدنى افغانستان ناگفته باقى ميماند و اين كار ادارات سروى جيولوجيك خوانده ميشدِ!


بهر صورت درك نيات پنهانى اداره ى امريكا كه بالاخره با تمام دموكراسى و هياهوى، اداره ى شركت هاى عظيم چند مليتى ، ترستها، كارتل ها، انحصارات بزرگ، بانكها و خلاصه اداره ىمنافع مشترك مالى است، براى ما افغانها بسيار مشكل است. ما بعلت ظرفيت كوچك نيات اصلى را بسيار دير مى فهميم. تا هنوز بسيارى ها واقعاً نمى فهمند كه امريكا يى ها براى چه در افغانستان مى جنگند؟ و يا ايا همين شعار مبارزه با طالب و القاعده و تروريست واقعاً راست است و يا امريكا په اميد دستيابى بمنابع عظيم نفت وگاز اسياى ميانه و بحيره كسپين تحت بهانه هاى درينجا به پايگاه سازى مصروف است و منافع استراتيژيك اينده خود را رقم ميزند !؟


نيويارك تايمز مينوسيد كه معادن ليتيوم افغانستان ان قدر وسيع است كه پنتاگون در ياد داشتى غير رسمى ان را به ذخاير نفتى عربستان سعودى تشبيه كرده است.


مقامات امريكا يى همچنين گفته اند كه معادن مس و اهن افغانستان بحدى بزرگ هستند كه ميتوانند اين كشور را به يكى از برزگترين صارد كننده گان اين فلزات تبديل كند و جنرال ديويد پاتريس قوماندان جديد التقرر نيروهاى ناتو و ايالات متحده امريكا اينك به كار اربكى سازى و يا مليشه سازى(پوليس محلى) مصروف شده چندى قبل په روزنامه ى نيويارك تايمز گفته بود كه معادن افغانستان خيره كننده است . بگفته وى اين معادن قطعاً ميتواند شرايط افغانستان را تغير دهد(۸صبح- ۲۹ جنوارى ۱۳۸۹).


اظهارات فوق الذكر بعضى منابع امريكايى از يكطرف و پايگا. سازى هاى امريكايى ها در نقاط مختلف كشور، اين شكوك را بميان مى اورد كه مقامات امريكايى از قبل درباره ى ذخاير مواد معدنى افغانستان معلومات كافى داشته و از همينرو به بهانه هاى وارد معركه شده اند كرسچن ساينس مانيتور منوسيد كه اخبار ثروت معدنى افغانستان شكوكى را در نيات امريكا بر ملا ميسازد و اوازه هاى وجود دارد كه امريكا ميخواهد بصورت طويل المدت درينجا باقى بماند(خدمتگار، ۲۹ جوازى ۱۳۸۹) كه اين خود بسيارى حساسيت بر انگيز و جنجالى من نمايد .


اگر اين شكوك درست بشد كه البته از ديد مقامات استخباراتى و سياسى كشور هاى بزرگ  منطقه مانند چين و روسيه و كشور هاى همسايه پنهان نمى ماند، درينصورت بايد يقين كه جنگ در افغانستان ادامه مييايد و اميد رسيدن په منافع بزرگ زير زمين خون ده ها هزار بيچاره دگر را به زمين خواهد ريخت!


خواننده گان غزيز شايد يك فلم امريكايى را ديده باشند كه صاحبان سرمايه و قدرت سياسى ر دنياى غرب، بارى خون ده هزار انسان سياه پوست را براى دستيابى به ( الماس) به اسانى به زمين مى ريزند و براى زياد شدن تمول بى حساب خود رحشت و جنايت مى افرينند!


ج- شناخت امريكا با معادن افغانستان سابقه ى طولانى دارد و به دوران لشكر كشى، امريكا يى ها يه افغانستان منحصر نمى شود. وقتيكه سر درا محمد داوود صدراعظم بود از ايالات متحده امريكا تقاضا نموده بود  تا افغانستان را در قسمت توصيه نقشه ى با كيفيت دقيق معادن همكارى كند و توپو گرافر هاى امريكا يى ( نقشه برداران) در سالهاى ۱۹۵۸ و ۱۹۵۹  (۱۳۳۷- ۱۳۳۸هـ ش ) با پرواز هاى خود ۲/۳ حصه خاك افغانستان ( ۱/۳ شمال را اتحاد شوروى اغاز كرده بود) را سروى و عسكپردارى نمودند و نقشه هاى ان را در سال ۱۳۶۰ م به وزارت معادن و صنايع افغانستان سپردند. در سال ۱۹۶۳ امريكايى خواستند تا تحقيقات قبلى را با همكارى افغانها ادامه بدهند، اما در انوقت موجوديت چپى ها در دستگاه هاى دولتى بحدى زياد شده بود كه مانع اينكار امريكا يى ها شدند.


بعداً كانادايى ها از طرف اداره ها انكشافى ملل متحد به اينكار پرداختند ( ۱۹۷۴- ۱۹۷۶ ) ايشان ذخاير مواد معدنى افغانستان را دلگرم كننده خواندند. اين دو كانادايى راپور شان را در سال ۱۹۷۷ (۱۳۵۶) به دولت سپرد كه نتايج ان بنا به عللى پوشيده ماند و به اطلاع مردم رسانيده نشد.


البته درين جريان تيم هاى متخصصين اتحاد شوروى در افغانستان بسيار كار كردند. ممكن است كه ايشان نتايج بعضى يافته هاى خود را بخاطر منافع و سياست هاى اتحاد شوروى اشكار نساخته باشد. اين سلسله همچنان ادامه ميسايد تا اينكه اداره ى مركزى سروى جيولوجيك و پنتاگون امريكا افغانستان را صاحب يك تريليون ثروت زير زمين ميداند كه ميتواند چهره ى افغانستان  را تغيير بد هد. ثروتى كه ښاغلى وحيدالله شهرانى ان را سه تريليون دالر يا سه هزار بليون دالر( هر بليون يكهزار مليون دالر) ميداند!


امكان دارد اين ثروت سرشار افغانستان را به شاهره ى ترقى و تقالى رهنمونى كند و امكان درد كه مصيبتى شود كه اتش جنگ را در چندان بسازد. زيرا حرص كمپنى هاى بزرگ دينا، كمپنى هاى چند مليتى و سياستمداران سيرى ناپذيرى كشور هاى معطنم بحدى بى حد و حصر است كه صد ها تريليون دالر براى بقاى استراتيژيك ان ها كفايت نمى كند. تحليل اين موضوع و ذكر بعضى مسايل دگر مربوط به معادن افغانستان را در بحث دنبال ميكنيم.