کور / اسلامي / احکام مریض در ماه رمضان

احکام مریض در ماه رمضان

تتبع ونگارش :

امین الدین « سعـیـدی- سعید افغانی »

مدیر مرکز مطالعات ستراتــیــژیکی افغان

ومسؤل مرکزفرهنگی د حق لاره- جرمنی

خداوند پاك در سوره بقره ( آيات ۱۸۳ – ۱۸۵ ) ميفر مايد :

« يا يها الذين امنوا كتب عليكم الصيام كما كتب عــلى الذين من قبلكم لعلم تتقون ، ايامٱ معدودت فمن كان منكم مريضٱ او على سفر فعدة من ايام اخر ا … يريد الله بكم اليسر ولا يريد بكم العسر .. »

( اى مـؤ منان ! روزه بر شما فر ض گرديــده چنانچه بر كسانيكه پيش از شما بـــودن فرض گــــرديده بود تا پر هيز كار شويد وخلعت تقوى را در بر كنيد ، روزه در روزه هاى شمرده شده واندك بر شما فرض گردانيده شده ، پس هر كدام از شما كه مريض ويا در سفر باشد برايش رواست كه روزه را بخورد وقضاىى آنرا در روز هــاى ديگر بياورد وبر كسانيكه به مشقت زياد از عهده آن مــــى 
بر آيند فديه است به اندازه خوراك يك روزه يك مسكين ، وهر كه بـه خوشى ورضاى خود در فديه افزودى به عمل آرد وبيش از يك نفر مسكين را سير سازد برايش بهتر است روزه ، گرفتن تان براى شما بهتر است اگر ميدانيد . ماه رمضان ما هيست كه در آن قرآن نازل شده كه براى مردم وسيله هدايت ودلايل روشن از رهنمايى ووسيله امتياز حق از باطل است . پس هر كه حاضر آن ماه باشد وآنرا در يابد آنرا بگيرد وهر كه مريض ويا در سفر باشد برايش رواست كه آنرا نگيرد وقضائى آنرا در روزهاى ديگرى بياورد وشماره روزهاى 

فوت شده را تكميل كند.

خداوند خواهان آسانى وسهولت بر شما ست واراده عسرت ودشوارى بر شما را ندارد ، وبراينكه شما ، شمار آنرا تكميل كنيد وبراى اينكه خداى خود را به بزرگى ياد كنيد شما را رهنمونى كرده وباشد كه شما با سپاس وشكر گزار ومنت بار خداى خود باشيد .)

امــــراض :


مفسران ، فقها وعلما ء دینی امراض كه خوردن روزه را به توصيه داكتر معالج متدين جواز دانسته عبارتند از : (امراض سل ، امراض صدرى ، امراض معدوى ، امراض روانى ، كه انسان به گرفتن روزه از حالت نورمال خارج ميگردد. ( وغيره امراض خطرناك ومضر …) اگر شخصى فقط بــه اساس وهم وخيال خود كه گويا روزه ء اورا مريض مى سازد ويا مريضى اور افزايش ميدهد ، در حاليكه آن را تجربه هم نكرده ونه دكتور متخصص متدین برا يش مشوره داده روزه ء نگيرد گنهگار بوده وبايد كفاره آنرا هم بپردازد.

همچنان برای زنان که مریض اند ،داکتر معالج متدین در مورد ضرر مرض برای مریض توصیه نماید ودر تشخیص مرض که آیا مرضش مزمن ، دائم است و يا مؤقت حکمی صحیحی خویش را اعلان میدارد .که بعد از توصیه داکتر معالج احكام مريض درهنگام روزه بر او تطبيق ميشود.

استنتاج کلی در مورد احكام مریض در ماه رمضان :

– اګر ګرفتن روزه بر مسلمان بنابر مریضی سخت شود ، وګرفتن روزه موجب افزايش مریضی اش ، شود، ووداکتر معالج و مسلمان كه تشخيصش درست باشد به او بگويد كه روزه برايشان ضرر داشته و دردشان را افزايش مي دهد و جان او را به خطر مي اندازد؛ در اين صورت اگر مرضش مزمن و دائم باشد پس مي تواند روزه نگيرد و در مقابل هر روز به يك مسكين به اندازه نصف صاع (تقريبآ يك كيلو و نيم) خوراك بدهد و قضاي روزه بر او لازم نيست.

