جرمنی 18 می سال 2009 میلادی
ازمفهوم و بدیهات عملی استعمار همه وطنداران ما آگاهی دارند ، لیکن ضرورت احساس میگردد تا چند لحظه ای را وقف این موضوع گردانیم . استعمار بعبارت علوم اجتماعی مناسبات حاکمیت دریک اجتماع را طوری تبیین می کند که درآن، تمام تصامیم محوری درباره زندگی مستعمره توسط یک فرهنگ دیگروغیرمطبوع وبخصوص با اتصال با منافع بیگانه تعریف شده وبرای تاًمین آن ازهیچ وسیله ممکن دریغ نگردد. البته این شیوه حاکمیت با احساس تفوق طلبی فرهنگی عجین میباشد و استعمارگران ایقان برتفوق تمدنی نسبت به دیگران را هم اذعان دارند. این نسبت حاکمیت را نمیتوان دریک مشابهت ساده برده وبادار خلاصه کرد ، زیرا استعمارگران درپی چپاول تمام شئون حیاتی جامعه بوده و امکانات رشد آزاد ومستقل را می ربایند. یعنی رهبری ازطریق بیگانگان تسویه میگردد که غالباً مسبوق به منافع اقتصادی آنها میباشد.
خصوصیت دیگراستعمار بی میلی وبی رغبتی آنها منحیث حکمروایان نسبت به جامعه تحت استعماراست که هیچ نوع آمادگی برای تفاهم با ارزش های فرهنگی جامعه مستعمره را درخود نمی پروراند و خواهان تصفیه همه ارزش ها متداول در اجتماع تحت اسارت میباشند. این مقوله را میتوان بعد از آعازقرن نزده درروش استعماری اروپائیان مشاهده کرد که حاضر به پذیرش مفهوم فرهنگ ترکیبی نبودند وتا کنون در ابعاد مختلف معرفتی به تفوق فرهنگی خویش اسرار می ورزند ودید ترکیبی تمدن را عمداً نادیده می انگارند. به این اختصار دررابطه فهم ازاستعماراکتفا می کنیم واز خواننده گرامی خواهانیم تا دربحث مورد نظرما یعنی انتخابات سال جاری درکشور برای اثرگذاری سیاسی تحولات آینده کشور تعریف فوق درباره استعمار را ازخاطر نبرند و باوجود اذعان بضرورت معاملات سیاسی که آنرا به حکم خردجمعی وطرزدید واقعگرا توجیه وتفسیر می نمایند ، پدیده استعمار را درخاطره ها منحیث یک دورتاریخی مستور نگردانند.
مبرهن است که انتخابات منحیث یک روش معقول برای تملک قدرت سیاسی بدون جنگ و خشونت مقبول خاطر افغانها بایست واقع گردد. به همین منظور اصل انتخابات برای تمثیل اراده سیاسی مردم بدون شک یک روش صلح مداراست که در آن آمادگی اراده ای جمعی برای تصرف قدرت سیاسی مطرح ومطمع نظر بوده که جامعه اراده می کند که تبدیل قدرت ازیک دست به دست دیگربدون خون ریزی انجام پذیرد. مگر برای انتخابات چند پیش شرط را گذاشته اند که به ترتیب آنها را مورد مداقه قرارمیدهیم ، زیرا برای موقف ما جهت سهم گیری درانتخابات راهگشا می باشند.
انتخابات عمومی ( همگانی)
موقعی میتوان از عمومی بودن انتخابات صحبت کرد که زمینه شرکت در انتخابات را برای همه اتباع یک کشور فراهم ساخت . در حالتی کنونی کشور این زمینه به هیچ منوال فراهم نیست. اتباع افغان درمناطق جنگی و مهاجرین افغان درپاکستان وایران دسترسی به امکانات مساوی برای ابراز تصمیم گیری خود نسبت به تصرف قدرت سیاسی ندارند.
انتخابات آزاد
انتخابات آزاد موقعی ممکن است که فهرست پیشنهادی نامزدان ، تبلیغات برای نامزدان و پروسه رای دهی، بدون مداخله نهادی ، قدرتی و افرادی سومی تحقق پذیرد . ارباب سیاست وخرد افغان میدانند که این پیش شرط به چند وجه خدشه داراست.
نهاد های سیاسی و تبلیغاتی سی وهشت کشور در افغانستان مداخله مستقیم دارند. قدرت نظامی ناتوو امریکا درکشور منحیث قدرت های نظامی خارجی حضور دارند. این خیلی مضحک خواهد بود که قدرت های نظامی بیگانگان را بی اثر برانتخابات افغانستان پنداشت درحالیکه بودجه امنیتی انتخابات افغانستان را بیگانگان تمویل می کنند. همچنان برای ملت مسلم است افرادیکه مستقیما تحت قیومیت بیگانگان قرار دارند درپروسه انتخابات به نوع ازانواع وابستگی ودلبستگی به بیگانگان می ورزند.
