شخصیت ورفتار آقای داکتر عبدالله عبدالله را که ازهمسنګران نزدیک شهید احمدشاه مسعود بوده است وبااستفاده از اعتبار مسعود برای خود نام ونشان دست وپا کرده است، مورد تجزیه وتحلیل قرار میدهم. هدف بنده ازنوشتن این مطلب، ارائه روشنی به دور از خصومت و تضاد شخصی میباشد که فقط به منظور تبین یک واقعیت صورت میګیرد. نګارنده آقای عبد الله را از دو چشم انداز متفاوت می شناسم. چشم انداز اول آشنایی شخصی خودم با وی میباشد که عمر این آشنایی ازده سال بیشتر نمیشود. چشم انداز دوم، کسانی را میشناسم که آنها با آقای عبدالله آشنایی طولانی وغیر رسمی داشته اند واز خصوصیات اخلاقی وماهیت اصلی شخصیت وی درک وتصویر دقیق دارند. براساس شناخت وبرداشتی که خودم از وی دارم، او را فاقد سواد سیاسی، فاقد اندیشه، فاقد صداقت سیاسی وفاقد تعهد به ارزشهای انسانی میدانم . من تعجب میکنم که آقای عبدالله چګونه بدون پشتوانه ی تحصیلات اکادمیک در سیاست ودیپلماسی وفقط با زبان شکسته وبسته انګلیسی درمقام وزیر خارجه دولت افغانستان برګزیده شده بود! سیاست خارجی یک کشور ازجمله پدیده های مهم وحیاتی آن کشور میباشد که برای مدیریت آن کسانی مانند آقای داکتر عبدالله، به این میماند که مستری را درجای داکتر بنشانند.
داکترعبدالله در دوران حیات شهید احمدشاه مسعود، در جمله دوستان خیلی نزدیک وی بودکه ازاعتماد کامل وحتی ازصلاحیت خیلی بالا درنزد شهید مسعود برخوردار بود. اما رفتار واخلاق نامتوازن او درهمان زمان خیلی ازعلاقه مندان شهید مسعود را آزار میداد ودرواقعیت سبب آزردګی خاطر آنها ګردیده بود. اما شهید مسعود به رغم درک این واقعیت، او راهمچنان مورد عنایت قرار میداد. بعد ازشهادت شهید مسعود، زمزمه های بلند شد که آقای داکتر عبد الله در طرح شهادت وی سهیم بوده است. هرچند تاهنوز دراین خصوص، اسناد ومدارک موثق ارائه نګردیده است اما ازقرائین چنین معلوم میشود که این اتهام دور ازواقعیت نیست. یکی ازخصوصیات اخلاقی آقای داکترعبدالله زن باره ګی او میباشد که او دراین راه تا سرحد افراط عمل میکند. برای کسانی که در راس مسایل مهم سیاسی ویا در دروازه های کلیدی قرار دارند، این خصوصیت زمینه وفرصتی بسیار مناسبی است برای سازمانهای استخباراتی که با استفاده از آن میتواند به اهداف خود نایل آیند.
میګویند که درسال اخیر زندګی شهید مسعود، سازمان استخبارات ارتش پاکستان آی اس آی، بااستخدام چند خانم جوان، زیبا وخوش ریخت، توانسته بود که آقای عبدالله را به دام انداخته واطلاعات مهمی را از طریق وی در مورد شرایط امنیتی شهید مسعود به دست بیاورد. هرچند که درتوطئه شهادت شهید مسعود کسانی دیګری نیز متهم اند، اما کارشناسان اطلاعاتی به این باور اند که اطلاعات بدست آمده از داکتر عبد الله درمورد شرایط امنیتی شهید مسعود، برای تدوین طرح قتل شهید مسعود بسیار کمک کرده است. باتوجه به نزدیکی داکتر عبدالله به شهید مسعود وهمچنان باتوجه به علایق مفرطی که آقای عبد الله به زن باره ګی دارد، به نظر میرسد که سازمان استخبارات پاکستان ازاین فرصت استفاده ی قابل ملاحظه کرده باشد.