– اگر نوع مرضی مزمن و دائم نبوده نيازى به خوراك دادن مسكين نيست بلكه بايد صبر كند تا از آن مرض شفا پيدا كند و سپس قضاء روزه اش را بگيرد، از آنجاييكه خداوند در قرآن ميفرمايد: « وَمَنْ كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ» (البقرة : ۱۸۵)، يعنى: « پس‌ هر كس‌ از شما مریض بود يا در سفر باشد پس‌ لازم‌ است شمار آن‌ از روزهاي‌ ديگر (را روزه بگيرد)”

– اگرداکتر معالج متدین تشخیص کرده بود كه مريضش مزمن و دائم ميباشد و آن شخص به ازاى هر روز كه روزه نميگرفته يك مسكين را خوراك ميداده، ولى برفرض بر طرف شدن بيماري و بازگشت سلامتي، در آن صورت سال آينده را بايد روزه بگيريد و قضاي سالهاي گذشته كه افطار كرده است و كفاره ي آنها را پرداخت كرده است بر او لازم نيست.

و خوراك يك مسكين برابر است با نصف صاع از خوراك معمولى كه در شهرش رايج است، مانند خرما، برنج، و غيره، و نصف صاع برابر است با تقريبا يك كيلو و نصف (1.5Kgs.)

پس اگرمریضی اين زن چندان جدى نباشد و خفيف باشد و با روزه گرفتن ضررى به او نميرسد براى شوهر جائز نيست كه او را وادار به افطار كردن و شكستن روزه كند، ولى اگر مریضی اش جدى باشد، پس احكام فوق الذكر بر او منطبق ميشود.


شيخــوخت ويـا كبر سن :


شيخوخت ويا كبر سن بدين معنى است . آنعده از مسلمانانيكه توانمندى گـــرفتن روزه را از دست داده باشند . به اساس اين حكم الهى «وعلى الذين يطيقونه فدية طعام مسكين » پيران كهن سال وزنانى كه نتوانند روزه گيرند پس بايد فديه بدهند.
 همچنان اين حكم شامل حال انعده از كسانى ميگردد كه به امراض مزمن كه علاج دوباره آن غير ممكن باشد . برآنان گرفتن روزه فرض نيست در بدل آن ميتوانند فديه دهند که همان سير كردن هر روزه يك نفر مسكين است .

حـــمـــــــل :


زنان كه حامله اند وميدانند كه به گرفتن روزه براى حمل وخود آن ضرر ميرسد مكلف به گرفتن روزه نيستند. 


ارضـــــــاع :


اگر زن شيرده گمان غالب كند كه در صورت روزه گرفتن ضرر شديد به طفل وى خواهد رسيد اجازه دارد روزه نگيرد.صرف قضاى روزه بر آنها فرض است .
از انس بن مالك كعبى (ر ض ) روايت شده كه رسول الله عليه السلام فرموده است :

« إن الله عزوجل وضع عن المسافر الصوم وشطر الصلاة وعن الحبلى والمرضع الصوم »

« خداوند عزوجل برداشته از مسافر روزه ونصف نماز را واز زن حـــاملـــه وشير ده روزه را »

( احمد ، ابو داود ، ابن ماجه ، تر مذى ) 


امام ابو حنيفه ( رحمة الله عليه ) ميفر مايد : اگر زنى حامله يا شير ده از روزه گرفتن بتر سد جايز است افطار كند فرق نمى كند كه خوف او بر خودش وطفل اش ويا تنها بر خودش ويا تنها بر طفل اش باشد ، ودر صورت كه قدرت يافت صرف بر او قضا ء لازم است نه فديه ، همچنان پيهم روزه گرفتن در ايامى كه قضا مى كند بر او لازم نمى باشد. اين حكم براى زنى كه فرزند خود را شير ميدهد وزنى كه براى شير دادن اجير شده فرقى ندارد زيرا اگرمــادر طفل باشد شير دادن به اساس ديانت بر او وجب است واگر اجير باشد شير دادن به اساس عقد بر او واجب شده است .


حـــــائض ونفـــــاس :

زنانيكه به دوره حيض ونفاس باشند جواز ندارد كه روزه دار گردند . اگر زن حائض وزنى كه در نفاس است روزه بگيرند ، روزه آنها صحيح نيست ؛ چون يكى از شروط صحت روزه ، پاكي از حيض ونفاس است وبر آنها 
قضا واجب است . 


در حديث از بى بى عايشه (رض ) روايت است : « كنا نحيض على عهد رسول الله (ص) فنؤ مر بقضا ء الصوم ولا نؤمر بقضا ء الصلاة » « ما در زمان پيامبر صلى الله عليه وسلم به حيض مى افتاديم ، به مادستور داده مى شد كه تنها روزه را قضا كنيم نه نماز را »( صحيح سنن الترمذي : ۶۳۰ ) ،( صحيح مسلم : ۱/۲۶۵/۳۳۵) ، ( سنن ابو داود ۲۵۹ و ۱/۴۴۴/۲۶۰ ) 
زن هر زمانيكه از دوره خلاص شدند بــه تجديد نيت به گرفتن روزه اقدام نمايند.

