کور / خبرتیا او پيغامونه / احتجاج به ګردانندګان محترم افغان- جرمن آن لاين!

احتجاج به ګردانندګان محترم افغان- جرمن آن لاين!


چندی قبل ضمن ايميل مفصل از حضور شما عاليجنابان احترامانه درخواست کردم، که لطفاً در نوشته های تان هنګام خطاب به مردم افغانستان از ترمينالوجی/ ترمينالوژی ايرانی استفاده نه کنيد. هرګاه خودرا ژورناليستان وفرهنګيان افغان می دانيد؛ ازآب و هوای آن سرزمين مرد خيزو غرور آفرين درطول عمراستفاده کرده ايد و اکنون نيز به بــنام پر افتخار افغان در کشور های خارجی به حقوق و امتيازات دست يافته ايد، لطفاً در خبرها و اعلاميه های تان از ترمينالوژی افغانی استفاده بريد، چه به هيچ وجه صواب نه خواهد بود تا با استفاده از منابع ايرانی، اګاهانه يا غيراګاهانه در پخش و تعميم ترمينالوژی بيګانه سهم ميګيريد.


 
و اما امروز درپيغام ملا محمد عمر بمناسبت عيد سعيد فطر(که من با فحوا و مُفاد سياسی آن هيچګونه تعلقی ندارم) چيز جالب توجهء را ملاحظه نمودم، که سراسر درخور توبيخ و احتجاج است .


زير  عنوان « ملا محمد عمر: امريكا در افغانستان شكست خورده است » به اين پاراګراف توجه فرماييد:
 
« ملا عمر» در اين بيانيه تاكيد كرد كه اين جنبش روابط حسن همجواري را با همسايگان خود رعايت مي كند. آمريكا و ناتو بايد تاريخ افغانستان را در جنگ هاي طولاني بررسي كنند كه چگونه قبايل پشتون [؟؟] در قرن چهارم بر اسكندر پيروز شده اند وچگونه با انگليسي ها 80 سال جنگيدند تا آنها را شكست دادند.


از شما ګردانندګان محترم می پرسم که آيا درين خبر بنابه جهل و نادانی در برابر قبايل پشتون دو سواليه ګذاشته ايد يا اينکه اين امر بنابه تبليغات ضد افغانی بيګانه ها، در مغزهای تان جا ګرفته است؟


مګر هنوز هم  احساس مسووليت نمی کنيد، که با  ارائه ء خبر های مملو از دشمنی و ضديت عليه پشتونها، به مسخ حقايق می پردازيد؟


در پاسخ به ديد نارسا و غيرمسوولانهء تان پارګراف چند از جلد اول کتاب « تاريخ مختصر افغانستان، نشر کردهء تاريخ انجمن افغانستان، ۱۳۴۶ » تأليف علامه عبدالحی حبيبی- مؤرخ و دانشمند بزرګ افغان را درينجا نقل می کنم، که مقاومت حماسه آفرين افغانها را در برابر نيروهای مهاجم به رهبری سکندر مقدونی، چنين نقل می کند: «  اسکندر از درهء خاواک پاروپاميزاد به کاپيسا ګذشت، و نيکاتور را به حُکمرانی آنجا ګماشت، و بروادی کابل تيرياسپ را حُکمران ګردانيد، و در هر مرحله از طرف مردم نبردها رفت و مقاومتها کردند، ودر جنګی که با اسپيزی( غالباً يوسف زی کنونی) دروادی کُنړروی داد، چهل هزار اسير و دوصد وسی هزار ګاو به يغما ګرفت . . .»  ص ۴۲ .


درجای ديګری چنين می خوانيم : « اسکندر در صفحات کُنړ تا باجوړ با مقاومت عنيف افغانان مواجه آمد، ودر جنګهای آنجا دو بار زخم برداشت . . . » ص ۴۳ .


اين تنها تاريخ معتبر و مؤثق علامه حبيبی نيست، که چنين حقايق را با درايت کامل بازګو می کند، بلکه مؤرخان ملی و بين المللی نيز همه حکايت های مفصل اندر اين باب نګاشته اند، که ذکر همهء آن از حوصلهء اين بحث خارج است .


درآخربايد اين نکته را نيزبه حضور آن عاليجنابان مبرهن ساخت، که در بازګويی حقايق نه جهل و بی خبری جای دارد و نه تعصب و کينه ورزی .                                                                                                                                       اميدوارم آينده درکار تبليغاتی و فرهنګی تان به معيارهای علمی و مسلکی ژورناليزم، توجه دقيق و همه جانبه مبذول داريد.




دوست گرامی محترم خپل صاحب !


 امید است سلام های دوستانهء ما را بپذیرید. پورتال افغان جرمن آنلین به مثابهء آینه است که دیگران  خود را در آن می بینند. و هیچ کس آرزو ندارد که زشت معلوم گردد. از همین سبب انتقاد معقول وبه جای شما را از دل و جان  میپذیرد  . سعی و کوشش می نماید تا جلو همچو اشباهات گرفته شود . و افتخار می کند که افراد و اشخاص وطن پرست ،  بادیانت ،  شجاع مثل شما را دارد.


از انجا که پورتال افغان جرمن  به مثابه خدمت گذار واقیعی  مردم خود است رسالت دارد. از اشخاص معقول و شریفی مثل شما دعوت همکاری نماید.وتجربه های نیک شما را با هموطنان خود شریک نماید.



با احترامات فایقه


بخش خبری افغان جرمن آنلین