انتخابات منصفانه (عادلانه)
انتخابات منصفانه مبتنی برشکل گیری نطریات مختلف سیاسی میباشد که ازطریق مخالفین (اپوزیسون) با امکانات تبلیغی مساوی برای ابرازنظر و معرفی برنامه های سیاسی خویش درمیدان مبارزات انتخاباتی وارد صحنه گردند.
دریچه این امکانات برای مخالفین مسلحانه نظام تحت الحمایه ناتومسدود است و مخالفین یعنی مقاومت مسلحانه راه حل مسالمت آمیز را خارج از حضورنیروی خارجی درکشور می انگارند. پس منصفانه بودن انتخابات درکشور مورد سوال واقع میگردد ، چراکه قسمتی ازجامعه که روزبروز به فزونی است ، انتخابات را درحضور نیروهای خارجی غیرعادلانه و درتصادم با منافع ملی تلقی می کنند.
انتخابات شفاف
شفافیت انتخابات درکشور چه دردوره برگزاری لویه جرگه وچه دردوره ایجاد قوای سه گانه یعنی (ولسی جرگه ، مشرانوجرگه) ، اداره قضائیه و اداره اجرائیوی افغانستان مورد تردید میباشد. قوای اجرائیه افغانستان آلوده با مشاورین خارجی میباشد که حکم اجرائیوی دارند. قوه قضائیه به فساد اداری مواجه است و وابسته به ریاست جمهوری کشور می باشد. درقوه قضائیه افغانستان چه درسطح اداری وچه درسطح پرورش افرادمسلکی با مشاورین خاص خارجی ملوث میباشد.
قوه مقننه یعنی اعضای ولسی جرگه امرارمعاش های مسقیم وغیرمستقیم خویش را ازطریق کشور ها بیگانه می کند و وابستگی آنها برخاص وعام برملا است.
سرشماری رای گیری های لویه جرگه و ولسی جرگه وصندوق رای گیری دوران انتخابات اول آقای کرزی به تائید مراجع بیطرف حتی اروپائی واضح ساخت که برگزاری انتخابات درحضورنیروهای بیگانه دریک کشور مفهومی جزیک جانبه بودن انتخابات را نمایان نمی سازد.
انتخابات سری
سری بودن انتخابات به این معنی که شهروندان بدون اکراه وفشار رای خودرا به نامزد دلخواه خویش بدهند. ما ازحلقات مختلف مردم آگاهی داریم که انتخابات کنونی درکشور براساس فشارهای مالی ویا بصورت کل اقتصادی استوار میباشد. حلقات کوچک وبزرگ را باوعده های چرب تطمیع می کنند و با تمسک به این ادعا درکشور یک انتخابات سری عملی نیست. همچنان پیش آمد نظامیان خارجی درکشور درطی سال جاری خیلی خشونت آمیز بوده ودربیشتر موارد افرادملکی صدمه دیده اند. این نکته هم منحیث فشارواکراه قابل اندیشه ودقت می باشد. پس انتخابات سری درکشور عملی نیست .
عملیه انتخابات عمومی ، آزاد، منصفانه ، شفاف وسری درافغانستان درحضورنیرو های جنگی بیگانه یک عملیه صرف تبلیغاتی بوده ، از تمثیل اراده آزاد مرد م صحبت نمی کند.
کمیسیون صلح وآزادی برای افغانستان بدون توجه به کدام گروه خاصی با اعتقاد براینکه هرکشوریکه معتقد به اساسات دیموکراسی است ، راهی جزانتخاب برای تعویض رهبری سیاسی ندارد و این اصل را برای ملت افغان یک اصل مطلوب ومعقول میداند ، به همین لحاظ از تمام اقشارملت خواهان است که برای تمثیل اراده جمعمی سیاسی خویش بهتراست ، انتخابات را دربرهه اززمانیکه نظامیان خارجی درکشور حضور دارند ، تحریم کنند.
تحریم انتخابات سال جاری ازطرف ملت، ازیک جانب خاطرنشان میسازد که افغانها به اصل انتخابات معتقد اند وازجانبی درذهنیت جهانی تداعی میکند که شرایط انتخابات درافغانستان برمعیارهای استعمارگرایانه وغیرعادلانه استوارمی باشد و به همین لحاظ افغانها به جرئت و شهامت این انتخابات قلابی را تحریم می کنند.
اعضای کمیسیون صلح وآزادی برای افغانستان از قاطبه ملت افغان تمنا دارد تا با تحریم انتخابات درکشور یک باردیگر انزجارخود را ازجنگ درکشورشان ، به جهانیان خاطرنشان سازند.