زنانه حائضه ونفسا ء روزه فوت شده شانرا بعد از رمضان قضا ء مى آورند.( اگر دوره نسائى اش قبل از فجر صورت گيرد ميتواند اول نيت وبعدٱ به گرفتن روزه ا قدام نمايد واگر دوره نسائى آن بعد از فجر صورت گيرد در صورتيكه خواسته باشد ميتواند در همان روز از خوردن ونوشيدن اباء ورزد . ولى روزه آن درست نبوده بايد به قضاء آن مبادرت نمايد. (
قابل تذكر است آنعده از زنانيكه مريض به جريان دم متداوم مبتلا ء اند ( خارج از ايام حيض ونفاس ) ميتوانند روزه بگيرند. وحتى نماز پنچ گانه را بشر ط آنكه براى هر نماز وضو جداگانه نمايد ، اداء نمايد.

اگر زن فقط يك لحظه قبل از شام حيض يا نفاس ببيند روزه اش باطل گرديده وبايد آنرا قطع كند. اگر خون حيض يا نفاس براى لحظه يى هم قطع شود براى روزه نيت كند هر چند غسل را كمى به تأخير اندازد.
تبصره :
بايد دانست اگر روزه انسان فاسد شود بايد از خوردن ، نوشيدن وساير شكننده هاى روزه به جهت احترام رمضان خود دارى كند اما اين حكم بر اى حائض ونفسا ء تطبيق نميشود بلكه بروى لازم است كه خوردن ونوشيدن خود را از چشم مردم پنهان نمايد.


شدت گـرسنگى وتشنگى :


اگر روزه ء دار از شدت گر سنگى بـــه خطر زندگى يـــا خطر فتور در عقل باشد ميتواند روزه نگيرد .


تــرس از هـلاكت :


اگر به علت محنت ومشقت احتمال مردن ، يا ظالمى بر كسى جبر كند كه اگر روزه گرفتى تر خواهم گشت يا به سختى ترا لت وكوب خواهم كرد ويا يكى از اعضاى بدن ترا قطع خواهم كرد ، اجازه است كه روزه نگيرد.


بــى هــوشى :


اگر بيهوشى بر كسى طارى گردد وچند روز دوام كند . در اين صورت قضاى روز هاى كه مانده واجب است .

جنـــــــون : 


اگر جنون بر كسى طارى گشت واز آن هيچ وقت بهبود نمى يابد از گرفتن روزه معاف است ، قضا وفديه واجب نمى باشد ولى اگر بهبود يافت ، قضا بر وى واجب است.


تبصره : 


اگر بيمار ومسافر با گرفتن روزه دچار مشقت نشوند ، روزه گرفتن بهتر است واگر دچار مشقت شوند بهتر آن است كه روزه نگيرند. در حديث شريف از ابو سعيد خدري (رض ) روايت است : « با پيامبر صلى الله عليه وسلم در ماه رمضان به جنگ با كفار رفتيم بعضى از ما روزه بودن وبعضى ديگر روزه نبودند بدون اينكه از همديگر ايراد بگيرند ومعتقد بودند كسى كه توانايى روزه دارد اگر روزه بگيرد بهتر است وكسى كه توانايى روزه را ندارد بهتر آن است كه روزه نگيرد »( مسلم ۱۱۱۶ -۲/۷۸۷/۶۹ ) ، ( سنن الترمذى ۲/۱۰۸/۷۰۸ )

حالاتى كـــــه شكستن روزه در آنها جـا يـــز است :


حمله نا گهانى مرض كه خطر مرگ را دربر داشته باشد ويا حوادث ترافيكى توام با خطر باشد.
اگر كسى نا گهان مريض شود ويا در صورتيكه روزه خود را نشكند خطر شدت بيمارى اورا تهديد ميكند جـواز دارد روزه خود را بشكند. اگر كسى را مار ويا گژدم گزيد وضرورت به دوا باشد ميتواند روزه خود را بشكند.

فـــديــــه چیست :


طوریکه قبلآ خدمت خوانندګان محترم بعرض رسانیدم : اگر زن حامله وشير ده توانايى روزه گرفتن را نداشته ويا از آسيب ديدن كودكشان بيم داشته باشند ، ميتوانند روزه نگيرند ولى بايد فديه بدهند ولاز م نيست روزه را قضا كنند.