ازچشم انداز دوم، کسانی که با آقای عبدالله رابطه نزدیک دارند، اورا آدم بی سواد، بی کفایت، هرزه، زن باره، وبی تعهد می شناسند. مهم تر ازهمه اورا دارای رفتار دوخصلتی می شناسند که ترکیب از رفتار زنانه ومردانه میباشد. علاقه شدید او به عطریات، استفاده از لوازم آرایش زنانه، افراط درخرید لبهاسهای ګرانبها، اداهای زنانه وخیلی چیزهای دیګر ازجمله پدیده های اندکه در اخلاق ورفتار آقای عبدالله مشاهده میګردد و این پدیده ها درجامعه افغانستان رفتار واخلاق زنانه تعریف میشوند. بعضی ها دلیل زن باره بودن آقای عبدالله را مشکلات دورن فامیلی او میداند که درهرصورت، این ګونه اخلاق ورفتار برای یک مدیرسیاسی عیب بسیار برجسته و ضعف آشکار تلقی میګردد. برعلاوه اینها، آقای داکترعبدالله فاقد تقید وتعهد به ارزشها ونورمهای مروج درمناسبات دوستی میباشد که در این راستا به هیچ معیاری تعهد وتقید ندارد.
لذا باتوجه به این خصوصیاتی که ازاخلاق وتفکر او برشمرده شد، قرار ګرفتن چنین شخصیتی در راس مدیریت سیاست خارجی یک کشور، اهانت نابخشودنی به اراده وسرنوشت مردم افغانستان میباشد. کارنامه ی آقای عبدالله به عنوان وزیر امورخارجه دولت افغانستان، چیزی بیشتر از اهانت به اراده مردم افغانستان نمیباشد. ایشان لطف کند وبګوید که درزمان تصدی آن وازرت، چه خدمتی را برای اتباع افغانستان درخارج ازکشور انجام داده است ویا چه خدمتی را برای تامین منافع سیاسی افغانستان به ثمر رسانده است؟ یکی از دست آوردهای ننګین ایشان، عقد قرارداد سه جانبه با اداره مهاجرت سازمان ملل و کشورهای اروپایی میباشد که میزبان مهاجرین افغانستان میباشند. عقد این قرارداد سبب که هزاران نفر از هموطنان ما که به قیمت نقد جان شان خود ها را به کشورهای امن رسانده بودند، دوباره به افغانستان ناامن و پرخطر برګردند. اینها هرکدام شان، برای یک خانواده نان تهیه میکردند. اما دیپلماسی آقای عبدالله سبب ګردید که این خانواده ها هرګز با شکم سیر نخوابند. من چندین نفر را می شناسم که در لندن زندګی میکردند وهرماه برای خانواده های شان درکابل، 500 دالر امریکایی می فرستادند. این مبلغ برای آنها ضمانت حیات شان بود که برای خود نان ولباس تهیه میکردند وبچه های شان را به مکتب می فرستادند. اما وقتی که براساس همین قرارد داد سه جانبه، آن عزیزان از لندن به افغانستان اخراج ګردیدند، آن خانواده ها با هزاران مشکل ومصیبت دچار ګردیده اند. البته این موضوع را کسانی خوب درک میکنند که قربانی این قرار داد بوده اند.
اما به رغم این خصوصیات اخلاقی وکارنامه های سیاسی، هنوز هم آقای عبد الله خودش را چهره حق به جانب احساس میکند وحتی مستحق ریاست جمهوری میداند. باتوجه به آنچه را که آقای عبد الله انجام داده است، به نظرمن وی مستحق نفرین ولعنت مردم افغانستان میباشد. اما اینکه او هنوزهم خواب وخیالات مقام سیاسی و زنهای خوش صورت وخوش ریخت را می بیند، مصیبت بزرګی است که مردم افغانستان را سالها به اسارت ګرفته است. حتی شنیده میشود که جبهه متحدملی رایزنی های را درمورد کاندیداتوری وی به عنوان ریس جهمور آینده افغانستان روی دست دارد. اعضای رهبری جبهه متحد ملی باید این واقعیت را درنظر بګیرند که انتخاب آقای داکتر عبدالله به عنوان نامزد ریاست جمهوری، اهانت عریان به اراده و سرنوشت مردم افغانستان میباشد.