کاروان آزادی وتروریزم یهودی
بعد از سرنګونی اتحاد جماهیر شوروی ، واز هم ګسستن حلقه های آهنین امبراتوری شوروی ، غرب یکجا با صهیونیزم جهانی برای تشهیر استراتیژی جدید خود که اسلام ومسلمانان را دشمن تمدن و ترقی غرب می پنداشت ، دست به کار شدند ، ویکی از اهداف بنیادی استراتیژی جدید غرب بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی این بود تا مفهوم ترورزم را به اسلام ومسلمانان منسوب کنند . اګر امروز جریانات سیاسی جهان را برسی کنیم ، به وضاحت کامل دیده می توانیم که غرب درین راستا با حلیف صهیونی خود به هدف خود نایل ګردیده است ، غرب توانسته است تا هر حرکت ضد غرب را در چوکات مفهوم تروریزم داخل نموده آنرا سرکوب نماید ، محاربه با تروریزم را چون حربه یی برای سرکوب کردن هر ګونه حرکت مخالف غرب ایجاد نمودند .
تروریزم آن مفهومیکه جهان غرب آنرا برای سرکوب کردن هر آن حرکت مخالف که در قبال غرب از سوی مسلمانان سرمی زند خلق نمود ، ودر چند دهه آخیر آنرا بشکل فراوان برای سرزنش مسلمانان استعمال نمود ، بلکه غرب این تهمت را به اسلام بست که در تشجیع تروریزم ودهشت افګنی رول دارد ، وارهاب را تقویه می کند . هر آن حرکت که خلاف مصلحت های غرب در جهان سرمی زند آنرا تاپه تروریزم زده حق سرکوب نمودن آنرا بدست می آورند ، مفهوم تروریزم در جهان چنان شناخته شد که ګویا با مسلمانان وابسته است ، هر ګاه مسلمان خلاف اراده یی غرب عزم کند تا حقوق خود را بدست آورد ، دهشت افګن شناخته شده ، وسزاوار عقاب شمرده می شود .
اما قتل وکشتار های بدون حق ، چور وچپاول ثروت ها … که در جهان اسلام از سوی قوت های غاصب غرب براه انداخته می شود، دفاع از مصلحت های ملی غرب نامیده می شود .آیا حمله بالای کاروان آزادی که برای ملت در محاصره کمکهای انسانی را حمل کرده بود ، ترورزم نامیده نمی شود ؟، یقینا که تروریزم حقیقی همین است که بالای مردم غیر مسلح از هر نوع سلاح سنګین استفاده شود .
درتاریخ سیاه وپراز ظلمت خویش یک بار دیګراسرائیل به جهانیان ثابت نمود ، که در جهان بشریت پادشاه بلا منازع جرم ، وحشت وبربریت است . ظلم ، تجاوز ، غارت ، کشت وخون از خصلت های شناخته شده این قوم پلید است . یک بار دیګر هویت پلید خود را با هجوم وحشي خویش بالای کاروان آزادی که بسوی غزه یی محاصره حرکت کرده بود اظهار نمود . کاروان آزادی که برای باشنده ګان باشهامت و سربلند غزه که از مدت چهار سال بدین سو در محاصره ضالمانه یهودها غاصب قرار دارد ، مواد ارتزاقی و کمک های انسانی را حمل کرده بود ، می خواست تا این محاصره یی ضالمانه را خاتمه بخشد .
آنانیکه درین کاروان غرض خاتمه بخشیدن به محاصره غزه اشتراک کرده اند ، می دانستند که با دشمن وحشی و بی رحم روبرو می شوند ، وهر ګونه احتمالات را در مسیر راه خود سنجیده بودند ، مګرباحساس انسانیت واسلامیت که در ضمیر شان صدا بلند کرده بود کمر بسته بودند ، که باهمه این احتمالات مواجه کنند تا این محاصره یی ظالمانه را خاتمه بدهند ، اینها قهرمانانی استند که به قیمت خون خود حاضر شدند که دربرابر جور وظلم اسرائیل صدا خود را با شجاعت وبسالت کامل بلند کنند .
آنانیکه درین کاروان آزادی غرض خاتمه بخشیدن به محاصره ظالمانه غره اشتراک کرده اند ، قهرمانان واقعی استند ، که بدست خالی وسینه های برهنه در مقابل تجاوز وحشی یهودها مقاومت کردند واز رسالت خود به قیمت خون خود دفاع کردند ، خصوصا جوان های باسل وبا شجاعت ترکیه که خون پاک شان نامه یی همدردی وتضامن ، اخوت اسلامی و همبستګی و آزادی را به غزه یی محاصره رسانید .
آنانیکه درین کاروان آزادی غرض خاتمه بخشیدن محاصره یی غزه اشتراک کرده اند ، قهرمانانی استند که رسالت بزرګتر ازین داشتند تا این که تنها مواد ارتزاقی و کمک های انسانی را به غزه برسانند ، در حقیقت رسالت اینها خاتمه بخشیدن به محاصره غزه است ، و معرکه یی را براه انداخته اند که نظامهای فرسوده ازآن عاجز شده اند ، بلکه بعضی از آنها در حصار بالای غزه دست دارند ، بلکه جز ازین حصار را تشکیل می دهید .
در حقیقت این یکی از معرکه های آزادی و کرامت انسانی است ، واین یک مرحله سازنده در راه آزادی فلسطین و پایان حصار غزه شمرده می شود ، چونکه اینګونه مبارزه در راه آزادی از حقیقت وسرشت ناګوار یهودهای غاصب پرده بالا می کند ، وچهره یی حقیقی آنان را برملا می کند . در معرکه یی کاروان آزادی – درګیری میان یهودهای غاصب وهمدردان با غزه – مفهوم شامل تروفراتری نهفته است ازینکه مجرد رسانیدن کمکهای انسانی به غزه باشد طوریکه متذکر شدیم ، درین کاروان باعربها مردانی ازتابعت های دیګری هم در راه آزادی خون ځویش را ریختند ، ومعضله یی فلسطین را دایره وسعتر بخشیدند ، واین کار حتما باعث خواهد شد که آنهایکه با اسرائیل در حصار غزه همکار استند زیر فشار واقعی ملت ها قرار ګیراند .