از ابن عباس روايت است : « رخص للشيخ الكبير والعجوز الكبير ة فى ذلك وهما يطيقان الصوم أن يفطر ا إن شا ء ، ويطعما كل يوم مسكينا ، ولا قضا ء عليهما ، ثم نسخ ذلك فى هذا الايه « فمن شهد منكم الشهر فليصمه » وثبت للشيخ الكبير والعجوز الكبير إذا كان لا يطيقان الصوم والجلي والمرضع إذا خافتا أفطر تا ، وأطعمتا كل يوم مسكينا»« به پير مرد وپير زني كه توانايى روزه گرفتن را دارند اجازه داده شد تا اگر خواستند روزه نگيرند وبه بدل هر روز ، مسكينى را غذا بدهند» وقضاى روزه بر آنها لازم نيست ، سپس ؛ اين حكم با آيه « فمن شهد منكم الشهر فليصمه » نسخ شد ولى ( آن حكم ) براى پير مرد وپير زنى كه توانايى روزه گرفتن را ندارند ثابت مانده است .

همچنين زن حامله وشير ده اي كه ( بر حال خود يا طفل خود ) بيم 

دارند مى توانند روزه نگيرند وبه بدل هر روز، يك مسكين را طعام دهند »( بيهقى : ۴/۲۳۰ )


همچنين از ابن عباس روايت است :« إذا خافت الحامل على نفسها ، والمرضع على ولد ها فى رمضان قال : يفطران ، ويطعمان مكان كل يوم مسكينا ، ولا يقضيان صوما »« اگر زن حامله از ضرر به جان خود وزن شير ده از ضرر به طفلش بيم داشت ، مى توانند روزه رمضان را نگيرند وبه جاي هر روز مسكيني را طعام دهند وقضاي روزه بر آنها لازم نيست »( صحيح البانى در كتاب الاروا ء ) ۴/۱۹ ) اين حديث را به طبرى ( ۸ ۲۷۵ ) نسبت داده وگفته است : سند آن به شرط مسلم صحيح است )


مقدار طعام واجب :
از انس بن مالك روايت است : « أنه ضعف عن الصوم عاما فصنع جفنة ثريد ودعا ثلاثين مسكينا فاشبعهم »« او سالى دچار ضعف شد بطوريكه نتوانست روزه بگيرد ، پس كاسه اي تريد گوشت درست كرد وسى مسكين را دعوت وآنها را سيركرد »( الاروا ء ۴/۲۰) ، ( دارقطنى : ۲/۲۰۷/۱۶ )


تبصره : 


فديه شامل ، طعام ، غله ، وقيمت آن هم ميگردد ، مقدار فديه به اندازه صدقه فطر است .
ولى اگر شخص از مرض بهبود يابد ، قضائى روزه فوت شده بر او واجب است ، خداوند پاك در مقابل فديه او اجر وثواب نصيب اش ميگرداند.

در غذا دادن ( صبح وشام ) معيار حد وسط غذايى ميباشد كه خود شخص در زندگى عادى خويش ميخورد.



قــــضا ء روزه :

معناى قضا ء عبارت از يك روز روزه گرفتن بعد از ماه رمضان بجاى يك روز روزه يى كه در ماه رمضان باطل گرديده ، ميباشد.
قضا ء روزه ميشود در ايامى كه گرفتن روزه در آن ممنوع نباشد صورت گيرد. قضا ء روزه را الى اغاز ماه مبارك سال نو ميتواند بجا ء آورد. قضا روزه ميتواند پى در پى ويا متفرق صورت گيرد.

كفــــاره چيست ؟

كفاره عبارت از جزاى شرعى ميباشد كه پروردګار با عظمت ما آنرا بر كسيكه بعضى از جرايم از او سر زند تعين فرموده است مانند وجوب كفا ره بر قاتل يا كسيكه سو گندش را مى شكند. 
كفاره بر روزه دار وقتى واجب ميشود كه عمدٱ روزه خود را فا سد نمايد مثلآ اينكه جماع كند.


كفاره دو ماه روزه پى درپى را ميگويند ، در صورتيكه در اين دوماه رمضان وروزه هايكه روزه در آن منع گرديده است نباشد . اگر به گرفتن دو ماه روزه نيز قادر نبود ، به شصت مسكين طعام دهد . كفاره در روزه فرضى بوده در فساد روزه غير رمضان كفاره وجود ندارد ، اگر چه قضاى رمضان هم باشد.
 دادن طعام به ۶۰ مسكين ، فقير ، محتاج ، نـــه براى كسانى كه نفقه ايشان بر او فرض باشد
 ( مانند پدر ، مادر ، زن) همچنان ميشود مقدار طعام را به پـــول نيز تاديه گرد وهمچنان ميتوان همان مسكين رابراى ۶۰ روز كامل طعام داد.

( طعام شامل نان چاشت ، شب ونان صبح ميگردد).

پایان

نام مقاله : احکام مریض در ماه رمضان

تتبع ونگارش : امین الدین « سعیدی- سعید افغانی »

مـدیـر مرکز مطالعات ستراتیژیکی افغان و

مسؤل مرکز فرهنگی دحق لاره – جرمنی

ادرس ارتباطي : بريښنا ليک :

saidafghani@hotmail.com